رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

هندسه‌ای برای جهان پسا انقلاب اسلامی

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ق.ظ

هندسه‌ای برای جهان پسا انقلاب اسلامی

یکی از ویژگی‌های خاص انقلاب اسلامی که آن را از بسیاری از تحولات سیاسی- اجتماعی جهان متمایز می‌نماید، تأثیرات و پیامدهای آن در ورای مرزهای جغرافیایی تحقق آن است. به این مفهوم که هرچند انقلاب اسلامی در داخل جغرافیای خاصی به نام ایران رخ داد و اتفاقاً اولین رهاورد آن یعنی نظام‌سازی سیاسی در همین نقطه به منصه‌ظهور رسید، اما با گذر زمان تبعاتی بسیار چشمگیرتر در خارج از مرزهای خود بروز داد. 

در سال‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب، بازتاب انقلاب اسلامی در خارج از کشور تنها در حوزه قلمرو پیرامونی آن یعنی شماری از همسایگان و کشورهای دارای اشتراکات فرهنگی و جغرافیایی ارزیابی می‌شد و کمتر کسی گمان می‌کرد این حرکت بتواند تأثیراتی بیش از این را در ساحت عالم بروز و ظهور دهد. 

تا یک دهه از عمر نظام اسلامی، معادلات بین‌الملل بر پایه فضای دوره جنگ سرد و جهان دوقطبی پیش می‌رفت و عملاً به جریان سومی اجازه رقابت در این عرصه داده نمی‌شد. پس از فروپاشی بلوک شرق، ساکنان کاخ سفید امیدوار بودند در سایه نظم نوین جهانی عملاً بتوانند هژمونی یکپارچه خود را بر جهان چنین مستولی کنند که تمامی معادلات بین‌الملل با درنظر گرفتن منافع غرب شکل بگیرد. با این حال این مسئله مطابق میل آنها چندان پیش نرفت و عملاً در مسیری دیگر حرکت نمود. 

رهبر معظم انقلاب اسلامی با درک همین نکته در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری فرمودند: « در نگاه کلان به کل جهان - و از جمله به منطقه - انسان به این نکته اساسی برخورد می‌کند که نظم مستقر حاکم قبلی دنیا در حال تغییر و تبدیل است؛ این را انسان می‌فهمد و مشاهده می‌کند. بعد از جنگ اول جهانی، یک نظم جدیدی در عالم و به خصوص در منطقه ما به‌وجود آمد؛ قدرت‌هایی جان گرفتند، قدرت‌های برتر عالم شدند و بعد از جنگ دوم جهانی - که تا کنون حدود 70 سال از پایان آن می‌گذرد - این نظم جهانی استقرار پیدا کرد و مدیریت عالم به شکل خاصی درآمد. غرب در واقع، چه به شکل نظام سوسیالیستی و چه به شکل نظام لیبرالیستی - که هر دو غربی بودند - حاکم بر مدیریت جهان شد و مدیریت جهان در اختیار اینها قرار گرفت. آسیا و آفریقا و امریکای لاتین و مناطق گوناگون دنیا تحت نفوذ و هیمنه و اراده اینها در طول این 70 سال حرکت کردند. انسان به‌روشنی می‌بیند که این نظم در حال تغییر است.»

حال باید دید شاخصه‌هایی که هندسه جدید عالم را از گذشته تمایز می‌کند، چیست؟ با مروری بر تحولات خاصی که تا پیش از این سابقه بروز در عرصه جهانی نداشته است تا حدودی می‌توان برخی شاخصه‌های این هندسه را بازجست. نخست ورود بازیگران جدیدی در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین در کنار بازیگران سنتی است که در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش‌رو، تثبیت کنند. از دیگر سو، برهم خوردن آرامش ظاهری جبهه نظام سلطه در حوزه‌های گوناگون اقتصادی، رسانه‌ای و استقرار اجتماعی درونی، خود شاخصه‌ای مهم و تأثیرگذار از این هندسه نوین است. افول وجهه دولت ایالات‌متحده به‌عنوان کانون استکبار جهانی نیز مؤید همین معناست. شاخصه دیگر تقویت حس بیداری و هویت‌یابی در مسلمین و ملل مستضعف جهان است که تا پیش از این در زیر سلطه قدرت‌های استکباری بوده‌اند. 

از سویی واکنش غیرمنطقی غرب و نظام سلطه نیز به قدرت‌های رقیب تازه ظهور کرده، خود قرینه‌ای دیگر بر وجود نظام جدیدی است که غرب آن را برنمی‌تابد. تلاش‌های روزافزون غرب و ایالات‌متحده امریکا برای انحراف بیداری اسلامی و مشغول‌سازی کشورهای مسلمان خود می‌تواند دلیل همین نکته باشد که غرب از بروز این هندسه جدید واهمه دارد و تمام هم‌وغم خود را برای مهار، توقف یا جهت‌دهی به آن مصروف داشته و دارد. 

 



حال نکته دیگری که در پیرامون این نظم و هندسه جدید محل تأمل است، خاستگاه این نظم نوین است. مؤلفه‌های بنیادین و گفتمانی و نیز شاخصه‌های ظاهری این وضعیت جدید آن را بسیار به خودِ انقلاب اسلامی نزدیک نشان می‌دهد. این ادعا گزافه نیست اگر بگوییم سنگ بنای این حرکت جدید در پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذاشته شد و مبنای تحولی انقلاب در افقی بسیار وسیع‌تر این هندسه را جهت داد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین باره می‌فرمایند: «انقلاب [اسلامی] یک نظم جدیدی را برای بشریت ارائه کرده.

 نمی‌گوییم انقلاب از اول با مخاطب قرار دادن کلّ بشر آمد؛ نه، انقلاب اسلامی «ایران» بود، متوجّه مسائل ایران بود، متوجّه ایجاد تغییرات بنیادی در ایران بود امّا زبان این انقلاب و پیام این انقلاب پیامی بود و زبانی بود که نمی‌تواند و نمی‌توانست - به طبع حال - در مرزهای ایران منحصر بماند؛ یک مفهوم جهانی، یک حقیقت جهانی، یک حقیقت بشری به‌وسیله انقلاب پیام داده شد که هر کسی در دنیا آن را بشنود احساس می‌کند که به این پیام دل‌بسته است. آن پیام چیست؟ اگر بخواهیم آن پیام را در شکل اجتماعی و انسانی آن در یک جمله بیان بکنیم، مقابله با نظام سلطه است؛ این پیام انقلاب است. نظام سلطه، نظام تقسیم دنیا به ظالم و به مظلوم است؛ منطق انقلاب که منطق اسلام است، «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ نباید ظلم کنید و نباید بگذارید به شما ظلم بشود.»

دقت نظر در ریشه‌های این نظم نوین و تلاقی انکارناپذیر آن با انقلاب اسلامی، وظیفه دلسوزان انقلاب و معتقدان به گفتمان آن را به‌مراتب بیشتر می‌سازد. اگر تاکنون تصور می‌کرده‌ایم نهایت آرمان ما کشوری اسلامی است در نقطه حداکثری پیشرفت مادی و معنوی، امروز باید بدانیم مأموریت نهایی ما شکل‌گیری تمدن بین‌المللی اسلامی است که از مسیر هندسه جهانی پسا انقلاب اسلامی رقم می‌خورد. 

همین مطلب:

روزنامه جوان- هندسه‌ای برای جهان پسا انقلاب اسلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی