تقریر شکست یا حدیث نفس؟
اخیراً یادداشتی از «سعید حجاریان» تئوریسین معروف جریان دوم خرداد در مورد روند دگردیسی گروهک منافقین در فضای مجازی منتشر شده که واقعاً خواندنی است. این تقریر حجاریان از دو جهت واجد اهمیت است، نخست آنکه نویسنده کسی است که جدا از ارتباطات خاص پیش از انقلاب، در سالهای دهه ۶۰ از مسئولان امنیتی کشور بوده و به نحوی مستقیماً با پرونده گروهک منافقین درگیر بوده و از قضا به دلیل تمرکز بر عملیات روانی، مسئولیت طرحریزی مواجهه نرم با سازمان نیز با او بوده است. اما وجه اهمیت دیگر که چهبسا مهمتر است، شباهت زائدالوصف دگردیسی مورد تحلیل در این یادداشت، با سرنوشت جریانی است که حجاریان از تئوریسینهای برجسته آن است.
33 سال از حادثه ناگوار هفتم تیر که به شهادت شهید سیدمحمد حسینی بهشتی و 72تن از یاران انقلاب اسلامی انجامید، میگذرد. البته این حادثه تنها تروری نبود که دست پلید گروهکهای وابسته گلهای انقلاب را پرپر میکند، بلکه در طول سالهای آغازین پیروزی انقلاب، تعداد قابل ملاحظهای از متفکران و رجال سیاسی و فرهنگی جامعه به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند. آنچه در این میان هنوز قابل تأمل است، هدف این ترورها و نیز نکتهای خاص در فرآیند انجام آنهاست.
همزمان با عزم جدی عراق برای اخراج عوامل گروهک نفاق از خاک این کشور، تلاش منافقین برای نجات از وضعیت بحرانی فعلی به سطح قابل توجهی رسیده است. آخرین راهبرد اتخاذ شده سردمداران این گروهک، سوءاستفاده از تحولات منطقه و تلاش کاریکاتوری برای همسو نشان دادن سرکردگان این جریان با تحولات و خواست ملتهای منطقه است. از بارزترین اقدامات مرتبط میتوان به برگزاری نشستی ناموفق در مصر تحت عنوان «نجات ساکنان اشرف» و پیام اخیر سرکردهی این گروه به مناسبت ماه رمضان و تلاش برای همراه نشان دادن خود با جریان بیداری اسلامی منطقه است. البته این تنها منافقین نیستند که به دنبال بهره برداری از تحولات منطقهاند. اخیراً برخی عناصر جریان فتنه نیز در حال تلاش برای هم جهت جلوه دادن تحولات منطقه با فتنه شکست خورده سبز هستند. از بارزترین این اقدامات نامههای چندباره «مصطفی تاجزاده» است که البته در ضمن آن به دنبال مطرح کردن دوبارهی نام خویش نیز هست.