مفاهیم هدفمندی یا هدفمندی مفاهیم؟!
مفاهیم هدفمندی یا هدفمندی مفاهیم؟!
این روزها عمدهی بحث رسانهها بر سر ثبت نام مرحلهی دوم طرح هدفمندی یارانههاست و صدالبته موضوع چالشی انصراف و یا حذف تعدادی از یارانهبگیران دور اول تقریباً همه چیز را تحتالشعاع خود قرار داده است. در محدودیت منابع موجود و تکالیف قانونیای که ایجاب میکند که یارانه تنها به بخشی از جامعه تعلق بگیرد، تقریباً تردیدی وجود ندارد. با این حال آنچه در خور تأمل است چگونگی طرح این موضوع و حواشی پیرامون آن است.
نکتهی اصلی این تأمل در آن است که عموماً در سخنان مسئولان اجرایی کشور از این سخن رانده میشود که یارانه صرفاً متعلق به نیازمندان است و این در حالی است که خود مفهوم «نیازمند» دارای ابهامات جدیای است. بر خوانندگان محترم پوشیده نیست که معمولاً در ادبیات رایج، نیازمندی به حالتی نزدیک به فقر در زندگی روزانه فرد یا خانوار اطلاق می گردد. حال آنکه در موضوع هدفمندی یارانهها موضوع از قرار دیگری است. مسئله این است که تا امروز بنا به تعدادی از کالاهای اساسی یارانهی عمومی تعلق میگرفته است که اکنون و بنا بر تغییر سیاستها، این یارانه کاهش و تعدیل میگردد. طبعاً این کاهش یارانه موجب افزایش قیمتها و به عبارت دیگر کاهش قدرت خرید عمومی میگردد. با این تفاصیل کم نیستند کسانی که تا دیروز با درآمد موجود توان ادارهی یک زندگی آبرومند را داشتهاند و به هیچ عنوان مصداق «نیازمند»-به معنای قریب رایج در جامعه- نبودهاند، اما اینک این قشر محترم و قابل توجه به دلیل تغییر قیمتها در زندگی خود با شرایط جدیدی مواجه میشوند که دریافت یارانه تا حدودی میتواند اثرات این نوسان جدید بر زندگی آنان را التیام بخشد.
لازم است مجدداً تأکید گردد حتی در شرایط جدید نیز به کار بردن عبارت «نیازمند» برای قشر محترم که در طبقات متوسط جامعه جای میگیرند نه تنها صحیح نیست، بلکه از جهاتی اهانتبار و خلاف کرامت و شخصیت انسانی است. ضمن آنکه باید تصریح کرد هرگونه ایثار مردم عزیزمان در گذشتن از حق خود در دریافت یارانه، قابل تحسین است، اما اگر اشخاصی بر اساس محاسبهی خود به این نتیجه برسند که بدون دریافت یارانه، افزایش قیمتهای احتمالی در زندگی آنان ایجاد چالش خواهد نمود، حق دریافت یارانه را دارند و هیچ کس حق ندارد به خاطر دریافت یارانه «کرامت انسانی» آنان را نادیده بگیرد.
مسئله به همینجا ختم نمیشود. آنچه این روزها باز از آن سخن به میان آمده است، مسئله توزیع مرحلهای دیگر از سبد کالا است. آنچه از زبان یکی از مسئولان در این خصوص در رسانهها شنیده شد، نیز حاوی عباراتی بود که باز همین ابهام و تأمل تلخ در آن به چشم میخورد. به این دو عبارت دقت کنید: «سبد کالا برای اقشار آسیب پذیر و نیازمند» و «با هدف تأمین امنیت غذایی این اقشار». عباراتی آکنده از کلماتی است که نیاز به تذکر بار منفی و حتی اهانت آمیز آنها نیست و معالأسف بیشتر تایید کننده ادعاهای دشمنان غربی ملت ایران در خصوص وضعیت ایران و جامعهی ایرانی است.
نگارنده از مجموع این سطور، به دنبال طرح این پرسش جدی است که چرا در طرح مفاهیم و ادبیات مربوط به مرحلهی دوم هدفمندی یارانهها، این چنین اساسیترین اصول کرامت انسانی مورد غفلت قرار میگیرد. آیا به نظر برخی، تنها مفهوم والای «کرامت شهروندان ایرانی» تنها در مسئلهی نوع برخورد چند کشور غربی با گذرنامهی ایرانی خلاصه میگردد؟
هر از چند گاه از تهیه منشوری با موضوع حقوق شهروندی از سوی دولت یازدهم در رسانهها خبری منتشر میگردد. حتی اگر به راحتی از کنار موضوع مهم «تأمین معیشت مردم» به عنوان مهمترین حق حیاتی آنان عبور کنیم، آیا نباید پرسید نسبت اینگونه نادیده انگاشتن کرامت شهروندان ایرانی با حقوق شهروندی موصوف کجاست؟
با اندکی تأمل در هزینه و فایدهی آنچه در حال وقوع است آیا نباید پرسید این تعابیر و مفاهیم -آگاهانه و یا ناآگاهانه- با چه هدفی و به چه قیمتی طرح میگردد؟