حکایت خربزه و مناظره
حکایت خربزه و مناظره
حاشیه ای بر مناقشه دولت دهم و یازدهم
این روزها که جنجال بر سر گزارش بحث برانگیز 100روزه رئیس جمهور که اتفاقاً بیشتر بر بررسی کارنامه دولت دهم گذشت، در محافل سیاسی و رسانهای درگرفته و البته واکنش رئیس جمهور سابق را نیز به دنبال داشته است بد نیست چند نکته ای در حاشیه ای این مناقشه را مورد اشاره قرار دهم:
اولاً اینکه گزارش 100روزه رئیس جمهور بیش از آنکه به انچه که توسط دولت یازدهم انجام گرفته باشدف نگاه به گذشته دارد از چند جهت قابل تأمل است. اولاً از دولتی که با شعار «امید» بر سرکار امده، انتظار می رود در جهت تقویت فضای امید در افکار عمومی حرکت کند نه اینکه با ارائه آمارهای منفی –چه صحیح و چه غلط- به تشویش اذهان عمومی و تشدید نگرانی های مردم بیافزاید.
البته از جنبهی دیگری نیز میتوان به ماجرا نگاه کرد؛ حال به این عبارات دقت کنید:
«در برنامه مدون من افزون بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد. . . میتوان در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آورد و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلاتشان را حل و فصل کرد.»[1] «آقای روحانی با تعیین گروههای ویژه یک چارچوب مشخصی را در زمینه اقتصاد تدوین و ارائه کرد، البته جزئیات آن نیاز به کار بیشتری دارد. . . روحانی در نظر دارد در 100 روز یا سه ماه اول کار بعضی اقدامات کوتاهمدت را انجام دهد، امیدواریم یکی از این مسائل مهم موضوع اقتصاد و معیشت مردم باشد تا قدمهای اولیه محکم برداشته و شاهد شکلگیری حماسه اقتصادی نیز باشیم. »[2] «توسط دکتر روحانی کمیته اقتصادی تشکیل شده و در حال مطالعه برنامهای 100 روزه اقتصادی است که برنامه 100 روز اول ایشان برای هدفگذاری است و حرکت رو به جلو برای حل معضل بیکاری که این برنامه اولویت حجتالاسلام روحانی در حرکت اول است.»[3]
شعارها و وعدههای داده شده کاملاً روشن است. قضاوت میان قرابت این وعدهها با محتوای مصاحبهی گزارش 100روزه به خوانندگان واگذار میگردد!
اما در خصوص درست و غلط بودن این آمارها، بنده نمیتوانم قضاوت کنم چون نه دسترسی چندانی به آمارهای علمی دارم و نه در تخصص مربوطه چندان متبحر. برخی از دوستان پیشنهاد مناظره رئیسان دولت دهم و یازدهم را مطرح کردند که البته با استقبال رئیس دولت دهم و عدم استقبال دولت یازدهمیها مواجه شد. فارغ از اینکه اصولاً امکان چنین مناظره ای وجود دارد، طرح چندباره نام احمدینژاد و کارنامهی دولت او بیش از آنکه برای او خاصیت مثبت یا منفیای داشته باشد، برای دولت یازدهمی در شکلدهی به دشمن فرضی مفید است.
متأسفانه آنچه در عملکرد دولت جدید مشاهده میگردد ولع بسیار زیاد برخی مسئولان اجرایی برای ساختن یک ابردشمن پیچیده و البته لاینحل از مشکلات مرتبط به دولت قبلی است تا اولاً اگر مشکلات –خصوصاً اقتصادی- حل نگردید، مردم چندان توقعی نداشته باشند و اگر هم حل شد یک منتی بر سر ملت ایران باشد تا اینکه یک غول شکست ناپذیر(!) از پا در امده باشد. طرح نام احمدینژاد و اصولاً انچه مربوط به گذشته است به نوعی میتواند ابزار فرافکنی باشد. در انتخابات اخیر نیز در حقیقت این رقابت میان نامزد نماد حفظ وضع موجود ( که ناشی از برخی غفلت خود را نماد چنین چیزی کرد) و نماد تغییر (نامزد پیروز) بود که نتیجه انتخابات را رقم زد.[4]
به نظر می رسد محافل رسانه ای منتقد دولت نیز باید همین نکته را مدنظر داشته باشند و از هر اقدامی که باعث انتشاب آنان به دولتمردان گذشته و کارنامه آن شود پرهیز نمایند تا نقدهای دلسوزانه با چماق فرافکنی نادیده گرفته نشود.
نکته دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد آن است که برخی میپرسند حقی که دولت سابق برای دفاع از خود دارد، چه می شود؟ به نظرم پاسخ خیلی روشن است بالاخره چهارسال پیش آقای احمدی نژاد در موضع قدرت اتهاماتی را متوجه برخی چهرههای سیاسی در مناظره نمود. مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودند : «[در این مناظره] کارنامهى درخشان سى سالهى انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهاى این نظامند؛ اینهاکسانى هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند. بنده در نماز جمعه هیچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بیاورم؛ اما اینجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بیاورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بیاورم و باید بگویم. البته این آقایان را کسى متهم به فساد مالى نکرده؛ حالا در مورد بستگان و کسان، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانهاى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعاً ادعا کرد. وقتى اینجور حرفها مطرح میشود، تلقىهاى نادرست در جامعه به وجود مىآید، جوانها چیز دیگرى خیال میکنند، چیز دیگرى میفهمند.»[5] واقعیت آن است که فارغ از درستی یا نادرستی اقدام احمدینژاد در 13خرداد1388، اکنون نیز مشابه چنین اقدامی بر ضد او انجام گرفته است. [6]
فراتر از اینها نکتهی ظریف دیگری وجود دارد که نباید از آن غافل شد. مهدی کلهر از مشاورین احمدینژاد میگوید: «اگراصولگراها برنده انتخابات می شدند، خوشحال نمی شد. همان روزشمارش آرا من تماسی با ایشان داشتم و فهمیدم احمدی نژاد از انتخاب روحانی خوشحال شده است. این خوشحالی به اندازه ای بود که ایشان دیدار رئیس جمهور منتخب رفت. سابقه نداشت که رئیس جمهور به دیدار رئیس جمهور منتخب برود.»[7] این اظهارات کلهر خیلی واضح و روشن است. شخصاً تقریباً مطمئن هستم که اگر یک اصولگرا با هر نوع سلیقهای انتخاب میشد تا این اندازه در مورد گذشته سیاهنمایی نمی کرد. واقعیتش اینجا تنها یک جمله به یاد انسان می آید از صد مقاله گویا تر است «هرکس خربزه میخورد ...»
[1] هفتم خرداد1392، برنامه با دوربین شبکه یک سیما، آقای حسن روحانی
[2] 25 خرداد1392؛ شبکه یک سیما(برنامه نگاه یک)، محمدرضا نعمتزاده رئیس ستاد انتخاباتی روحانی
[3] 30 خرداد1392، شبکه سه (برنامه دیروز امروز فردا)، اکبر ترکان
[4]- پیش از این در مطلبی در این خصوص توضیح دادهام. نتایج آرا نشان میدهد که حدود 60% در فضای رقابتی میان وضع موجود و تغییر شکل گرفته است. اشتباهی که خیلی از دوستان اصولگرای ما مرتکب آن شدند درک نکردن این فضا بود (که متأسفانه برخی هنوز هم حاضر به پذیرش آن نیستند) و اتفاقاً یاران نامزد پیروز همان روزهای رقابتهای انتخاباتی هوشمندانه این مطلب را دریافته و الگوی تبلیغاتی خود را بر مبنای آن چیده بودند. متأسفانه آنان هنوز هم بر همین منوال در حال حرکتاند و با دمیدن در این دوقطبی باطل به دنبال فرافکنی افکار عمومی در خصوص واقعیتهای کارنامه دولت حاضرند.
[5]- خطبههای نمازجمعه 29خرداد 1388
[6]- روشن است که نگارنده فتنه عظیم 88 را هیچگاه فراموش نکرده و اذعان به اینکه احمدینژاد در جریان مناظره اقدام به اشتباهاتی نموده است به هیچ روی توجیهگر خیانتها و جنایتهای فتنه گرانی که با هدایتهای آشکار و پنهان سرویسهای اطلاعاتی غربی به هتک آبروی نظام اسلامی و ریختن خون افراد بیگناه پرداختند، نمی گردد.
[7]- مصاحبه با خبرآنلاین، 10تیر 1392