رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بهارستـان نهم و بیـم‏وامیـد غـربی!

دوشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۰، ۱۱:۲۷ ب.ظ

تحلیلی بر رویکردها و راهبردهای غرب درخصوص انتخابات مجلس نهم

بهارستـان نهم و بیـم‏وامیـد غـربی!

تحولات چندساله اخیر کشورمان گویای آن است که فرصت انتخابات مجلس برای غرب بسیار حیاتی می نماید، گو این که بتواند با استفاده از آن مجدداً گزاره‏های کلیدی فتنه 88 را در ذهن مردم احیا و تثبیت نماید و البته این تمام این ماجرا نیست. اطلاعات موجود نشان می‏دهد مجموعه‏ی سفارت‏خانه‏های غربی در تهران مأموریت پیدا کرده‏اند که به دولت‏های خود درباره‏ی این‏که چه اقدامی از جانب آنها می‏تواند در آستانه‏ی انتخابات مجلس آسیب‏پذیری نظام را بالا ببرد، مشورت بدهند. هم‏چنین این سفارت‏خانه‏ها مأمور شده‏اند از منازعات بین جناح‏ها و گروه‏ها در ایران برآوردهای دقیق تهیه به مراکز خود ارسال نمایند. هرچند با قاطعیت تمام نمی توان نقشه غربی انتخابات مجلس نهم را رمزگشایی دقیق کرد اما می توان بخش هائی از جورچین پیچیده غرب برای جمهوری اسلامی ایران در مقطع پیش رو را تحلیل نمود. با این تفاصیل در این تحلیل به ارزیابی راهبردها و ریکردهای غرب به‏ویژه امریکا درباره‏ی نهمین دوره انتخابات مجلس در ایران پرداخته خواهدشد.

1-    سیاست تشکیک در سلامت انتخابات

در تمامی دوره‌های گذشته‌ی انتخابات، استقبال پر شور و فزاینده‌ی مردم در انتخابات همانند استخوانی گلوگیر دشمنان نظام را منفعل نموده است وصف‌های طولانی مردمی برای دادن رأی حتی دشمن را به تحسین وا داشته است. در حال حاضر دشمن امیدوار است در سایه‌ی تبعات اقتصادی گریز ناپذیر اجرایی شدن طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و هم‌چنین رخداد فتنه‌ی 88 که با میدان‌داری جریان‌های سیاسی منحط و عوامل نفوذی تلخ‌کامی‌های سیاسی جدیدی را بر ملت ایران تحمیل نموده و به دنبال آن در سایه‌ی فرصت‌های احتمالی  و برنامه‌های کاملاً مدون و از پیش طراحی شده، مردم را نسبت به حضور در عرصه‌ی انتخابات مأیوس نموده و با استفاده از حربه‌های تبلیغی و رسانه‌های گسترده‌ی تحت اختیار، از میزان مشارکت مردم در انتخابات بکاهند نخستین راهبرد که در دستور کار مرتبطان رسانه‏ای و غیر رسانه‏ای قدرت های خارجی بویژه انگلیسی‏ها قرار گرفته این است‏که، از هم اکنون سلامت انتخابات مجلس زیر سؤال برده شود.

تأکید غربی‏ها این است‏که این اقدام باید بویژه با استفاده از فضای تنش میان دولت و اصولگرایان،توسط اصولگرایان انجام شود. اطلاعات موجود نشان می‏دهد اظهارات پراکنده و حاشیه‏ای یکی دو چهره‏ی منتسب به جریان اصولگرایی درباره‏ی احتمال دخالت دولت در انتخابات و هم‏چنین ضرورت تشکیل کمیته‏ی صیانت از آرا به شدت برای سفارت‏خانه‏های اروپایی در تهران خوشایند بوده است. مرتبطان دستگاههای اطلاعاتی خارجی مأمور شده‏اند مجموعه‏ی تمام کدهایی را که می‏توان با استناد به آن‏ها از دخالت دولت در انتخابات حرف زد یا به نحوی سلامت انتخابات را زیر سؤال برد، جمع‏آوری نمایند تا پس از انتخابات از جانب نهادهای حقوق بشری و حتی گزارشگر ویژه‏ی حقوق بشر به عنوان اسناد تقلب انتخاباتی منتشر شده و مبنای اقدام علیه ایران قرار بگیرد.

در این میان اظهارات یا رفتارهایی از جانب مقام‏ها ونهادهای دولتی که بوی دخالت در انتخابات بدهد و نیز برجسته‏کردن اخبار مربوط به فعالیت انتخاباتی جریان انحرافی، از یک سو، و از سوی دیگر مجموعه‏ی آن دسته از اظهارات اصولگرایان که دولت را متهم به برنامه‏ریزی برای مهندسی انتخابات می‏کند می تواند  یاریگر غرب باشد. نکته‏ی بسیار کلیدی در این‏جا این است‏که در مواردی غربی ها به مرتبطان خود گفته است اظهارات اصولگرایان درباره‏ی احتمال دست‏کاری دولتی‏ها در انتخابات سند است نه ادعا (چرا که این افراد جزو نظام و متحد دولت هستند) و بنابراین کارکرد آن در مشروعیت‏زدایی از انتخابات بسیار بیشتر از ادعاهای سران جنبش سبز در سال 88 خواهد بود. تحلیل غربی ها این است‏که، اگر بتواند با موفقیت و به دست اصولگرایان سلامت انتخابات مجلس نهم در ایران را زیر سؤال ببرد آن‏گاه خود به خود درستی ادعاهای فتنه‏گران در سال 88 هم اثبات خواهد شد.

2-    تلاش برای کاهش و به حداقل رسانیدن مشارکت مردم

یکی از راهبردهای قطعی و بسیار کلیدی قدرت های خارجی تلاش برای انتخابات مجلس نهم کاهش حضور مردم در انتخابات است. برای غربی ها بسیار مهم است که مشارکت مردم در انتخابات مجلس نهم نسبت به انتخابات ریاست جمهوری دهم به نحو محسوسی افت یابد تا بتوانند نتیجه بگیرند که مشروعیت نظام و اعتبار مردمی آن در اثر برخوردی که در سال 88 با مردم صورت گرفت به شدت افت کرده و مردم دیگر حاضر نیستند به نظام اعتماد کنند.

مهمترین تاکتیک در این میان ناامیدکردن مردم از همه‏ی جناح‏های سیاسی حاضر در صحنه و اصلاح‏ناپذیر نشان دادن نظام است، تا مردم به این نتیجه برسند که هیچ کدام از جناح‏های سیاسی موجود قابل اعتماد نیستند و اگر هم باشند توان خارج کردن کشور از وضع بحران و سوء مدیریت را ندارند. غربی‏ها تصور می‏کنند اگر این دیدگاه فراگیر شود آن‏گاه مردم ممکن است به این ذهنیت نزدیک شوند که مشکل اساس نظام است نه این یا آن جناح سیاسی و در نتیجه انرژی خود را به جای شرکت در انتخابات (که صحنه‏ی انتخاب میان جناح‏هاست) برای براندازی کل نظام مصرف کنند. بر اساس طرح عملیات روانی غرب باید مردم ایران به این نتیجه برسند که انتخابات یک راه حل برای مشکلات آنها نیست بلکه بازی است که نظام راه می‏اندازد تا مردم را از فکر کردن به این‏که اصل مشکل خود نظام است، غافل کند. دامن زدن به ماجرای اختلاس‌های مشابه سه هزار میلیاردی در همین راستا ارزیابی می گردد.

همچنین جلوگیری از انتخاباتی شدن فضای کشور و ذهنی مردم نیز در دستورکار قرارگرفته شده است. مهم‏ترین ابزاری که غربی‏ها برای رسیدن به این هدف از آن استفاده خواهند کرد، تشدید مشکلات اقتصادی از طریق فشار خارجی، سوء مدیریت داخلی و دست زدن به عملیات خراب‏کارانه است تا مردم آن‏چنان در چنبره‏ی فشارهای اقتصادی گرفتار شوند که فرصت و انگیزه‏ای برای تعقیب مباحث سیاسی مربوط به انتخابات را پیدا نکنند. در همین راستا تحریم‌های سنگین اقتصادی که مستقیماً مردم را هدف قرار می دهد در دستورکار قرارگرفت تا با تکمیل کردن این برنامه از سوی جریان داخلی از طریق سیاه‌نمایی‌های رسانه‌ای و ایجاد نارضایتی در مردم، از مشارکت در انتخابات کاسته شود.

بخشی از اجرای سناریوی تضعیف حضور در انتخابات البته برعهده جریان فتنه گزارده شده است. ‌ جریان داخلی فتنه که تا پیش از این، برای حضور در انتخابات، گزینه‌هایی مانند «تحریم»، «مشارکت فعال» و «مشارکت مشروط» را عنوان کرده بود، اکنون گزینه «عدم مشارکت فعال» را انتخاب کرده است تا بر اساس آنچه که تاج‌زاده پیغام داده است، یک بازی دو سر برد را تعریف کرده باشد. بر اساس این گزینه، «مشارکت فعال» نفی می‌شود اما اصل «مشارکت» منتفی نیست تا مهره‌های سفید یا خاکستری منتسب یا نزدیک به جریان فتنه که امکان عبور از فیلترهای نظارتی برای آن‌ها وجود دارد، بدون حساسیت فعالیت تشکیلاتی، اقدام به ثبت‌نام و حضور در انتخابات کنند. بنابراین، هم این جریان از ساختار حاکمیت حذف نمی‌شود و همه‌ی طیف‌های آن به جریان اپوزیسیون فاقد صلاحیت فعالیت سیاسی تبدیل نمی‌شوند و هم زمینه برای اعمال نفوذ از طریق ابزارهای حاکمیتی را از دست نمی‌دهند.

اما موضع اعلامی جریان داخلی فتنه که کاملاً‌ نیز در چهارچوب سناریوی غرب تعریف می‌شود، عدم مشارکت فعال نیست، بلکه با یک پیوستگی معنادار بر روی تحریم و مشارکت مشروط تأکید می‌شود و هر یک از این شعارها، به‌دنبال برجسته کردن برخی از پیام‌ها است که اگرچه هدف‌گذاری داخلی نیز دارد اما عمده‌ی گروه هدف و مخاطب آن، در خارج از ایران به‌ویژه با توجه به تحولات منطقه و القای ناکارآمدی مدل «جمهوری اسلامی» است. به نظر می رسد گزینه تحریم، تنها کارکرد رسانه ای برای تخریب وجهه جنبه مردم سالاری نظام ایران و جلوگیری از الهام‌بخشی ایران در تحولات منطقه‌ای دارد.

در عین حال،‌ گزینه مشارکت مشروط نیز از حیث تبلیغاتی کارکرد مشابهی با تحریم دارد تا در شرایطی که کشورهای منطقه با اعتراض‌های گسترده مردمی مواجه هستند و برگزاری یک انتخابات با شکوه در ایران، گام بزرگی برای تثبیت هرچه بیشتر هژمونی جمهوری اسلامی در خاورمیانه است و نقش یک کاتالیزور قوی برای هرچه بیشتر الگو شدن جمهوری السلامی را ایفا می‌کند، از این اتفاق جلوگیری شود.

3-  تلاش برای چالش ضدامنیتی و احیای فتنه

ایجاد چالش‌های جدی اجتماعی و مورد تهدید قرار دادن امنیت و آرامش کشور و در نهایت تضعیف استقلال کشور یکی از استراتژی‌های همیشگی غرب در مواجهه با ایران است که در سه ماه آینده به دلیل حاکم شدن فضای انتخاباتی در کشور این سیاست با شدت و حدت بیش‌تری در دستور کار قرار خواهد گرفت.  هرچند تعداد قابل توجهی از تعداد تحلیل‏گران غربی باور ندارند ناآرامی‏های خیابانی مانند سال 88 در ایران می‏تواند مجدداً احیا شود، با این وجود نشانه‏هایی وجود دارد که تلاش‏هایی در این راستا آغاز شده است. در یک جمع‏بندی، تحلیل غربی ها این است‏که اگر شرایطی فراهم شود مجدداً می‎‏توان امیدوار بود که ناآرامی‏های خیابانی در ایران مجدداً احیا شود.

من حیث المجموع شرایط مورد آرزوی غرب را چنین می توان تصویر نمود: نخست؛ بوجود آمدن زیر ساخت‏های رسانه‏ای و امکاناتی در محیط مجازی که مجددا آمادگی گفتمانی و هماهنگی سازمانی لازم و هم‏چنین انگیزه‏های سیاسی لازم برای حضور مجدد برخی گروه های اجتماعی در خیابان را ایجاد نمایند. از سوئی از حد گذشتن منازعه‏ی قدرت درون حکومت که ضد انقلاب به خانه بازگشته پس از سال 88 را مجدداً انگیزه داده و تحریک می‏کند. عامل دیگر افزایش نارضایتی اقتصادی خواهدبود به گونه‏ای که این بار بخش‏هایی از طبقه‏ی محروم انگیزه‏ی حرکت خیابانی بویژه در مراکز استان‏ها و شهرستان‏ها پیدا کنند. امید دیگر آنان به آغاز فعالیت مجدد احزاب اصلاح‏طلب است بویژه با این هدف که بدنه‏ی اجتماعی فعال خود را مجدداً سازمان‏دهی نمایند تا این بخش سازمان یافته همانند فتنه 88 مجدداً بتواند به عنوان لیدر آشوب عمل کند. و نهایتاً به سرانجام رساندن پروژه‏ی براندازی در سوریه یکی دیگر از پروژه‏هایی است که امریکایی‏ها در صدد به سرانجام رساندن آن هستند. سوریه تنها کشوری است که امریکایی‏ها عقیده دارند اگر اعتراضات در آن به نتیجه برسد احتمال سرایت آن به ایران بالاست. در کنار این ها اقدامات پراکنده و ایذائی ضدامنیتی نیز می تواند به عنوان چاشنی باروت عمل کند. انفجار تروریستی و شهادت شهید مصطفی احمدی روشن، پژوهشگر هسته ای کشور در دی ماه سال جاری نیز در همین راستا ارزیابی می گردد.

غربی‏ها در مجموع عقیده داشته و دارند اگر این عوامل کنار هم قرار بگیرد، احتمال آغاز مجدد ناآرامی‏های خیابانی در ایران وجود دارد. در همین راستا پروژه «مشغول سازی»‌ نیز در فاصله حدود 50 روز مانده به انتخابات با یک حرکت جدی فعال شود. فعال‌سازی این پروژه با ایجاد ناآرامی در دانشگاه‌ها در روز 16 آذر برنامه‌ریزی شده بود که در هیچ‌یک از دانشگاه‌های کشور زمینه برای آن ایجاد نشد و به‌نظر می‌رسد سرویس‌های دشمن با ناامیدی از فعال‌سازی پروژه مشغول‌سازی با ابزارهای مدنی، قصد اجرای برنامه‌های تروریستی و خراب‌کاری را دارند.

همچنین بخشی از این راهبرد ضدامنیتی غرب را می توان در نگاه تجزیه طلبانه غرب در ایران جستجو کرد. واضح است موزاییکی بودن وضعیت قومیتی در ایران از دوران قدیم، دست آویزی بسیار اثر بخش برای استعمار پیر انگلیس بوده است تا با اجرای سیاست «تفرقه بیانداز، حکومت کن» به غارت منابع و مخازن کشور بپردازد. از سوی دیگر وضعیت متنوع اقوام موجب می‌شود که جغرافیای سیاسی ایران از یک صفحه‌ی موزاییکی قومیتی بسیار متنوعی شکل گیرد که چنین شرایطی فی نفسه یک آسیب می‌باشد اما تا کنون به دلیل رویکرد عدالت جویانه‌ی نظام جمهوری اسلامی و اتکای آن به آرمان بی‌بدیل نهضت جهانی مستضعفین، تنوع قومیتی در ایران یک فرصت دینی– ملی به حساب آمده است. غیر قابل انکار است که در طول سه دهه‌ی گذشته با وجود توطئه‌های ریز و درشت دشمن، در هم تنیدگی ریشه‌ای جریان قومیتی با آرمان‌های دینی به انسجام ملی – مذهبی کشور منجر شده است که نوید بخش یک آرامش سیاسی – اجتماعی است. به آسانی قابل استنباط است که دشمن خواهد کوشید با پر هزینه نمودن کشمکش‌های طبیعی موجود در بطن انتخابات که گاه منشأ قومیتی دارد، به اهداف آینده‌ی خویش دست یابد.

4-    ایجاد خط نفوذ در حاکمیت از طریق جریان فتنه و انحراف

روشن است که غرب برای دست‌یابی به اهداف نامشروع سیاسی خود در ایران نیازمند ایجاد تغییر نرم در مسیر انقلاب اسلامی به وسیله‌ی حضور عناصر نفوذی و نامحرم در مناصب حساسی مانند صحن مجلس شورای اسلامی است که باید پذیرفت این امر در گذر زمان و در سایه‌ی شکل‌گیری تدریجی غفلت عمومی، دور از دسترس نمی‌باشد. به هر حال غرب برنامه‌ریزی گسترده‌ای دارد تا با کمک رسانی همه جانبه‌ی مادی و سیاسی در جهت راهیابی عناصر نامحرم به مجلس، به اهداف خاص خویش دست یافته و در صورت امکان همانند مجلس ششم یک کودتای پارلمانی را مجدد مورد آزمایش قرار دهد که توجه جدی به رهنمودهای مقام معظم رهبری و استفاده از سنگ محک پای بندی اشخاص و جریان‌های سیاسی به اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی  می‌تواند، دشمن را بار دیگر ناکام سازد.

 کدهای فراوانی وجود دارد که نشان می‏دهد امریکایی‏ها به این نتیجه رسیده‏اندکه، جریان اصلاح‏طلب باید مجدداً احیا شده و راهی برای بازگشت به درون حاکمیت پیدا کند. اکنون یکی از پروژه‏های امریکایی‏ها این است‏که مسیر بازگشت جریان فتنه به درون نظام را تسهیل کنند. برخی مرتبطان با خارج در محیط ضد انقلاب اکنون این دستورالعمل را از جانب سرویس‏های هدایت کننده خود دریافت کرده‏اند که به هر روشی که می‏توانند هزینه‏ی بازگشت فردی مانند محمد خاتمی به درون نظام و حتی عذرخواهی احتمالی او از نظام را پایین بیاورند. به همین دلیل است‏که اکنون ادبیاتی وسیع از جانب برخی طیف‏های ضد انقلاب در حال تولید است با این مضمون که «سیاست ورزی» ملازم «عمل‏گرایی»است و حتی اگر خاتمی از نظام عذرخواهی کند عملی خلاف موازین سیاست ورزی انجام نداده است.

 از هم اکنون علائم پروژه‏ای آشکار شده است که هدف از آن سوق دادن مردم ایران به سمت رأی دادن به کاندیداهایی است‏که، دیدگاه‏هایی نزدیک‏تر به غرب دارند. البته مشکل غربی ها برای اجرای موفق این راهبرد در انتخابات مجلس این است‏که؛ اولاً؛ کاندیداهای نزدیک به غرب ناچار هستند هویت واقعی خود را پنهان کنند و در نتیجه ارائه‏ی آدرس دقیق آنان از سوی غرب به مردم دشوار است. ثانیاً؛ یک دید در غرب این است‏که، مردم ایران دیگر علاقه‏ای برای بازگشت به جریان اصلاح‏طلب ندارند و حتی اگر از دولت نهم و اصولگرایان خسته شده باشند، دنبال گزینه‏ی سومی می‏گردند که این گزینه فعلاً ایجاد نشده است. به عبارت دیگر اکنون غربی‏ها در این‏باره که جریان مطلوب برای آن‏ها در فضای سیاسی آینده‏ی ایران کدام جریان است دچار تردیدها و پرسش‏هایی شده‏اند و بحث‏هایی درون محافل اطلاعاتی غربی جریان دارد که می‏گوید، شاید جریان انحرافی برای غرب نیروی سیاسی مطلوب‏تری نسبت به اصلاح‏طلبان باشد. در عین حال نشانه‏هایی واقعی وجود دارد که غربی‏ها هم‏چنان جریان فتنه را عناصر قابل اعتمادتری می‏دانند، از این رو  واضح است که ضد انقلاب خارج از کشور این مأموریت را دریافت کرده است که جلوی فراموش شدن سران فتنه در ذهن مردم را بگیرد.

همچنین یکی از مهم‏ترین پروژه‏های امریکایی‏ها در آستانه‏ انتخابات مجلس نهم در ایران این است‏که شناخت خود را از ماهیت، اهداف و شیوه‏ی عمل جریان انحرافی درون دولت را حتی‏المقدور عمیق نمایند. امریکایی‏ها مدتی است درصدد وارد کردن نقش این جریان در ارزیابی‏های اطلاعاتی خود درباره ایران هستند، امّا از آن‏جا که شناخت کاملی از آن ندارند و کدها وتحلیل‏های موجود نیز تا حدود زیادی متناقض است، هم‏چنان از شکل‏دهی به یک جمع‏بندی نهایی در این‏باره ناکام مانده‏اند. برخی منابع غربی گفته‏اند؛ امریکایی‏ها عقیده دارند با توجّه به این‏که جریان انحرافی تصمیم به حضور جدی و فعاال در انتخابات مجلس گرفته، این انتخابات فرصت مهمی برای تکمیل کردن ارزیابی‏های اطلاعاتی درباره آن است. این بسیار مهم است‏که توجه کنیم نتیجه‏ی این ارزیابی هر چه باشد نقشی مهم در شکل دهی به سیاست امریکا در قبال ایران ظرف دو سال آینده خواهد داشت.

5-    تلاش برای ایجاد گسست در حاکمیت

ایجاد اختلاف و شکاف در سطوح استراتژیک نظام از دیرباز در راهبردهای دشمن غربی وجود داشته است. اکنون یک درک بسیار پیشرفته در تحلیل‏های آنان این است‏که بحران در ایران از کف خیابان به درون حاکمیت منتقل شده و در آستانه‏ی انتخابات مجلس نهم فضا برای تشدید منازعه‏ی قدرت در دو عرصه‏ی تقابل جناح‏های سیاسی مختلف با یک‏دیگر از یک سوء و تقابل دولت با دیگر نهادهای نظام از سوی دیگر، بسیار مساعد است. برنامه‏ریزی جریان انحرافی برای دو سال آینده‏ی که سرویس های خارجی شناخت خود از آن را روز به روز متکامل‏تر می‏کند، انگیزه‏ی جریان فتنه 88 برای بازگشت مجدد و پیروزمندانه به صحنه‏ی سیاسی کشور و نهایتاً اختلافات میان اصولگرایان چهار عاملی است که غربی‏ها را امیدوار کرده، منازعه‏ی قدرت در ایران در آستانه‏ی انتخابات به اوج خواهد رسید.

غربی‏ها عقیده دارند دولت ایران بر خلاف گذشته ‏که، علاقه‏ای‏ در  ورود به منازعات سیاسی از خود نشان نمی‏داد، اخیراً رفتاری تهاجمی‏تر در عرصه‏ی سیاست داخلی در پیش گرفته و احتمالاً اگر خود را با حملات تند و تیز از جانب رقیبانش مواجه ببیند در مقابله‏ی به مثل کوتاهی نخواهد کرد. از نظر طرف غربی یکی از مهم‏ترین نتایج درگیر شدن دولت و رقیبانش در این فرآیند، بر زمین ماندن کارهای جاری در ایران است که منجر به افزایش نارضایتی مردم خواهد شد. غربی‏ها اکنون تلاش می‏کنند با متمرکز کردن تحریم‏های خود بر مواردی که با زندگی روزمره‏ی مردم مرتبط است، تبعات کم‏کاری دولت در اداره‏ی امور کشور را تشدید کنند. در حال حاضر تمرکز تحریم‏های غرب بر دو حوزه‏ی کاستن از منابع مالی دولت –که دولت برای اداره‏ی امور جاری و هم‏چنین پرداخت یارانه‏ها به شدت به آن نیازمند است - و هم‏چنین جلوگیری از تأمین کالاهای مصرفی توسط دولت از بازارهای خارجی قرار گرفته است. تلاش امریکایی‏ها برای حل نشدن بحران پرداخت پول نفت میان ایران و هند (که دومین مشتری بزرگ نفت ایران بعد از چین است) و تحریم شرکتی مانند تایدواترمیدل‏ایست که عملاً هدف از آن جلوگیری از وارد شدن مواد غذایی به ایران است در همین راستا ارزیابی می‏شود. تحلیل امریکایی‏ها این است‏که اگر بتوانند سوء مدیریت و بی‏انگیزگی دولت در امور اجرایی را با تحریم‏های کاملاَ هدفمند گره بزنند قادر خواهند بود نارضایتی مردمی را در آستانه‏ی انتخابات به اوج برسانند.

از سویی یک دید بسیار مهم در غرب اکنون این است‏که اگر انتخابات مجلس در شرایط حداکثر تنش در ایران انجام شود و درگیری دولت و متقدانش در آن اوج بگیرد، آن وقت دولت دهم برای ادامه راه خود در دو سال ما بعد تشکیل مجلس نهم به شدت ضعیف خواهد شد و بنابراین توان آن برای مدیریت کشور و مواجهه با طراحی‏های غرب به شدت کاهش خواهد یافت.

یکی از نکات قابل توجه در این خصوص ایجاد شکاف در جبهه‌ی اصول‌گرایی است. دامن زدن به اختلاف‌های سیاسی داخلی و فعال کردن شکاف‌های سیاسی داخلی یکی از استراتژی‌های مشخص غرب در دوران انتخابات پیش رو می‌باشد. استمرار تفاهم سیاسی موجود بر سر اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی دشمن را مأیوس خواهد نمود و به دنبال آن بروز شکاف سیاسی در بدنه‌ی جریان‌های سیاسی انقلاب اسلامی را بسیار آسیب‌پذیر خواهد نمود. طبیعی است دشمن با لطایف الحیل و با توسل به حربه‌ی کار ساز تشکیک در کارآمدی جریان اصول‌گرایی و ایجاد انشعاب در آن، به اهداف خویش دست یابد.

6-    سوءاستفاده از فضای باز رسانه ای و سیاسی

مدیریت ذهنی مردم و مسؤولان با سناریوهای از پیش طراحی شده شگرد نخ نما شده‌ای است که غرب بارها در مواجهه با انقلاب اسلامی آن را به کار بسته است که گاه مشکلاتی را نیز برای نظام ایجاد کرده است. رواج فرهنگ اشرافیت در جذب آرای مردم و نهادینه کردن منش تبلیغ غیر دینی از قبیل ترویج اباحه‌گری و دامن زدن به شعارها و رفتارهای غیر اسلامی یکی از توطئه‌های پیچیده‌ی دشمنان نظام می‌باشد که در بطن خود ناخواسته به جایگزینی عصبانیت سیاسی به جای عقلانیت و بصیرت سیاسی منجر شده و باز احیای توطئه‌ی جنگ نرم و پیشبرد آرام استحاله از درون را در پی خواهد داشت و از سوی دیگر تغییر شعارها و منش انتخاباتی ملت ایران بیداری اسلامی منطقه را تحت شعاع قرار داده و در نهایت به تضعیف معنایی موقعیت ایران در جبهه‌ی مقاومت ختم خواهد شد.

یک تحلیل قدیمی و البته دقیق در ذهن غربیها درباره‏ی انتخابات در ایران این است‏که، همواره در ایران در آستانه‏ی انتخابات فضای رسانه‏ای بازتر شده و حاشیه‏ی امنیت برای اظهارنظر سیاسی بیشتر می‏شود و نظام به منظور ایجاد هیجان انتخاباتی هم شده با سعه‏ی صدر بیشتری به فضای رسانه‏ای نگاه می‏کند. تحلیل امریکایی‏ها این است‏که این اتفاق در آستانه‏ی انتخابات مجلس هم رخ خواهد داد و در نتیجه فرصت مناسبی پیش خواهد آمد تا برخی جریان‏های سیاسی بویژه جریان فتنه که تاکنون تحت محدودیت‏های شدید امنیتی قرار داشته شروع به سخن گفتن با مردم بکند به افشاگری علیه نظام، دولت و اصولگرایان بپردازد. آن‏چه باعث شده امریکایی‏ها به این موضوع توجّه‏ ویژه نشان بدهند این است‏که عقیده دارند این بار اشکالات موجود در کار دولت به جریان‏های منتقد بویژه اصلاح‏طلبان، انگیزه‏ی و توان بیشتری برای حضور در فضای رسانه‏ای و به راه انداختن فضای نقد موثر علیه دولت داده است. پروژهای که اکنون امریکایی‏ها در دست دارند این است که زیر ساخت‏های ارتباطی و رسانه‏ای لازم را برای زمانی که فضای رسانه‏ای در ایران بازتر شود، بوجود بیاورند تا هر زمان که این اتفاق رخ داد جریان فتنه بتواند به سرعت با استفاده از این زیر ساخت‏ها پیام خود را به تعداد هر چه بیشتری از مخاطبان برساند. تلاش برای ایجاد زیرساخت‏هایی مانند اینترنت چمدانی در ایران و هم‏چنین طراحی برای ایجاد حداقل دو شبکه ماهواره‏ای فارسی زبان تا پایان سال و فراهم آوردن تسهیلات برای دریافت اخبار شبکه‏هایی چون بی‏بی‏سی روی موبایل از جمله اقداماتی است که امریکایی‏ها در این زمینه برنامه‏ریزی کرده‏اند.

7-    بهره برداری های دیپلماتیک حول مسئله انتخابات

صهیونیسم بین‌المللی می‌داند که ورود کامل و مستقل ایران به باشگاه هسته‌ای جهان معادله‌های منطقه را بر هم زده و رژیم جعلی صهیونیستی را در موقعیت دشواری قرار خواهد داد. دشمن در یک ماه اخیر سعی فراوان داشت تا با اجرای سناریوهای پیچیده‌ای جهان را برضد سیاست‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران بشوراند که در سایه‌ی دیپلماسی فعال، حاصلی به دست نیاورد. به نظر می‌رسد که انتخاب مقطع کنونی برای چنینی سناریویی بی ارتباط با نزدیک شدن به ایام انتخابات پیش رو نمی‌باشد. روشن و آشکار است که غربی‌ها می‌کوشند در صورت موفقیت در بحران سازی اجتماعی– اقتصادی در موقعیت حساس برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی با مسؤولان نظام وارد گفت‌وگو شده و سعی نمایند در معامله‌ای سراسر برد- برد و با مدیریت ذهنی مردم و مسؤولان در تنگناهای احتمالی ایام انتخاباتی ملت بزرگ ایران را از حق مسلم خویش محروم نمایند.

البته به نظر می‏رسد امریکایی‏ها فعلاً تمام ابتکار عمل‏ها و پیشنهادهای دیپلماتیک موجود میان خود و ایران را تا زمان روشن شدن تکلیف مجلس نهم متوقف خواهند کرد. این اتفاقی است‏که در آستانه‏ی تمام انتخابات‏های گذشته در ایران رخ داده است. امریکایی‏ها در این مدت تلاش خواهند کرد؛ اولا؛ با اجتناب از مذاکره با ایران نقش جریان اصولگرا را در انتخابات تقویت نکنند. (اگرچه یکی دیدگاه جدی اکنون این است‏که امریکایی‏ها با تفکیک دولت از اصولگرایان و با هدف تقویت جریان انحرافی در مقابل اصولگرایان، این بار ممکن است وارد برخی ابتکار عمل‏های دوجانبه به این جریان با هدف تقویت آن در محیط سیاست داخلی ایران بشوند) ثانیا؛ به پیروزی جریان مطلوب خود در انتخابات کمک کنند تا پس از انتخابات با طرف مناسب‏تری برای مذاکره روبرو باشند. ثالثا؛ امریکایی‏ها امیدوار خواهند بود افزایش منازعه‏ی قدرت در ایران توان آن برای مقابله با حملات خارجی را تضعیف  کند. رابعا؛ هم‏چنین امریکایی‏ها امیدوار خواهند بود تا با افزایش منازعه‏ی قدرت در ایران هر چه بیشتر مردم را از نظام ناامید و به آن بدبین کند و در نتیجه‏ی حمایت مردمی از تصمیم‏های کلان نظام در عرصه‏ی سیاست خارجی کاهش بیابد.

همچنین مجموعه اطلاعات موجود نشان می‏دهد غربی‏ها در آستانه‏ی انتخابات مجلس در پی آن هستندکه، پرونده‏ی هر چه قطورتری از تخلفات حقوق بشری علیه ایران فراهم کنند. برخی تحلیل‏ها از جانب منابع غربی حاکی از آن است‏که امریکایی‏ها معتقدند ممکن است نظام به خاطر ترس از تکرار دوباره‏ی تجریه‏ی انتخابات ریاست جمهوری دهم، در آستانه‏ی انتخابات مجلس فضای امنیتی را تشدید و برخورد با مخالفان را تندتر نماید. طرف امریکایی این اتفاق را فرصتی برای پیش برد پروژه‏ی خود در زمینه‏ی پرونده‏سازی حقوق بشری علیه ایران می‏داند، تا به موازات کاسته شدن از امکان اعمال فشار بر ایران درموضوع هسته‏ای، یک مسیر فشار جدید را فعال نماید.

من حیث المجموع و با توجه مطالب پیش گفته می توان گفت کاملاً آشکار است که انتخابات پیش رو از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است که همانند گذشته برای گذر از آن، وجود هوشیاری ملی – دینی در عرصه‌ی داخلی و خارجی یک ضرورت جدی می‌باشد. در این میان وظیفه سنگینی بر دوش ملت است که بایستی به عنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی از همین ابتدای کار با جدیت پیگیر مسایل انتخابات پیش رو شده و در سایه‌ی بصیرت انقلابی و پیروی از رهبر فرزانه‌ی انقلاب با هر جریان سیاسی موجه و ناموجهی که نتیجه‌ی گفتار و رفتار آنان کوچک‌ترین نشانی از همسویی با راهبردها‌ و اهداف غربی‌ها را داشته باشد به شدت تقابل عینی نموده و بار دیگر به رسالت دینی خویش عمل نمایند و بصیرت انقلابی را به نمایش عمومی گذارند

پاورقی:

1-     چه خواهند خرید؟!، حسین شریعتمداری، روزنامه کیهان، 4/10/1390

2-     نگاه طرف خارجی به انتخابات مجلس نهم در ایران، سایت تحلیلی تبیینی برهان، 3/5/1390

3-     انتخابات آینده‌‌ی ایران و رؤیاهای آمریکایی- صهیونیستی، امین فرزامی؛ سایت برهان، 21/9/1390

4-     انتخابات مجلس نهم و راهبردهای غرب برای مقابله با آن، ابراهیم رضاپور، قاصدنیوز، 15/10/1390

5-     ناگفته‌هایی از مدل روسی و استراتژی‌های مشترک غرب و جریان فتنه، رجانیوز، دوشنبه، 5/10/1390

6-     ابعاد جنگ پنهان امنیتی در آستانه انتخابات مجلس، پیام فضلی نژاد، 90/10/20

7-     انتخابات نهم و افزایش فشارهای خارجی، مرتضی حیدری، زمان، 1390/10/13

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی