بایستههای همدلی و همزبانی
بایستههای همدلی و همزبانی
نامگذاری سال 1394 بهعنوان «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» در طول حدود یک ماه گذشته بحثهای بسیاری را در محافل سیاسی و رسانهای به جریان انداخته است. در طول این مدت، جریانهای گوناگون سیاسی از نظرگاههای گوناگون سعی کردهاند تفسیر خودشان را ارائه دهند. به نظر میرسد لازم است در باب برخی ویژگیها و لوازم متناسب با تحقق این شعار راهبردی سال باید بررسی دقیقتری انجام پذیرد:
1- شرایط ویژه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران از یکسو و تلاش مجدانه دشمن برای بهزانو درآوردن ملت ایران، جمعبندی نظام اسلامی را به راهبردی کلان رسانده است که عبارت است از «اقتصاد مقاومتی.»طبعاً پیادهسازی و اجرای دقیق و ژرف این الگو در وضعیت کنونی و متوقف نماندن در سطح شعاری نیازمند برنامهریزی و کوششی فراگیر در سطح ملت و حاکمیت است. نامگذاری سال 1393 با دو رکن «عزم ملی» و «مدیریت جهادی» خود نشان از انتظارات ویژه نظام از نخبگان و آحاد جامعه در نقشآفرینی در این پروژه عظیم ملی داشت. اکنون تداوم همان راه که با عزم ملی و مدیریت جهادی آغازشده بود نیازمند فصل جدیدی از تعمیق پیوند میان اجزای گوناگون جامعه است که در قالب «همدلی و همزبانی» دولت و ملت بروز و ظهور مییابد.
2- از دیگر تهدیدات پیچیده دشمن پیشبرد پروژه «شکاف ملی» و به تعبیر دیگر دوقطبیسازیهای تصنعی در جامعه ایران اسلامی و ایجاد گسست در میان گروههای مختلف اجتماعی است، بهگونهای که انسجام عمومی و یکپارچگی ملی خدشه بیند و علاوه بر تضعیف نظام اسلامی، پیش برندگی و پیشروندگی آرمانهای انقلاب اسلامی متوقف گردد.
اگر مروری بر سناریوهای راهبردی دشمن در چند سال اخیر داشته باشیم، نشانههای آشکار این رویکرد را در تصمیمگیریهای دشمن علیه ملت ایران مشاهده میکنیم. بر این اساس بود که راهبرد فشار و تحریم در دستور کار نظام سلطه قرار گرفت و در مقطعی ریچارد ان. هاس رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی ایالاتمتحده، در خصوص ماهیت این تحریمها گفت: «احتمال این وجود دارد که فشارهای اقتصادی باعث شود تا برخی در ایران نگاه تازهای به مذاکرات داشته باشند. [افزایش فشار اقتصادی] ایرانیها را به این نتیجه خواهد رساند که هزینه راهی که اکنون در پیشگرفتهاند بسیار زیاد است و بنابراین منطقی است که تغییر رفتار دهند.»
همچنین رسانهها به نقل از معاون وقت وزیر دارایی ایالاتمتحده امریکا در امور تروریسم و اطلاعات چنین منتشر کردند که: «تحریم و فشار بهخودیخود هدف نیستند. آنها اجزای سازنده اهرم فشار برای راهکار مبتنی بر مذاکره هستند. با انزوای شدید ایران از لحاظ مالی و تجاری و دستمایه قرار دادن نقاط ضعف موجود این کشور، میتوانیم بر محاسبات ایران تأثیر بگذاریم. با این کار، راهبرد تدوینشده ما که هماکنون در حال اجرا است، میتواند اهرم فشار مهم و تعیینکنندهای را برای دیپلماسی ما ایجاد کند.»
سوزان مالونی و ری تکیه از پژوهشگران برجسته موسسه بروکینگز در گزارشی دیگر تأکید نمودند: «در شرایطی که حکومت ایران دچار چنددستگی است و اقتصاد ایران بهشدت تحتفشار است مسلماً سیاستهای امریکا در قبال ایران میتواند روی تعادل قدرت بین جناحهای صاحب نفوذ در سیاست ایران مؤثر واقع شود و فرصتی را برای تغییر اولویتهای سیاسی ایران فراهم کند. سیاست امریکا در مقابل ایران باید تشدید فشارهای اقتصادی و تحریم مالی و فنی برنامههای هستهای آن کشور، تقویت نیروهای مخالف، تأثیرگذاری روی رقابتهای درونی صاحبان قدرت و محافظت از همسایگان ایران در برابر تهدیدهای آن کشور باشد.»
در چنین شرایطی، نسخه تجویزی رهبر معظم انقلاب اسلامی برای خنثیسازی پروژه «شکاف ملی»، در نامگذاری سال جدید تجلی مییابد و از این حیث باید خداوند منان را بابت این هوشمندی شاکر بود.
3- آنگونه که معظم له در پیام نوروزی خود تأکید کردند، شرط اصلی ایجاد همدلی و همزبانی «اعتماد متقابل میان دولت و ملت» است که بهطور عمومی در ساحت جمهوری اسلامی ایران، چنین اعتماد متقابلی وجود داشته و هست، اما بهخصوص وظیفه مسئولان آن است که پاسدار این اعتماد باشند و از هرگونه اقدامی که به این اعتماد خدشه وارد میکند پرهیز کنند.
اظهارنظرهای گاه نسنجیده، به میان جامعه کشاندن اختلافات مسئولان (که گاه طبیعی و گاه غیرطبیعی است)، در نظر نگرفتن مطالبات حقیقی جامعه و. . . میتواند به این اعتماد عمومی خدشه وارد سازد و طبیعی است که باید در این خصوص هوشیار بود.
4- در مجموع باید نامگذاری سال جدید را در ذیل الگویی بررسی نمود که از آن میتوان به «الگوی امام- امت» تعبیر کرد. الگویی که بر اساس رابطه دوطرفه میان امام جامعه بهعنوان هادی و راهبر و امت برقرار است. در این چارچوب انتظار امام از کارگزاران حکومت و امت آن است که با تشریکمساعی، گامهای بزرگی در راه آرمانهای انقلاب بردارند و دوستان انقلاب را امیدوار و دشمنانش را ناامید سازند.
5- نکتهای که در انتها و در ذیل این مسئله قابلطرح است، نسبت میان انتقاد و همدلی است. انتخاب این عنوان سال به مفهوم بسته شدن باب انتقاد و همدلی نیست. آنگونه که معظم له در سخنان آغاز سال خود تأکید کردند«کسانی هستند که این روش[دولت] را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد میکنند، مانعی ندارد؛ اما انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد. . . تذکردادن هیچ اشکالی ندارد اما این تذکر بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولاند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله ارتباطِ میان دولت و ملت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار بکنند. البته این طرفینی است.
من، هم به مردم این توصیه را عرض میکنم که با دولت بایستی مهربانانه و با نگاه همراهی و همدلی سخن گفت، هم به مسئولان کشور – در سه قوه – این را تأکید میکنم که آنها هم باید با منتقدین خود و با کسانی که از آنها انتقاد میکنند رفتار مناسبی داشته باشند، آنها را تحقیر نکنند، به آنها اهانت نکنند؛ تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است. من مردم عزیزمان را به بیتفاوتی دعوت نمیکنم، به نظارت نکردن دعوت نمیکنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسی کشور دعوت میکنم؛ اما اصرار میکنم که برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولان و نه از سوی مسئولان نسبت به منتقدین، تخریبی نباید باشد؛ نه تحقیر باشد، نه اهانت باشد.»
6- تعیین این شعار را میتوان فرصتی گرانبها در اختیار کابینه مستقر دانست تا با همتی جهادی و عزمی راسخ گامهای جدی در جهت رفع مشکلات و برطرف ساختن نیازهای جامعه بردارد. شاید به تعبیری بتوان گفت چنین فرصتی را باید کمیاب و طلایی دانست و البته معلوم نیست که تکرارپذیر باشد. این فرصت میتواند در جهت خدمترسانی صادقانه به مردم و پیشبرد اهداف انقلاب به کار گرفته شود و- خدایناکرده- میتوان غیرمسئولانه از کنار آن گذشت و آنگونه که شایسته است مورداستفاده قرار نگیرد، اما روشن است که بهانهای برای توجیه ناکارآمدیها نخواهد گذارد.
همین مطلب: