رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

جولان سیاسی یا پیاده‌نظام‌سازی برای سهم‌خواهی!

در گفتمان انقلاب اسلامی، قشری همچون دانشجو و دانشگاهی نقشی ویژه در راهبری عمومی جامعه ایفا می‌کنند و از این‌روست که لزوم وجود فهم و بصیرت سیاسی در این قشر از گذشته مورد تأکید امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بوده است. با این‌حال در عمل مشاهده شده است که گاه مطامع و منافع جریانات سیاسی مسیری دیگر را برای دانشگاه رقم زده است.
 
در دوره مدیریت فن‌سالاران لیبرال، مسیر توسعه اقتصادی بدون توجه به اقتضائات بومی و معیارهای اسلامی دنبال شد و اینجا بود که دانشجویان در خط مقدم عدالت‌جویی و عدالت‌خواهی به انتقاد از ماشین توسعه‌ای پرداختند که مستضعفین در زیر چرخ‌های آن در حال له شدن بودند. در مقابل دولت وقت که فهم سیاسی اجتماعی دانشجویی را مزاحم اقدامات خود می‌دید، همت خود را به غیرسیاسی کردن فضای دانشگاه گمارد. حال‌آنکه این رویکرد در تضاد با هدف‌گذاری انقلاب اسلامی در دانشگاه بود.   این‌چنین بود که رهبر معظم انقلاب در مقابل این حرکت ناصواب ایستادند و فرمودند: «خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیرسیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمی‌فهمند، جریان‌های سیاسی دنیا را نمی‌فهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری می‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، می‌شود. حکومت‌های مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند اما حکومتی که می‌خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را می‌خواهد با قدرت بی‌پایان مردم به سرمنزل مقصود برساند و مردم را همه‌چیز نظام می‌داند، مگر مردمش - به خصوص جوانان و بالأخص جوانانِ دانشجویش - می‌توانند غیرسیاسی باشند؟! مگر می‌شود؟! عالم‌ترین عالم‌ها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آب‌نبات‌ترش می‌تواند به آن‌طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند و در جهت اهداف خودش قرار دهد!»(12/8/1372)
 
هرچند دولت سازندگی نتوانست آن‌گونه که مطلوب خود بود دانشگاه را غیرسیاسی کند، اما دولت بعدی که وارث او شد مسیری 180 درجه متناقض با آن را دنبال کرد. الگوی توسعه سیاسی که در حلقه‌های تجدیدنظرطلبی تئوریزه شده بود بر پایه یک راهبرد بناشده بود و آن‌هم عبارت بود از «فشار از پایین، چانه‌زنی در بالا». در این راهبرد نقشی برای دانشجویان پیش‌بینی‌نشده بود به‌جز «پیاده‌نظام پروژه سهم‌خواهی تجدیدنظرطلبان». در اجرای این خط‌‌مشی هرگاه که تجدیدنظرطلبان در مسیر سهم‌خواهی و اقتدار‌افزایی خود با مانعی مواجه می‌شدند با شعله‌ور کردن محیط دانشگاه و تحریک دانشجویان مانع را به عقب می راندند. حوادث ناگواری همچون ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و فتنه پس از آن در همین بستر قابل تحلیل و تأمل است. البته این بدان مفهوم نیست که واقعاً این جریانات برای دانشجو ارزشی حقیقی قائل باشند، چه آنکه چند سال بعد که به زعم‌شان تاریخ‌مصرف این راهبرد و دانشجو در نقش پیاده‌نظام به پایان رسید، همو که این راهبرد را طرح کرده بود «جنبش دانشجویی» را «حرف مفت»(!) خواند.  این سیاست‌زدگی افراطی سال‌های موسوم به دوم خرداد موجی از سرخوردگی و سیاست‌گریزی در دانشجو و دانشگاه را در سال‌های بعد به همراه داشت. دانشجویان که احساس می‌کردند مورد سوءاستفاده قدرت‌طلبان واقع‌شده‌اند، به‌تدریج از این فضا فاصله گرفتند. فضای رخوت بر دانشگاه حاکم شد. اینک اما گویی سناریویی که یک‌بار آزمون شده و پیامدهای ناگوار آن هنوز از دانشگاه کاملاً پاک نشده است، در حال تکرار است. دست‌هایی که پیش از این دانشگاه را به عرصه تاخت‌وتاز سیاسی و ابزار چانه‌زنی خود تبدیل کرده بودند، برای بازگشت به قدرت به این عرصه امید بسته‌اند.
 
تجدیدنظرطلبان با سوءاستفاده از فضای موجود امید دارند دانشگاه پلی برای پیروزی آنها در آینده باشد و این‌چنین همان‌ها که وزارت علوم دولت اعتدال را به تسخیر خود درآورده‌اند، می‌کوشند دانشگاه را به عرصه‌ای برای عبور از اعتدال و لولایی برای بازگشت تجدیدنظرطلبان بدل نمایند. البته این رویکرد به‌جز آفات سیاسی سم مهلکی نیز برای آرامش دانشگاه و پیشرفت و اقتدار علمی هست.
 
 
این‌چنین بود که رهبر معظم انقلاب در جمع دانشگاهیان هشدار دادند که: «دانشگاه را مرکز جولان سیاسی و تلاش‌ها و فعالیت‌های جناح‌های سیاسی قرار ندهید. سم مهلک حرکت علمی این است که دانشگاه‌ها تبدیل بشوند به باشگاه‌های سیاسی؛ کاری که در یک دوره‌ای انجام گرفت. این به‌معنای نفی حرکت سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه‌ها نیست؛ بنده همیشه مدافع و منادی کار سیاسی دانشجوها و دانشگاهیان بوده‌ام و هستم - الان‌هم معتقدم - منتها نگاه سیاسی، مشرب سیاسی، فهم سیاسی و فعالیت سیاسی داشتن، یک حرف است و دانشگاه را و کلاس درس را و محیط علمی را جولانگاه کار سیاسی قرار دادن، یک حرف دیگری است؛ اینها با همدیگر تفاوت دارد. آرامش دانشگاه کمک‌کننده به این است که دانشگاه بتواند در زمینه مسائل علم - که این‌همه اهمیت دارد - کار خودش را انجام بدهد، وظیفه خودش را انجام بدهد و اگر خدای‌نکرده عکس این بشود، اولین ضربه‌ای که خواهیم خورد، این است که حرکت علمی در دانشگاه و به‌تبع آن در کشور متوقف خواهد شد، یا کند خواهد شد و عرض کردیم توقف، به‌معنای عقبگرد است.»(11/4/1393)
 
همین مطلب:

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی