توجه به پیشرفتهای اقتصادی و آنچه در ادبیات رایج علمی امروز توسعه خوانده میشود، یکی از مهمترین حوزههای مباحث محافل دانشگاهی، مدیریتی و بینالمللی به شمار میرود. در عین وجود رویکردهای مختلف -که بعضاً ناشی از گفتمانهای معرفتی گوناگون به علوم انسانی نیز هست- سبب شده تا الگوهای گوناگون و بعضاً متناقضی در شیوهی پیشنهادی اندیشمندان در خصوص پیشرفت ارائه گردد. در کشور ما نیز اثرات و پیامدهای این رویکردهای مختلف بر مدلهای پیشنهادی صاحبنظران سایه انداخته است. از همین رهگذر از جمله دیدگاههایی که منبعث از گفتمان معرفتی اسلام و انقلاب اسلامی است، ساخت اقتدار درونزا و پیشرفت متکی به داخل است که چندی است مطرح گردیده، اما ریشه در ادبیات و مفاهیم معرفتی اسلامی دارد. از آنجایی که مبنای طرح این نظریه، گفتمان دینی و اسلامی بوده، لازم است در همین چارچوب و متکی به مبانی ان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد که در این مقاله کوشیده خواهدشد تا ابعاد مفهومی، ضرورتها، بایسته و پیامدهای ساخت اقتدار درونی مورد بررسی قرار گیرد.