مجال یقهگیری نیست
وقت قوی شدن است
در روزهای اخیر بافعال شدن سازوکار ماشه(اسنپ بک) به دست کشورهای اروپایی، بحثهایی درباره چرایی این رویداد و پیامدهای آن در فضای سیاسی کشور مطرح شده است. موافقان و مخالفان برجام هر یک میکوشند مواضع خود را در این زمینه بیان کنند. البته، مطالعه تاریخ و بررسی اقدامات گذشته با هدف کشف خطاها، عبرتگیری از آنها و تصحیح مسیر آینده، امری ناپسند نیست، اما باید توجه داشت که در شرایط کنونی، دو مسئله مهم پیش روی ما قرار دارد؛ نخست، تلاش دشمن برای تشدید جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران که اقدامی همهجانبه و موجی نوین از تقابل را میطلبد؛ و دوم، راهبرد کلان دشمن برای ایجاد اختلاف در صفوف متحد ملت که پس از جنگ ۱۲روزه، این اتحاد مقدس را برای وی به موضوعی تلخ تبدیل کرده است.
قریب به یک ماه از نامه مهم و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهور که از آن میتوان بهعنوان «نقشه راه صیانت از منافع و عزت ملی در اجرای برجام» تعبیر کرد، میگذرد و اینک همه دلسوزان انقلاب و مصالح کشور منتظر اجرای دقیق این سند راهبردی هستند.
پایان مذاکرات هستهای و نهایی شدن سند برجام بهعنوان خروجی این مذاکرات، اکنون برخی گمانهزنیها در پی بررسی امکان تسری این مدل از حل مسئله به دیگر چالشهای میان جمهوری اسلامی ایران و غرب است. در عین حال برخی خوشبینیها سبب شده است تا عدهای اساساً برجام را پایانی بر تخاصم میان ایران و امریکا قلمداد کرده و از اتمام استکبارستیزی سخن به میان آورند.
نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهور در خصوص اجرای موافقتنامه «برجام» را میتوان نقطه عطفی در روند تحولات مربوط به پرونده هستهای ایران دانست که به نظر میرسد میتوان در خصوص ابعاد گوناگون، نکاتی را ذکر نمود. در این یادداشت تلاش خواهد شد برخی تأملات پیرامون این نامه مورد مداقه قرار گیرد