روزی که باید فاتحهی کشور را خواند!
روزی که باید فاتحهی کشور را خواند!
انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر تغییر نظام سیاسی در کشور، رهاوردهایی در حوزههای گوناگون، از جمله در شکلدهی به فرهنگ عمومی و نخبگان جامعه داشته است. از جملهی این فرهنگسازیها را میتوان در اصلاح بینش، نگرش و رفتار مسئولان جامعه در سبک زندگی دانست. تا پیش از انقلاب اسلامی، رسوبات فرهنگ ستمشاهی که دهها قرن بر بنیانهای اجتماعی کشور مستولی شده بود نوعی از اشرافیت و تجملگرایی ساختاری را نهادینه ساخته بود. به گونهای که تفاخر به مظاهر اشرافیت، از جمله کاخ نشینی از محورهای عمده اقدامات رژیم ستمشاهی در فعالیتهای ترویجی-تبلیغی به شمار میآمد.
در مقابل حضرت امام (ره) از عوامل اصلی سقوط و انحطاط رژیم پهلوی را اشرافیت در مقابل تودههای مستضعف داخلی و در عین حال سلطه پذیری در حوزه بینالمللی میدانستند. به تعبیر حضرت روح الله: «خاصیت اعیانیت و اشرافیت به اصطلاح و رفاه این است که چون همیشه خوف این مطلب که نبادا از این مقام، پایین بیایم و نبادا یک لطمهای به اشرافیت من بخورد، این خوف، اسباب این میشد که نسبت به زیر دستها ظالم و نسبت به بالا دستها توسری خور باشد.»
یا در جایی دیگر امام (ره) میفرماید: «سرچشمهی همهی مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آنها باشد». حضرت امام (ره) اشرافیگری را ریشه ظلم بر مردم و بارها به مسئولین جمهوری اسلامی ایران توصیه کردهاند: «همه شما باید کوشش کنید، هر کس در هر وزارتخانه هست باید کوشش کند که اجزای این وزارتخانه، افرادی که در آن وزارتخانه هستند، وضع روحیاش جوری باشد که با مردم بسازد. مردم باز احساس نکنند که در این وزارتخانه وقتی ما بخواهیم کارمان را به وزیر بدهیم، باید یک مدتی دم در بایستیم، این وضع اگر یک وقت ـ خدای نخواسته ـ دیدید دارد این طور میشود، بدانید که دارید رو به تباهی میروید. اگر بین مردم فرق میگذارید و یک ثروتمند و یک بقال سر محله برای شما فرق میکند آن روز، روز حرکت به سمت تباهی است.»
در چارچوب نگاه آن عزیز سفر کرده، مستضعفان و پابرهنگان صاحبان اصلی نظام و انقلاب اند و همهی هم و غم مسئولان در رسیدگی به این قشر باشد. از این رو مسئولان نظام نیز باید به تأسی از رفتار امیرالمؤمنین علی (ع) ساده زیستی را الگوی زندگی فردی و اجتماعی خود قرار داده و از نزدیک شدن به اشرافیت، تجملگرایی و کاخ نشینی پرهیز کنند. «ملت عدالت میخواهد، اتاق بزرگ نمیخواهد. ملت وزارتخانه میخواهد، وزارتخانهی اسلامی، نه آن وزارتخانهی کاخ دادگستری، کاخ نخستوزیری، کاخ وزارتِ مالی، هی کاخ! کاخ مال ملت است. این تزییناتی که الآن در این کاخها موجود است، علاوه بر اینکه بسیاریاش یا بعضیاش از محرّمات است و حتماً باید دولت توجه کند به آن، دولتی که میگوید دولت اسلامی است ـ و هستند ـ نباید تحت تأثیر واقع بشود و هر طوری سابق بوده همان طوری که در زمان محمدرضا شاه خائن بوده است حالا هم همان فرم باشد. پس شما چکارهاید! تو که میگویی من مسلمان هستم، چکاره هستی؟ ما یکی یکی باید بگوییم؟ دانهدانه باید بسپاریم؟ اینها باید اصلاح بشود و شماها ـ من میدانم ـ مسلمانید ـ من همۀ افراد اینها را بعضیشان را میشناسم، بعضیشان را هم معرفی کردهاند به من ـ اینها همه متعهدند، همه مسلمانند، لکن ضعیفالنفسند! میترسند که مبادا یک وقت میهمانی از اجانب بیاید در کاخ دادگستری یا در کاخ نخستوزیری و آنجا ببیند که یک [محیط] محقری است؛ باید حتماً به فرم غرب باشد؟!»
در نگاه امام راحل عظیمالشان مسئولان نه تنها باید از کاخ نشینی پرهیز نمایند؛ بلکه باید فرهنگ کاخ نشینی و تجملگرایی را نیز از جامعه جدا نمایند «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخنشینی به پایین بکشید، خود کاخنشینی این خوی را میآورد، ممکن است که در بین آنها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخنشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبههها و پشت جبههها، این کوخنشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخنشینی و خوی اینکه توجه به کاخها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخنشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لکن خود او، این خوی را دنبال دارد.»
از این منظر باید تأکید نمود؛ دوری از اشرافی گری و کاخ نشینی در گفتمان امام راحل (ره) جایگاه ویژهای داشته و دارد. اهمیت این مسئله تا آنجا است که امام معتقدند اگر روزی این فرهنگ بر مسئولان کشور حاکم گردد، باید فاتحه کشور را خواند. ایشان در این خصوص میفرمایند: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحهی دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم»
همین مطلب
اکنون خوی غالب در جامعه ایران بین مسئولان و مردم کاخ نشینی است یا کوخ نشینی؟
ساده زیستی ارزش است یا تجمل گرایی؟