توسعه وابستهساز یا پیشرفت عزتمندانه؟
توسعه وابستهساز یا پیشرفت عزتمندانه؟
مسیر مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 در حالی طی میشود که نگاهها عمدتاً معطوف به زوایای فنی و حقوقی مذاکرات و ارزیابی دادهها و ستاندههای توافق ژنو و بیانیه سوئیس بوده است. اکنون نیز برخی چشمها به تیرماه دوختهشده که آیا توافق دستیافتنی است و اگر دستیافتنی است عایدی ملت ایران از آن، چه خواهد بود. هرچند نگارنده مخالفتی با این زاویه تحلیلی به موضوع هستهای ندارد، اما معتقد است زوایای پنهان و لایههای عمیقتری نیز وجود دارد که در خور تأمل و بررسی است.
به نظر میرسد که آنچه به مسیر مذاکرات و بهطورکلی تصمیمگیری نخبگان در خصوص مسائل مهم کشور جهت و معنا میدهد، نگاههای حاکم بر اندیشه و گفتمان عمومی آنهاست. همین نقطه مهم و تأثیرگذار است که نقطه افتراق تصمیمگیریها و کنشهای نخبگان گوناگون سیاسی اجتماعی است.
در همین راستا، دو نوع نگاه را میتوان از یکدیگر تفکیک کرد که در طول ادوار مختلف به انحای گوناگون و در قالب گفتمانهای سیاسی بروز و ظهور پیداکرده است و در پی پاسخگویی به مهمترین نیازها و مطالبات اصلی نظام و کشور بوده است. مسئله مبانی، الگو و مسیر دستیابی به پیشرفت عمومی کشور، موضوعی است که این دو نگاه مختلف در تحلیل و تجویز نسخه برای آن با یکدیگر دگرسازی کردهاند.
یک نگاه که متکی به بنیانهای معرفتی اسلامی و برگرفته از آموزههای گفتمان انقلاباسلامی بوده است، مسیر پیشرفت را بر اساس اصول و ارزشهای بنیادین جامعه ترسیم و آنرا متکی به ساخت استحکام درونی جامعه تعریف میکند. در این نگاه، پیشرفت شامل شاخصهها و ابعاد ارتقا و تعالی مادی و معنوی است و در یک ساحت محدود منحصر نیست. چنین رویکردی آرمانهای متعالی توحیدی اسلام را در مسیری متفاوت با امیال ابرقدرتهای شیطانی دانسته و ازاینرو دست نیاز بهسوی سلطهگران مستکبر دراز نمیکند و ترجیح میدهد با تلاشی بیشتر استعدادهای درونی خود را شکوفا سازد.
چنین پیشرفتی زمینهسازی عزت نظام اسلامی در سطح منطقهای و بینالمللی را فراهم آورده و این خود الهامبخشی در گستره جهانی را به ارمغان میآورد.
در مقابل نگاهی که در تضاد معرفتی- گفتمانی با نگاه پیشرفت عزتمندانه است، توسعه را در سطحی نازل و تقلیلیافته تعریف کرده و آنرا صرفاً در امور مادی میداند. در چنین رویکردی هویت دینی و انقلابی مسئلهای کماهمیت یا حاشیهای معرفی میشود که در مقابل دستیابی بهدستاوردهای مادی قابلیت نادیده انگاری دارند. همچنین با توجه به نوع جهانبینی و بنای محاسباتی که در نخبگان حامی این نگاه وجود دارد، توسعه صرفاً با همافزایی و مشارکت در فرایند کانونهای جهانی قدرت و ثروت (بهطور مشخص غرب سلطهگر) امکانپذیر است و الا توسعه امری ناممکن است.
چنین نگاهی با علم به آنکه آرمانهای انقلاباسلامی و اهداف متعالی ملت ایران در مسیری کاملاً متضاد با زیادهخواهیهای نظام سلطه است، تعاملگرایی با کانونهای قدرت و ثروت را تجویز میکند و در مقابل با ارائه تعریفی نحیف از مفهوم «عزت»، آنرا در پذیرفتن پاسپورت از سوی چند کشور غربی منحصر میکند.
واضح است که چنین نگاهی عزت طلبی ملت ایران با آن افقهای بلندی که در بیانات نورانی امام راحل عظیمالشأن مشخص گردیده مطلوب خود نمیدانند و بعضاً با برچسب «افراط»، آنرا در تضاد با عقلانیت و خردورزی میانگارند.
چنین نگاههای کلانی در ساحت برنامه و کارکرد نیز تصمیمگیریهای خاص خود را میطلبد. در چارچوب نگاه اول، راهبرد «اقتصاد مقاومتی» برگزیده میشود تا فارغ از به نتیجه نرسیدن یا رسیدن مذاکرات هستهای اولاً گرههای کور پیشرفت اقتصادی با تکیه به توان داخلی بازگردد و ثانیاً حربه تحریم در دست دشمن کند شود. چنین نگاهی اگر بهطور کامل و جامع در برنامه و عمل مدیران جاری و ساری گردد، پس از مدتی تحریمها را بیاثر ساخته و خودبهخود دشمن را از ادامه فشار ناامید میسازد.
اما نگاه دوم همچنان به ژنو، لوزان و نیویورک چشم دوخته است تا آنکه شاید از این نقطههای خیالی گشایشی اقتصادی ایجاد مسیر توسعه کشور بهاصطلاح هموار شود. دادن نشانی غلط و گره زدن همهچیز به مذاکرات علاوه بر آنکه موجب فرصتسوزیهای جبرانناپذیر میشود عملاً پس از مدتی مردم را به بهبود شرایط معیشتی خود ناامید و در مقابل دشمن را به فشار، تهدید و تحریم بیشتر امیدوار میسازد. بدین ترتیب نقض غرض شده و حتی همان مسیر بیرونی توسعه نیز هموار نمیشود.
حتی اگر برفرض محال چنین مسیری بهظاهر بتواند چرخهای اقتصادی را اندک حرکتی دهد، در مقابل چرخ «عزت ملت ایران» را متوقف ساخته و توسعهای را رقم میزند که هماکنون از آسیبهای آن رنج میبریم.
اگر نقدی بر وضعیت کنونی اقتصاد و صنعت کشور وارد است، باید بدانیم عمدتاً ناشی از رویکردهای خام فروشی، اتکا به مونتاژ و... است که برخاسته از همین نوع تفکر اقتصادی است.
بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی خود این دو نگاه را بهخوبی ترسیم کردند: «نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد. من خواهش میکنم بهخصوص صاحبنظران و همچنین جوانان و عامه مردم عزیزمان به این نکته توجه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیتهایا استفادهنشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایه خود و ماده خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان بهدست میآورد. اینیک نگاه است که میگویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیتها را بشناسیم، آنها را بهدرستی به کار بگیریم، [آنوقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ اینیک نگاه. نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتیکه به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حد کم قانع نیستند. وقتیکه شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر اینجور نیست. امروز خارجیها و رؤسای قدرتهای مستکبر میخواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویت کنند.»
همین مطلب: