میل مذاکره، بنای کجی که احمدینژاد پایه گذاری کرد!
میل مذاکره، بنای کجی که احمدینژاد پایه گذاری کرد!
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم آذربایجان فرمودند: «بعضى از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فکر میکنند در قضیّهى هستهاى ما با آمریکایىها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلى خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولى در همان سخنرانى اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتى نمیکنم امّا خوشبین نیستم.»[1]
اشاره معظم له به خوشخیالی برخی از مسئولین دولت دهم و یازدهم در خصوص دستاوردهای مذاکره با آمریکا نکات قابل تأملی در درون آن دارد، خاصتاً آن که تقریباً همهی ناظران در اینکه برخی در دولت یازدهم چنین رویکردی را دنبال میکنند، شکی ندارند. با این حال در مقابل، هستند کسانی که تصور میکنند که حلقه انحرافی دولت دهم در نقطه مقابل این رویکرد بوده و به شدت استکبار ستیز بودهاند!
اشاره اخیر مقام معظم رهبری، باطل کننده همه تلاشهایی حامیان حلقه انحرافی ای بود که تلاش کرده و میکنند در مقابل رویکرد انفعالی و کدخداپذیرانه برخی دولتمردان یازدهم، اقبال عمومی و خصوصاً نیروهای ارزشی را به سمت احمدی نژاد و تیمش جلب نمایند. در این نوشتار مروری کوتاه بر تمایلات احمدی نژاد و جریان انحرافی برای تجدید رابطه و مذاکره با آمریکا در دو سال پایانی عمر دولت دهم، روشنگر بسیاری از مسائل خواهد بود!
در سال 1390، روزنامه آمریکایی«واشنگتن پست» با استناد به گزارش منابع خبری خویش در مورد «تلاشهای اسفندیار رحیم مشایی برای گشودن باب مذاکره با آمریکا» و این که وی «علایم متعددی فرستاده مبنی بر این که مایل به دیدار با مقامهای آمریکایی است.»[2]
در ادامه شبکهی «بی.بی.سی» در گزارشی نکاتی فراتر از مطالب واشنگتن پست منتشر کرد و نوشت: «برخی شواهد حاکی از آن است که گروهی از مدیران احمدی نژاد در فرصت دیدار نیویورک پیشنهاد مبادلهی امتیازاتی را بین طرف آمریکایی و ایرانی به امید برچیدن تحریمها مطرح میکنند.» همچنین این شبکه در گزارشهای خود از ترکیب همراهان رییس جمهور با عنوان افرادی با نگاه جدید به غرب یاد کرد و در این باره تلاشهای قبلی گروههای اصلاحطلب و کارگزاران برای گشایش باب دوستی با آمریکا را خاطر نشان ساخت حاکی از ان است که رسانههای غربی نتوانستهاند شادی خویش از چراغ سبز این طیف به مذاکره پنهان سازند.
در طرف غربی نیز برخی برای مذاکره با تیم انحراف بی میل نبودند. «سوزان مالونی» از محققین مرکز «سابان»، به عنوان زیرشاخهی مؤسسهی بروکینگز و از اعضای شورای روابط خارجی آمریکا که در ایام فتنهی 88 از جمله نویسندگان طرح براندازی جمهوری اسلامی بود، در تفسیر فرصت پیش آمده برای امریکا در جمهوری اسلامی مینویسد: «جریانی در داخل ایران به دنبال فراتر کردن اختیار نهادهای اجرایی است. این جریان با سوءاستفادههای ماهرانه از انگیزههای ملی و برخی نارضایتیهای اقتصادی از هر فرصتی برای مطرح کردن پایگاههای قدرت و اظهار نفوذ خود استفاده میکند. این همان هوش سیاسی است که این جریان را به استقبال از مذاکره با واشنگتن فرا میخواند. پیشنهادی که در تعارض با ایدئولوژی رسمی و ضدآمریکایی ایران است.»[3]
حتی اگر افشاگری «دیوید ایگنیشس»، یکی از چهرههای مطبوعاتی امریکا در امور خاورمیانه، در روزنامه واشنگتن پست در خصوص درخواست ملاقات مشایی با مقامات آمریکایی، نادیده گرفته شود، اشتیاقی که رسانههای غربی در انعکاس سخنان رئیس جمهور وقت در جریان سفر به نیویورک در سال 1390 از خود نشان دادند قابل اغماض نیست. احمدی نژاد در گفتگوی زنده و مستقیم با ایرانیان خارج از کشور که از طریق شبکه جام جم 2 صورت گرفت، چنین گفت: « آینده روابط ایران و آمریکا به رفتار دولت آمریکا بستگی دارد چرا که ما اصل را در برقراری رابطه میدانیم و معتقدیم فقدان ارتباط به زیان دو طرف است و لازم است دولتمردان آمریکایی مقداری در اخلاق، رفتار و رویکردهای خود تجدیدنظر کنند تا مشکلات برطرف شود.»[4]
آسوشیتدپرس خبرگزاری آمریکایی نیز اول مهرماه 90 گزارش داد احمدینژاد، در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که برای ترمیم روابط میان ایران و آمریکا دیر نیست. وی که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بهسر میبرد در مصاحبه با این خبرگزاری با اشاره به اینکه باراک اوباما، رئیسجمهوری ایالات متحده، در زمان انتخاب خود قول داد که روابط آمریکا و ایران را بهبود ببخشد گفت: «به نظر من این فرصت هنوز به طور کامل از دست نرفتهاست.» همچنین وی در مصاحبه با آسوشیتدپرس در خصوص رابطه ایران با آمریکا گفت که «ما بسیار طرفدار تغییر هستیم» و افزود: «من پیامی شخصی هم برای رئیسجمهور اوباما فرستادم ولی هیچوقت جوابی دریافت نکردم.»[5]
یک سال بعد و در سهشنبه چهارم مهر ماه سال 1391، در جریان سفر هیئت ایرانی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد، رسانههای داخلی و خارجی سخنانی از رئیس جمهور کشورمان نقل کردند که در همین راستا ارزیابی گردید: «اگر روابط دو کشور بجای تقابل بر تعامل متکی بود، چقدر مسائل به نفع دو کشور تمام میشد. ... موضوع هستهای ایران موضوعی بین ایران و آمریکاست و اگر امروز آمریکا خود را از آن کنار بکشد، دیگر کسی در جهان ادعایی علیه ایران ندارد و لذا معتقدم باید در عرصهای جدا از مذاکرات هستهای آن را حل و فصل کنیم. ... به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی از سوی ایران چه ربطی به رابطه ایران با آمریکا دارد؛ ایران، آمریکا را به رسمیت میشناسد و معتقد است میتوانیم با یکدیگر رابطه داشته باشیم اما موضوع به رسمیت شناختن و یا نشناختن رژیم صهیونیستی هیچ ارتباطی به روابط ایران و آمریکا ندارد. ... جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا چنانچه دولت آمریکا قدمی برای ایجاد تفاهم بین دو کشور بردارد در ذهنیت منفی خود نسبت به آمریکا تأمل کرده و کمک کند تا سریعتر روابط دو کشور بهبود یابد.»[6]
پس از آن که جو بایدن، معاون رییسجمهور آمریکا، که در کنفرانس سالانه امنیتی در مونیخ صحبت میکرد، ادعا نمود ایالات متحده خواستار مذاکرات مستقیم با ایران است و در صورتی که رهبر ایران بپذیرد، میتوانیم مذاکرات را آغاز کنیم. علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه دولت دهم –که در هیئت دولت یازدهم نیز حضور یافت- که برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ به آلمان سفر کرده بود، در گفتوگو با شبکه تلویزیونی یورونیوز تاکید کرد: «مذاکرات (با آمریکا) تنها در شرایطی انجام میگیرد که این بار اعتماد لازم نسبت به صداقت آمریکاییها به ما اثبات شود؛ چرا که تجربههای قبلی ما تنها خلاف آن را ثابت میکند.»
هرچند رهبر فرزانه انقلاب، با تأکید بر مشی انقلابی و سازشناپذیری ملت ایران پاسخ روشنی به سیاستمداران کاخ سفید دادند، اما باز هم احمدی نژاد در اظهاراتی قابل تأمل در اجتماع راهپیمایی 22 بهمن 1391 تهران خطاب به دولت مردان آمریکایی گفت: «اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفتوگو میکنم.»
پس از آن بود که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی آغازین خود در سال 1392 و در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی فرمودند: «آمریکائیها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند که ما در پیشنهادِ مذاکرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم که مذاکره کنید و مذاکرهی منطقی بکنیم؛ یعنی مذاکرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم که در پی سلاح هستهای نیستیم، شما میگویید باور نمیکنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور کنیم!؟ وقتی شما حاضر نیستید یک سخن منطقی و صادقانه را قبول کنید، ما چرا باید حرفی را که شما میزنید که خلاف آن بارها ثابت شده است از شما قبول کنیم؟ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکائیها، یک تاکتیک آمریکائی و برای فریب دادن افکار عمومی است؛ افکار عمومی دنیا و افکار عمومی مردممان. باید شما ثابت کنید این نیست. میتوانید ثابت کنید؟ ثابت کنید. همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی که ما هم مخالفتی نداشتیم با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.»[7]
آری دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به پایان رسید و او نتوانست مذاکرهی مد نظرش را به نتیجه برساند. ولی بنای کجی که او پایه گذاری کرد، قصر آرزوهای دیگران شد و حلقهی انحرافی در حسرت مذاکره رسمی با امریکاییها همچنان میسوزد. بی جهت نیست که اکبر جباری – باجناق غلامحسین الهام و از عناصر حامی مشایی- چندی پیش در مطلبی در صفحه فیسبوک خود، ضمن اهانت به مقامات عالیرتبه نظام، تفاهمنامه را «خفت» و «ذلتی» برای نظام دانست و اعلام کرد اگر دو سال پیش بیانیه تهران مورد قبول نظام واقع میشد، ایران نیازی نداشت که اینهمه امتیاز به طرف غربی دهد(!)
[1]- بیانات مقام معظم رهبری 28/11/92
[2]- بی.بی.سی فارسی، ۱۳۹۰/۲/۲۸
[3]- سایت ندای انقلاب، شنبه ، ۱۳۹۰/۴/۱۱
[4]- خبرگزاری مهر، ۱۳۹۰/۶/۳۱
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1414383
[5]- رادیو فردا۱۳۹۰/۰۷/۰۱
http://www.radiofarda.com/content/f12_ahmadinejad_says_chance_of_relationship_with_us_still_there/24337489.html
[6] سخنان محمود احمدی نژاد در دیدار با جمعی از نخبگان آمریکایی، ۱۳۹۱/۷/۴
[7] بیانات در حرم مطهر رضوی۱۳۹۲/۰۱/۰۱