چرا بازهم تولید؟
در سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب، شعار سالها را حول مسائل اقتصادی و بهویژه تولید قرار دادهاند. در ایام پایانی و آغازین هر سال گاه این سؤال مطرح میشود که دلیل این اصرار مکرر بر موضوع «تولید» و اساساً فایده این نامگذاریها چیست؟
در سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب، شعار سالها را حول مسائل اقتصادی و بهویژه تولید قرار دادهاند. در ایام پایانی و آغازین هر سال گاه این سؤال مطرح میشود که دلیل این اصرار مکرر بر موضوع «تولید» و اساساً فایده این نامگذاریها چیست؟
اقتصاد ایران چندسالی است که بیمار است و عوارض همین بیماری است که سفره و معیشت مردم را در مضیقه قرار داده است. سالها فرصتهای زیادی را برای درمان دارویی این بیماری ازدستدادهایم و متأسفانه در طول یک دهه اخیر بهواسطه سوءتدبیرها، در برخی مواضع به نقاط بحرانی نزدیک شدهایم. شاید ناچار به جراحیهایی برای درمان این بدن بیمار باشیم، اما چه جراحیهایی و برای درمان چه دردهایی از اقتصاد ملی لازم است؟
این روزها که حذف ارز ترجیحی (موسوم به ۴۲۰۰ تومانی) از مهمترین موضوعات اقتصادی موردبحث در محافل رسمی و کارشناسی است، یکی از جدیترین دغدغهها در خصوص چگونگی کنترل پیامدهای اجرای این طرح بر معیشت خانوار و جبران کاهش قدرت خرید مردم است. از اصلیترین ایدهها برای برطرف کردن این دغدغه، بازتوزیع نقدی درآمد حاصل از حذف این ارز است، اما اگر قرار باشد همچون یارانه نقدی ۴۵ هزارتومانی میان همه مردم بهطور مساوی تقسیم شود، تأثیر چندانی بر معیشت طبقات محروم نخواهد داشت. بنابراین، یکی از مهمترین الزامات این بازتوزیع، هوشمند و هدفمند بودن آن (البته بهمعنای حقیقی کلمه و نه بهصورت لفظی صرف) است. اینکه چند درصد جامعه و به چه میزانی مستحق دریافت سهمی از این مبلغ باشند، پیچیدگیهای خاص خود را دارد که البته مسبوق به سابقه نیز است.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رؤسای سه قوه و دیگر اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی «ایجاد پایگاه ملی ایرانیان با اتصالِ پایگاههای مختلف اطلاعاتی به یکدیگر» را از جمله پیشنهادهای کارشناسان برای کاهش مشکلات مردم برشمرده و آن را توصیه کردند. یکی از مصادیق ضرورت وجود چنین پایگاه دادهای در بحران اخیر شیوع کرونا پیش آمد که این انتظار بهحق از دولت وجود داشته و دارد که به افراد فاقد درآمد ثابت در شرایط کرونا کمک کند، اما مهمترین چالش پیش روی آن فقدان اطلاعات متقن از این افراد است. بهبیاندیگر واقعاً مشخص نیست که چه کسانی مستحق کمک دولت در شرایط بحرانی هستند و چه کسانی نیستند. دلیل این فقدان اطلاعات چیست؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) با اشاره به دشمنی امریکا با نظام اسلامی ایران فرمودند: «این دشمنی ادامه خواهد داشت و تنها راه برطرف کردن آن، این است که طرف مقابل از این تصور که بتواند به ملت و دولت ایران ضربه اساسی وارد کند، مأیوس شود.» معظمله همچنین مأیوس شدن دشمن را منوط به قویشدن و تقویت ابزارهای قدرت واقعی دانستند و گفتند: «البته ملت ایران واقعاً و انصافاً در برابر فشارها و مشکلات خوب ایستادگی کردند، اما برای قویشدن، مسئولان باید در سه بخشِ اقتصاد، امنیت و فرهنگ، تحرک بیشتر و جدیتری داشته باشند.»
اینک پس از روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نیز میتوان جلوههای عملی «مأیوسسازی دشمن» را در آوردگاههای گوناگون پیش روی ملت ایران برشمرد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از
با نزدیک شدن هرچه بیشتر به پایان ماراتن انتخاباتی امریکا، رقابت میان دو نامزد این صحنه وارد مراحل حساس میشود و پیشبینیها و تحلیلهای گوناگونی از نتیجه آن مطرح میگردد. در این میان، متأسفانه از سوی برخی سناریوی نخنمای گره زدن اقتصاد ایران و معیشت مردم به انتخاباتی که ۱۵ هزار کیلومتر آنسوتر برگزار میگردد در حال تکرار است. برخی تیترهای روزنامههای زنجیرهای و زمزمههای مطرحشده از سوی برخی شبهروشنفکران، حتی برخی چهرههای سیاسی، قصه پرغصه معطل کردن اقتصاد کشور به یک رویداد خارجی را که بههیچروی در کنترل ما نیست، در ذهنها تداعی میکند.
اینک دفاع مقدس ملت ایران چهل ساله شده و البته بی تردید میتوان گفت که این دفاع در چهل سال اخیر بی وقفه امتداد یافته است. هرچند ظاهراً جنگ تحمیلی در مرداد ۱۳۶۷ خاتمه یافت، اما دفاع مقدس ملت ایران استمرار یافت و به جرئت میتوان ادعا کرد که این جریان در حال حرکت و این چشمه جوشان همچنان در حال قوی نمودن ایران و ایرانیان است.
اگر نگاهی هرچند گذرا به رهاوردهای اصلی دفاع مقدس بیندازیم، به پیشرفت و اقتدار افزایی، الگوسازی مقاومت و امنیت آفرینی به عنوان مهمترین سرفصلهای دفاع مقدس در تولید قدرت برای ایران اسلامی برمیخوریم. در ادامه خواهیم کوشید هر یک از سرفصلهای فوق را به اجمال مورد اشاره قرار دهیم:
در میان آسیبهای جدی اقتصادی کشور که ریشه بخشی از نابسامانی و حتی بسیاری از نوسانات اقتصاد ملی به آن باز میگردد، تولید و استمرار انتظارات اقتصادی از مذاکرات سیاسی است. در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ فضای تبلیغاتی خاصی مبنی بر تأثیر مذاکره بر معیشت مردم جریان یافت و از روزهای نخست شروع مذاکرات هستهای در دوره دولت یازدهم، مهمترین مناقشه میان صاحبنظران، تحلیلگران و فعالان عرصههای سیاست و اقتصاد میزان اثربخشی مذاکرات و - به تبع آن- توافق احتمالی بر گشایش اقتصاد ملی و بهبود معیشت مردم ایران بود. این مناقشه البته در سطح نخبگان نماند و ذوقزدگیهای خیابانی پس از توافق اولیه -که تصاویر به یادماندنی آن در بایگانی رسانهها موجود است- نشان از اجتماعی شدن امید به مذاکرات داشت.
در این چندماه به دلیل شیوع کرونا و رکود ناشی از آن، این انتظار بحق از دولت وجود داشته و دارد که به افراد فاقد درآمد ثابت در شرایط کرونا کمک کند، اما مهمترین چالش پیش روی آن فقدان اطلاعات متقن از این افراد است. به بیان دیگر واقعاً مشخص نیست که چه کسانی مستحق کمک دولت در شرایط بحرانی هستند و چه کسانی نیستند. دلیل این فقدان اطلاعات چیست؟
این روزها مشکلات معیشتی و رکود عمیق اقتصادی به مهمترین چالش جامعه ایرانی بدل و تبدیل به دغدغه بسیاری از هموطنان شده است. در خصوص راهکار عبور از این ابرچالش ملی بحثهای بسیاری درگرفته است، اما به نظر میرسد رمز اساسی عبور از آن در حمایت از تولید است که بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۹ را «جهش تولید» نام نهادهاند. به نظر میرسد در صورت تلاش جمعی مردم و مسئولان برای تحقق شعار سال شاهد تحولات چشمگیری در کشور خواهیم بود، امری که برخی رهاوردهای آن شامل موارد ذیل خواهد بود
قریب به دو هفته پیش بود که آقای حسن روحانی رئیسجمهور در نشست موسوم به «ایران هوشمند» با طرح این ادعا که امروز یک استارتآپ قادر است، اشتغال عظیمی برای کشور ایجاد نماید، گفت: «اینکه یک استارتآپ بتواند یکمیلیون و ۶۰۰ هزار شغل طی چهار سال ایجاد نماید، افتخار بزرگی برای نسل جوان و تحصیلکرده و همچنین رفاه اجتماعی مردم است.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی بنیان نظریه مقاومت را مبتنی بر «بازدارندگی» ترسیم و بر لزوم نیل به این نقطه هدف در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأکید کردند: «هدف مقاومت عبارت است از رسیدن به نقطه بازدارندگی. هم در اقتصاد، هم در مسائل سیاسی کشور، هم در مسائل اجتماعی، هم در مسائل نظامی باید به نقطهای برسیم که این نقطه بازدارنده باشد، یعنی بتواند جوری خود را نشان بدهد که دشمن را از تعرّض به ملّت ایران در همه زمینهها منصرف کند؛ دشمن ببیند فایدهای ندارد و با ملت ایران نمیتواند کاری بکند. ما امروز در بخش نظامی تا حدود زیادی به این بازدارندگی رسیدهایم. این هم که میبینید روی مسئله موشک و مانند این حرفها اصرار میکنند، به خاطر همین است؛ میدانند که ما به بازدارندگی رسیدهایم، به نقطه تثبیت رسیدهایم، میخواهند کشور را از این محروم کنند، و البتّه هرگز نخواهند توانست.»
چالش اقتصادی و معیشتی، این روزها به مهمترین دغدغه و دلمشغولی جامعه ایران بدل شده و این پرسش گاهگاه شنیده میشود که آیا راهحلی برای عبور از وضعیت کنونی هست و اگر هست، آن راهحل چیست؟
اکنون سخن از جنگ اقتصادی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم منازعه سلطهگران بینالمللی علیه ملت ایران وارد مرحله جدیدی شده و نمیتوان بدون درک اقتضائات این مرحله جدید به تصمیم و اقدام مناسب رسید. همانند یک صحنه دفاع نظامی که صحت، سرعت و دقت یک تصمیم میتواند در سرنوشت آوردگاه تعیینکننده باشد، در شرایط کنونی نیز لازم است تا حداکثر ممکن به تصمیم درست، بهموقع و دقیق (به لحاظ عملیاتی) برسیم. در شرایط کنونی دیگر نمیتوان همچون شرایط عادی و مقتضیات و احیاناً مسامحات آن عمل کرد؛ جای آزمونوخطا و یا تکرار راههای رفته و به نتیجه نرسیده گذشته نیست؛ نمیتوان به تجارب گذشته بیتوجه بود. از سویی متولیان امر باید بهخوبی تأثیرات و پیامدهای تصمیم خود را درک کنند و مسئولیت آن را عنداللزوم بپذیرند. برای نمونه در شرایط خاص کنونی باید مسامحه در برابر خطاهای زیانبار به حداقل ممکن رسیده و این به اطلاع همه مجریان و مدیران برسد.
از شبهاتی که در مقاطع مختلف و به انحای گوناگون بارها طرحشده، یکی چرایی عدم ورود رهبری در حوزههای اجرایی است. این شبهه معمولاً زمانی که ناکارآمدی حوزههای اجرایی اوج میگیرد و موجب تشدید نارضایتی افکار عمومی میشود، جدیتر میشود و بیشتر اذهان مردم را با خود درگیر میکند. اکنون نیز و در زمانهای که مشکلات مختلف اقتصادی بر گرده مردم سنگینی میکند، این شبهه به شکلهای مختلف در گفتوگوها شنیدهشده یا در فضای مجازی دیده میشود. در این خصوص میتوان به نکات زیر اشاره کرد
از مهمترین پرسشهایی که در ذهن عموم مردم سالهاست نقش بسته و جواب روشنی نیز نمییابد، «چرایی عدم پیشرفت کشور متناسب با ظرفیتها و استعدادهای فوقالعاده آن» است. بهبیاندیگر سؤال این است که با وجود اینهمه فرصتها و استعدادهای سرشار انسانی، مادی و معنوی چرا وضعیت اقتصاد کشور ما چنین است و چرا باید به حال برخی جوامع دیگر که بسیاری از مواهب ما را نیز در اختیار ندارند، غبطه بخوریم؟ طبعاً پاسخ تفصیلی است، اما کلیدواژه اصلی آن در مولد نبودن اقتصاد و فقدان چشمانداز مثبت در گذار به یک اقتصاد مولد بوده است. برای فهم بیشتر از معنای یک اقتصاد غیرمولد به نمونههای زیر توجه کنید
برای آنان که صحنه تحولات کشور در عرصه ملی و فراملی را پیگیری میکنند، یک واقعیت بهطور مسلم ثابتشده و آن تحمیل یک جنگ تمامعیار اقتصادی از سوی نظام سلطه برای بهزانو درآوردن ملت ایران است. بر این اساس است که سناریوی ترکیبی فشار اقتصادی، روانی و عملی دشمن با هدف تحت تأثیر قرار دادن محاسبات نخبگان و آحاد مردم ایران طرحریزیشده و در دستور کار اجرایی شدن قرار دارد. اینک واقعیتهای تحمیل این جنگ بر ایران اسلامی آشکارشده و حتی خوشخیالترین افراد و سادهانگارانهترین نگاه نیز این جنگ تمامعیار را حس میکنند. چه بخواهیم و چه نخواهیم منازعه سلطهگران بینالمللی علیه ملت ایران وارد مرحله جدیدی شده و نمیتوان بدون درک اقتضائات این مرحله جدید به تصمیم و اقدام مناسب رسید. بهمقتضای محدودیت مجال تلاش میگردد برخی ملاحظات اساسی لازم در اتخاذ تصمیم درست در شرایط کنونی مورداشاره قرار گیرد.
این روزها در رسانهها از برجام و فرجام آن سخن به میان میآید، خصوصاً آنکه شیشه عمر این توافق عملاً در دستان رئیس جمهور امریکا قرار گرفته و وی مرتباً از احتمال به دره افکندن آن سخن میگوید. در ایران، اما برجام برای بسیاری از مردم و نخبگان سیاسی و اجتماعی معنای واقعی خود را پیدا کرده و دیگر مشابه فضای هیجانی و احساسی قبل، کسی آن را «شاه کلید» همه مسائل نمیداند. از سیاست خارجی و برجام که عبور کنیم و به عرصه اقتصادی بیاییم، بحران بزرگ رکود و بیکاری به چشم میخورد. پیمایشهای معتبر اجتماعی نشان میدهد که حل مشکل «اشتغال» در صدر مهمترین دلمشغولی و دغدغه عامه مردم قرار دارد و به اذعان بسیاری از کارشناسان، حل مشکل بیکاری بدون توجه به حمایت و تقویت «کالای ایرانی» امکانپذیر نیست.
چرا حمایت از کالای ایرانی نجاتبخش جامعه ایرانی است؟
این روزها مشکلات معیشتی و رکود عمیق اقتصادی به مهمترین چالش جامعه ایرانی بدل شده و دغدغه بسیاری از هموطنان را رقم میزند. در خصوص راهکار عبور از این ابرچالش ملی بحثهای بسیاری درگرفته است، اما به نظر میرسد رمز اساسی عبور از آن در تقویت تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی است که بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ۱۳۹۷ را به این عنوان نامنهادهاند. به نظر میرسد در صورت تلاش جمعی مردم و مسئولان برای تحقق شعار سال شاهد تحولات چشمگیری در کشور خواهیم بود، امری که برخی رهاوردهای آن شامل موارد ذیل خواهد بود:
نامگذاری سال 1396 به عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ تولید-اشتغال» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، اولویت اصلی و جهتگیری کلان کشور در سال جاری را - که واپسین روزهایش را سپری میکنیم- تعیین کرد. از سویی مطالبات عمومی جامعه نیز دقیقاً به همین دو رکن اقتصادی معطوف بود و اکنون که سال «تولید و اشتغال» در حال پایان است، ارزیابی از میزان تحقق شعار و جهتگیری سال ضروری است.
ارزیابی پیامدهای محدودسازی پیامرسانهای خارجی
آیا انسداد تلگرام به صرفه است؟
اکنونکه چندی است تصمیم بر محدودسازی شبکههای پیامرسان خارجی قرارگرفته است، یکی از چالشهای این تصمیم موضوع «کسبوکارهای شکلگرفته در این شبکهها» و بلاتکلیفی آنها در شرایط جدید است. از قضا برخی منتقدان محدودسازی شبکههای خارجی نیز روی همین محور تأکید کرده و کار بهجایی رسیده که بعضاً آتش افروزان برونمرزی آشوبهای اخیر نیز به همین بهانه، ناراحتی خود را از مسدود شدن مسیر هموار فتنهانگیزی را بروز میدهند. برای ارزیابی این ادعا که انسداد تلگرام موجب اختلال کسبوکارهای فعال در شبکههای پیامرسان شده و به زیان اقتصاد و اشتغال عمومی است، باید از دو جنبه مختلف به بررسی این ادعا پرداخت