اسلام رحمانی و پلورالیسم دینی
اسلام رحمانی و پلورالیسم دینی
حجت الاسلام والمسلمین مستوفی با بیان اینکه اساسا ادیان الهی از مظهریت رحمانیت حق تعالی صادر شده است، اظهار داشت: اگر رحیم را به عنوان کمال بدانیم، می توانیم از جهتی بگوییم ادیان، در ذیل رحمت حق تعالی ایجاد شده اند. بنابراین کلیه ادیان الهی از مظاهر رحمت خداوند است و به طریق اولی دین اسلام که کامل ترین دین الهی است و پیامبر که رحمت الی العالمین است، کاملا ظهور رحمت خداوند برای هدایت انسان برای کمال مطلوب و رسیدن به غایت اصلی که خداوند برای خلقت و آفرینش در نظر گرقته است، می باشد.
وی افزود:همه دستورات و عقاید ادیان، حتی زمینه مجازات ها هم جنبه رحمت دارد. ممکن است برخی از اینها ظهوری از غضب باشد ولی باطن همه آنها رحمت است. در مسئله قصاص رحمت با این حکم جمع شده است و از این جهت دین را دین رحمانی می دانیم.
وی با طرح این پرسش که برخی از مطرح کردن اسلام رحمانی چه برداشتی می کنند، اظهار داشت: اگر این افراد از اسلام رحمانی مبارزه با ظلم را برداشت می کنند، باید گفت این خودش رحمت است. اما اگر از اسلام رحمانی مسامحه در مبارزه با ظلم و پذیرش هر نوع عقیده ای بدون داشتن پایه های استدلالی و محکم، برداشت کرده اند، این مسیری خطا است.
حجت الاسلام والمسلمین امیدی با بیان اینکه نمی توان به بهانه اینکه هر کسی اسلام رحمانی را مطرح کرد، او را متهم به لیبرالیسم کنیم، اظهار داشت: آنچه اهمیت دارد این است که باید ببینیم منظور او از اسلام رحمانی چه چیزی است. اسلام دین رحمت است و همه هستی جلوه ظهور رحمت خداوند است و حتی آنجا که مورد غضب قرار می گیرند نیز جلوه ای از رحمت خداوند است.
وی بیان داشت: ممکن است ظاهر یک چیزی مانند پلیس خشونت آمیز باشد زیرا فعلی که پلیس انجام می دهد مانتد بازداشت کردن و حتی تیراندازی، فعل سخت است، اما باطن آن برای جامعه رحمت و نتیجه آن ایجاد امنیت برای جامعه است.
وی به نگاه لیبرالی به اسلام رحمانی اشاره کرد و اظهار داشت: اگر فقط جنبه رحمانیت اسلام را برجسته کند و هنگامی که می خواهد آن جنبه سخت اسلام را رها کند، آن اسلام رحمانی لیبرالی است و قرآن می گوید این افراد منافقین هستند زیرا برخی آیات را قبول دارند و برخی آیات که شامل مبارزه با ظلم است را قبول ندارند.
حجت الاسلام والمسلمین امیدی با بیان اینکه اصل و ریشه این بحث اعتقادی است، بیان داشت: البته آبشخور این موضوع سیاسی است. اسلام رحمانی لیبرابی همان اسلامی است که آمریکایی ها می خواهند و همان اسلامی است که امام خمینی به آن اشاره کرده اند و رهبر معظم انقلاب نیز در ماه رمضان در اشارات خودشان صراحت مستقیم داشتند که منشع اسلام رحمانی نشات گرفته از مکتب اومانیسم است و ریشه در لیبرالیسم دارد و در نتیجه اگر اسلام رحمانی به این معنا باشد، بحث سیاسی است زیرا آمریکایی ها می خواهند دینی وجود داشته باشد که برای آنها خطری نداشته باشد.
وی به سه شیوه آمریکایی ها برای به انحراف کشیدن اسلام اشاره کرد و اظهار داشت: آمریکایی ها از یک طریق می خواهند با عرفان های کاذب مانند بوداییسم و امثال آن اسلام را به انحراف بکشند و از طرف دیگر اسلام را به وسیله طالبان و داعش، خشن نشان می دهند و همزمان اسلام رحمانی را مطرح می کنند به این معنا که اسلام تنها جنبه های رحمانی دارد و مبارزه با ظلم و استکبار در آن وجود ندارد.
اخوان در ادامه به مقوله التقاط اشاره کرد و گفت: در دوره گذشته و از صدر اسلام تا هم اینک مسئله نگرش گزینشی به دین وجود داشته است و انحرافات نیز از این موضوع سرچشمه می گیرد که این نگاه مذموم است.
وی ادامه داد: البته امروز با یک مقوله جدیدی روبرو هستیم که یک جریان سازمان یافته ای وجود دارد که در حقیقت یک نوع نگاه مرعوبانه ای است که در جریان شبه روشنفکری ما وجود داشته است. هر زمانی که جریانی در غرب در موضع قدرت بوده است، بخشی از جریان شبه روشنفکری سعی کرده گذاره های دینی خودش را با آن جریان غربی تطبیق بدهد. یک جریاناتی رسما دین ستیز بودند مانند دوره پهلوی اول و یک مقطعی چون نمی توانستند دین را حذف کنند، التقاط ایجاد شد که قبل از پیروزی انقلاب التقاط در میان چپی ها بوده است ولی در دو سه دهه اخیر با لیبرالیزم روبرو هستیم.
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین مستوفی به پلورالیسم دینی اشاره کرد و گفت: یک موضوع مهم در پلورالیسم این است که محل نزاع و بحث مشخص شود. همه می دانیم پلورالیسم به معنای تکثر گرایی است. این کثرت گرایی در دین به این معنی است که هر دینی می تواند انسان را به سعادت برساند و سعادت در یک دین خاص وجود ندارد بلکه همه ادیان چه آسمانی و چه غیر آسمانی و با هر تفسیری می توانند انسان را به سعادت برسانند و در حقیقت همه آنها در عرض هم دارای حقانیت هستند.
حجت الاسلام والمسلمین امیدی در ادامه به تاریخچه پلورالیسم دینی اشاره کرد و اظهار داشت: نخستین باری که این اصطلاح مطرح شد به سال 1841 بر می گردد که گوتسه در کتابی آن را مطرح کرد. در تاریخ اسلام نیز چنین مفهومی را داریم؛ در زمان مامون الرشید عباسی یک دانشمند به نام یوحنی آن را مطرح کرد.
وی افزود: یک فیلسوف انگلیسی به نام جان هیک که پس از اخذ دکتری از دانشگاه آکسفورد سه سال کشیش بود، این مسئله را به طور جدی بیان کرد و در واقع جان هیک و شاگردانش را صاحب این مکتب می دانند. اما در اروپا بحث از زمانی آغاز می شود که پس از جنگ جهانی فرقه های مختلف مسیحی به اروپا مهاجرت می کنند و آن مسیحیتی که در اروپا بود را نمی پذیرند و این در حالی است که قرن ها شعار مسیحیان این بود که بیرون از کلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد. ولی این فرقه های مختلف مسیحیت نگاه کلیسا را قبول نداشتند و اتفاقاً آدم های خوبی هم بودند و به ارزش های اخلاقی و انسانی نیز بها می دادند.
وی با بیان اینکه در حقیقت پلورالیسم در مقابل انحصارگرایی کلیسا مطرح شد، گفت: در واقع آنجا این سوال مطرح شد که کسانی که اهل مسیحیت نیستند، اهل جهنم هستند؟ آنها اعتقاد دارند که همه ادیان یک راه به حقیقت دارند و اینطور نیست که یک دین خاص صرفا ما را به حقیقت برساند. آنها اعتقاد دارند همه ادیان و مکاتبی که در جهان وجود دارند قادر هستند انسان را به نجات برسانند، هر چند که این ادیان اعتقادهای متفاوتی داشته باشند ولی این اختلاف ادیان هیچ مشکلی را ایجاد نمی کند.
حجت الاسلام والمسلمین مستوفی با تقسیم بندی ادیان به الهی و غیر الهی اظهار داشت: در ادیان آسمانی قطعا نه تنها بهره ای از حقیقت دارند، بلکه کاملا حقیقت دارند و قرآن کریم آنچه از تورات و انجیل است را تصدیق می کند، زیرا همه ادیان دارای یک حقیقت هستند و حقیقت متفاوتی نیستند اما ممکن است مراتب بالاتر حقیقت در یک دینی نسبت به دین دیگری متفاوت باشد. حتی در مسئله شریعت نیز بسیاری از احکام ادیان با هم اشتراک دارند و خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید ما برای تو همان دینی را تشریح کردیم که برای نوح، ابراهیم و موسی فرستادیم.