رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

جامعه ایمانی؛ کشور اسلامی

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۸۷، ۱۱:۰۵ ق.ظ


5 گام تا تحقق تمدن جهانی اسلام (گام چهارم)

جامعه ایمانی؛ کشور اسلامی

اشاره: در شماره های پیشین با تبیین مراحل پنج گانه تحقق تمدن جهانی اسلامی به بررسی و تبیین مراحل اول، دوم و سوم آن یعنی «انقلاب اسلامی» و «حکومت اسلامی» و «دولت اسلامی» پرداختیم. همان گونه که وعده نموده بودیم در این قسمت از مقاله چهارمین بخش از این مراحل – تشکیل «جامعه و کشور اسلامی»- را مورد بررسی قرار می دهیم.

رهبر معظم انقلاب اسلامی  در تببین گام های فراگیر شدن اسلام در سراسر جهان، در گام چهارم می فرمایند: «[مرحله دیگر] مرحله تلألو و تشعشع نظام اسلامی است، یعنی مرحله ایجاد کشور اسلامی. اگر این مرحله به وجود آمد، آن‌گاه برای مسلمانان عالم، الگو واسوه می‌شویم «لتکونوا شهداء علی الناس»» ...« اگر دولت به معنای حقیقی کلمه اسلامی شد، آن‌گاه کشور به معنای واقعی کلمه اسلامی خواهدشد؛ عدالت مستقر خواهدشد؛ تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر به تدریج ریشه کن خواهدشد؛ عزت حقیقی برای آن مردم به‌وجود می‌آید؛ جایگاهش در روابط بین‌الملل ارتقا می یابد. این می‌شود کشور اسلامی»

معظم له هم‌چنین می‌فرمایند: «[این هدف] هنوز یک هدف متوسط و یا در واقع یکی از مراحل راه طی شده است. مرحله بعد از آن این است که مردمی که در این نظام به آسودگی، بی‌دغدغه و با برخورداری از عدل زندگی می کنند، برای تخلق به اخلاق حسنه، فرصت و مشوق پیدا می‌کنند.»

 

جامعه و کشور اسلامی چیست؟

در متون اسلامی، واژه‌ی «جامعه اسلامی» به کار نرفته است و تنها کلیدواژه «دارالاسلام» و «دارالایمان» که در معارف دینی ریشه دارند، در این خصوص به چشم می خورند.

در خصوص معانی این واژگان تعاریف مختلفی ارائه شده‌است. «دارالاسلام، عبارت است از سرزمین یا سرزمین‌هایی که مسلمانان بتوانند در کمال آزادی شعائر دینی را در آن‌ها به‌پا دارند و قانون اسلام در آن‌ها نافذ و مسلمانان از امنیت برخوردار باشند.»[1]

«دارالاسلام، سزمینی است که در آن قدرت  در دست مسلمانان است و در آن شریت اسلامی و احکام آن  در عبادات و معاملات بدون معارضی اجرا می‌گردد.»[2]

با توجه به این تعاریف و تعاریف گوناگون دیگری که در خصوص کشور اسلامی ارائه شده است می‌توان استباط کرد دارالاسلام، دارای سه مؤلفه اساسی است:

1. حاکمیت

2. جمعیت

3. تعلق به مسلمین

با مطالعه و بررسی این سه مؤلفه و با نگاهی به بخش‌های گذشته، می توان در خصوص تعربف جامعه اسلامی گفت: «جامعه اسلامی، جامعه ای است که افراد و نهادهای اجتماعی آن بینش و منش یا افکار و رفتارهای خود را بر اساس معارف اسلامی و قوانین آن تنظیم می‌کنند و در سرزمینی که تحت حاکمیت شریعت اسلامی است زندگی می‌نمایند.»[3]

شایان ذکر است که اندیشمندان گوناگون معانی گوناگونی برای جامعه اسلامی ارائه نموده اند. برای مثال «باید جامعه دینی را «جامعه دین‌مدار» «دین‌باور» و «دین‌داور» و مطلوب دین دانشت. چنین جامعه‌ای هم مبنای حقوقی آن دین است (شریعت‌مدار)، هم زمامداری دینی را پذیرفته‌است (نظام دینی) و هم مردم آن، به طور فردی و جمعی، به دین و راهکارهای دینی اعتقاد دارند (دین‌باور) و هم داوری دین را در مورد رفتار و اعمالشان می‌پذیرند، یعنی نوعی دغدغه‌ی دینی در مردم وجود دارد که پیوسته رفتار و کردار و گفتار و اندیشه‌هایشان را با دین سنجیده، موزون و هماهنگ می‌سازند (دین‌داور) و چون چنین جامعه‌ای دارای معیارهای مطلوب دینی و وحیانی است، لذا جامعه‌ای تراز قرآن و سنت است و مطلوب و مرضی شریعت است (مطلوب دین)»[4]

و در نهایت تعاریف جامعه اسلامی را با کلامی روشنگرانه از رهبر فرزانه انقلاب (مدظله العالی) به پایان می‌بریم: «آینده، خیلی  روشن و امید بخش است؛ گویی به سمت چشمه زلالی در حرکت هستیم. بید راه را ادامه دهیم و شک نکنیم که نتیجه‌ی سعی و تلاش ما، رسیدن به آن سرچشمه‌ی شفاف و زلال است؛ یعنی حاکمیت مطلق اسلام و دین خدا به صورت کامل و پیروزی همه‌جانبه‌ی اسلام بر دشمنان»[5]

 

شاخصه‌های جامعه اسلامی:

برای آن که بتوان جامعه اسلامی و ایمانی را شناخت و آن را از جوامع دیگر تمیز داد بایستی شاخصه‌ها و مختصات جامعه و کشور اسلامی را تبیین کرد. با نگاهی به آیات و منابع روائی و غور و بررسی آن‌ها می توان برخی مؤلفه های جامعه اسلامی را شناسایی کرد:

1-امامت و رهبری:

جامعه اسلامی هیچ‌گاه از وجود امام و رهبر منصوب از طرف خدا خالی نیست. پس از پیامبر و امام معصوم (ع) فقیه جامع‌الشرائط به جانشینی آن‌ها رهبری سیاسی و مذهبی جامعه دینی را برعهده می‌گیرد.

2- قانون اسلامی:

در اسلام قانون‌گذاری تنها از آن خداوند سبحان است و هرگز انسان‌ها حق قانون‌گذاری ندارند. همان‌گونه که در قرآن نیز آمده است همه‌ی افراد حتی پیامبر اکرم (ص) نیز بایستی تابع قوانین شریعت باشند.[6] در جامعه اسلامی نیز به‌تبع آن تنها قوانین الهی بایستی در جامعه جاری و ساری باشد.

3- کارگزارانی متعهد، مؤمن و متخصص:

در جوامع غربی اصولا هیچ‌گونه معیار ارزشی برای تعیین کارگزاران جامعه مشخص نمی‌گزدد و تنها به مشخصات دانش و تخصص علمی توجه می‌گردد. حال آن که در جامعه اسلامی ملاک‌هایی هم‌چون ایمان و تعهد، امنت‌داری و تقوا، دانش و تخصص، بصیرت ، تدبیر و کارآمدی همه جزء ویژگی‌هایی‌است که بایستی در کارگزارن جامعه وجود داشته باشد.

در جامعه اسلامی تعیین مسئولیت‌ها بر اساس شایستگی‌ها به حدی مورد تأکید و سفارش است که پیامیبر اکرم (ص) در این خصوص فرمودند:

«مَنِ اسْتَعْمَلَ عامِلاً مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ هُوَ یَعْلَمُ أنَّ فیهِم أوْلی بِذلِکَ مِنهُ وَ أعْلَمُ بِکِتابِ اللهِ وَ سُنَّتِهِ، فَقَدْ خانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ جَمیعَ الْمُسْلِمینَ»[7]

«هر کس از میان مسلمانان کارگزاری را به کار گیرد که می داند در میان آنان فرد شایسته‌تر و داناتر به کتاب و سنت خدا وجود دارد، حقیقتا به خدا و پیامبرش و همه مسلمانان خیانت کرده‌است.»

4- نقش مردم در سرنوشت خود و جامعه:

همان‌گونه که پیش از این ذکر شد در جامعه اسلامی ، حاکمیت تنها حق خداوند و افراد منصوب‌اش است. اما این مسئله مانعی در دخالت مردم در تعیین سرنوشت خود نخواهد بود.

از سویی جامعه اسلامی نیاز مند مشارکت سیاسی مردم در اداره جامعه است. «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته[8]» در اندیشه اسلامی همه امت اسلامی را در قبال کل جامعه اسلامی دارای مسئولیت بزرگ می‌داند، چنان که گویی هریک از شهروندان  جامعه، خود زمامدار جامعه است.[9]

مشارکت مردم از طرق مختلفی در جامعه نمود پیدا می کند. یکی از این موارد اصل تعیین حاکمیت اسلامی و بیعت با حاکم اسلامی است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «به جان خودم سوگند، اگر امات جز با حضور همه مردم صورت نگیرد، هرگز تحقق نخواهدیافت»[10]

نمونه ای دیگر از مشارکت سیاسی اجتماعی امت اسلامی، امربه‌معروف و نهی‌از منکر است. این امر که در اسلام به منظور پاسداری و حراست از حق و اجرای صحیح کلیه قوانین و دستورات اسلامی، تشریع شده است، نمونه ای از مظارت عمومی جامعه است که وظیفه ای شرعی نیز به‌شمار می آید.

نوع دیگری از مشارکت فعال مردمی اصل «شورا» است.  با این اصل که از ویژگی‌های اصیل جامعه اسلامی است، اقشار مختلف مردم در تمام مراحل تصمیم گیری و تصمیم‌سازی سیاسی اجتماعی نقش فعال و پویا ایفا می‌کنند و علاوه بر آن مانع انحرافات بی‌شماری شوند که ممکن است از اشتباهات فردی به‌وجود آید.[11]

البته ذکر این نکته ضروری است که دخالت عموم مردم جامعه و نظزات اکثریت آن‌ها تا زمانی مشروعیت و تأیید دینی داشته و دارد که منافات و مغایرتی با احام و اصول دین مبین اسلام نداشته باشد.

5-عدالت و برابری

از بارزتنرین شاخصه‌های جامعه اسلامی عدالت‌محوری است. در این‌جا عدالت به معنای رعایت حقوق افراد، عطا کردن حق هر صاحب حقی به وی و برابری و نفی هرگونه تبعیض است.

برپایی عدالت، هدف نهایی رسالت پیامبران و کتاب‌های آسمانی  و از وظایف رهبران جامعه اسلامی است.[12] عدالت در جامعه دارای ابعاد گوناگون عدالت اجتماعی ، عدالت در قانون، عدالت قضایی و عدالت اقتصادی است.

در اسلام هیچ طبقه و نژادی بر دیگران برتری نداشته  و احراز مناصب و موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی  تنها بر اساس ضوابط اسلامی است. در جامعه اسلامی روابط اجتماعی باید به گونه ای تنظیم شود که مانع تحرک هیچ‌یک از اقشار نگردد بلکه  با جرای عدالت، زمینه‌ی شکوفایی استعدادهای بشری  و به‌کمال رساندن انسان‌ها فراهم گردد.

اسلام بر اجرای عادلانه قانون درباره‌ی افراد و طبقالت مختلف جامعه بدون هرگونه انحصار و اختصاصی تأکید دارد.

هم‌چنین دستگاه قضایی کشور اسلامی بایستی اجرای عدالت در داوری میان مردم را در صدر وظایف خود دانشته و اجرا کند.

در عدالت اقتصادی نیز همه افراد به‌اندازه تلاششان بایستی بهره‌مند شوند و بایتی مانع هرگونه ظلم و اجحاف شد. در نگاه اسلام، درعین محترم شمردن مالکیت خصوصی، نبایست فعالیت‌های اقتصادی ، منجر به بروز شکاف‌های بزرگ طبقاتی  و اقتصادی شود. از این رو رویبه اقتصادی اسلام از اساس با مشی سوسیالیستی (اشتراکی) و کاپیتالیستی (سرمایه‌داری) مغایرت دارد.

6- تعاون و برادری:

خداوند در جامعه اسلامی رابطه برادری و اخوت برقرار نموده‌است. «انما المؤمنون اخوة»[13]. از سویی خداوند تبارک و تعالی به مسلمانان دستور می دهد در نیکوکاری و «بِرّ» با یک‌دیگر تعاون و همکاری نموده و از همکاری و مساعدت در اعمال گناه‌آلود و تجاوز به حقوق دیگران پرهیز کنند.«و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان»[14]

با اجرای اصل تعاون و برادری در جامعه، صفا و صمیمت  و محبت  بر جامعه حاکم خواهدشد و در نتیجه این روحیه علاوه بر غلبه بر مشکلات این جامعه استحکام درونی‌ای پیدا خواهد کرد که دشمنان هرگز توان درهم‌شکستن و از هم‌پاشیدن آن را نخواهندداشت.

7- آزادی و  کرامت انسانی:

در جامعه اسلامی «خدامحوری» اصل اساسی است.  البته این اصل هیچ منافاتی با آزادی و کرانت انسانی ندارد، بلکه آزادی و کرامت انسانی با توجه اصل خدامحوری تبیین و تعریف می‌گردد.

از دید اسلام انسان موجودی‌است برگزیده، خلیفه و جانشین خداوند در زمین با فطرت خدایی و صفات و ویژگی‌های مادی و معنوی گوناگون که هیچ گونه تقابلی میان خداوند و انسان وجود ندارد.

هدف از زندگی انسان در دنیا تعالی معنوی و رسیدن به حیات طیبه‌ای ایت که خدواند برای او مقدر کرده‌است. بنا براین اجزای زندگی و جهت‌گیری‌ها و رفتارهای خود را در جهت این هدف باید برنامه ریزی و اجرا کند.

در چنین نگاهی انسان آزاد است؛ اما آزادی در این‌جا عبارت‌است از: «نبودن هیچ مانعی در راه انتخاب و سیر راه الهی و نبودن هیچ‌گونه مانعی در مسیر تعالی و تکامل انسان» بنابر این در جامعه اسلامی انواع گوناگون آزادی  از جمله آزادی بیان و مطبوعات، آزادی احزاب و جمعیت‌ها، آزادی مشاغل و مسکن و آزادی مالکیت و تصرف اموال همگی محترم شمرده می‌شوند تا آن‌جا که تباین و مغایرتی با تعالی و تکامل معنوی انسان و کرامت انسانی او و نیز احکام و قوانین دین مبین اسلام نداشته باشند.

مواردی که ذکر شد تنها بخشی از مؤلفه های جامعه اسلامی هستند که اشاره به همه موارد از حوصله‌ی این مقاله خارج است. نکته ای که در انتها بایستی به آن اشاره کرد مفهومی است که چندی‌است در جامعه ما رواج پیدا کرده است و آن عبارت است از جامعه مدنی (Civil Society). این واژه که مفهومی است ترجمه شده اساسا بر مبنای تفکر اومانیستی مدرنیته تعریف و تبیین گردیده و دارای مؤلفه‌ها و و شاخصه‌های خاص خود است. علی‌رغم تلاش‌های برخی مدعیان روشنفکری و برخی جریانات سیاسی که می‌کوشند این مفهوم را دینی جلوه داده و حتی با مدینةالنبی پیامبر اکرم (ص) مقایسه نمایند، وجوه افتراق و تفاوت‌های اساسی میان این مفهوم و مفهوم جامعه اسلامی موجود است. از جمله این تفاوت‌ها می‌توان به مسئله خدامحوری و انسان‌محوری، مفهوم دموکراسی غربی و مردم‌سالاری دینی، لیبرالیسم و اباحه‌گری، پلورالیسم (کثرت‌گرایی) دینی، سکولاریزم، تساهل و تسامح  و نوع حکومت و نظام اقتصادی دو جامعه اشاره کرد.[15]

ادامه دارد...

 مطالب مرتبط:

رهیافتی در پی ریزی دولت اسلامی



[1] وطن و سرزمین، عمیدزنجانی، ص 126

[2] الاسلام و القانون الدولی، احسان الهندی، ص 235

[3] بررسی تطبیقی جامعه اسلامی و جامعه مدنی، محمد خطیبی، ص15

[4] جامعه‌ی برین، سیدموسی میرمدرس، ص 210

[5] حدیث ولایت، ج 1، ص 96

[6] انعام- 62، مائده- 44الی47

[7] وسائل‌الشیعه، ج 12، ابواب جهاد العدو

[8] بحارالانوار،ج75،ص38

[9] فروع کافی، کلینی، ج1، ص 142

[10] نهج‌البلاغه، خطبه 173، ص 558

[11] شوری-38و39، بحارلانوار، ج72، ص 105

[12] حدید-25، شوری، 15

[13] حجرات- 10

[14] مائده- 2

[15] بررسی تطبیقی جامعه اسلامی و جامعه مدنی ، محمدخطیبی، فصل 3

نظرات  (۱)

ارائهٔ نحوهٔ عملی وروزمرهٔ زندگانی علیواربه درماندگانِ دارا وندارِجهانِ امروز
 باسلام واحترام بعنوان یک شخص معمولی وغیرآکادمیک درصددهستم به مسلمین دربلاد مختلف بگویم بطورسازمان یافته پروژه ای جامع وساده ارائه دهندکه برمبنای آن هرکسی بتواندبفهمد که مثلاً امام علی  (برای شیعیان مؤمن)  ویاخلیفه عمر  (برای مؤمنین سنّی)  زندگانی شخصی خودوخانوارشانرا درتهرانِ امروز،  قاهرهٔ امروز ،  یابیروت امروزاحتمالاً چگونه راه میبردندواداره میکردند۰  این یک بوتهٔ بسیارمهمی است که درآن برداشتهای ورفتارهای معیشتی خودمانراعملاً مورد آزمون قراربدهیم وببینیم که آیا فقط کاذبانه ومتملقانه سنگ آن شخصیتهای برجسته را به سینه هامیکوبانیم یا اینکه واقعاً اگربدانیم ساعت به ساعت ازموقع بیدارشدن تاشامگاه چگونه دروحشتکده هائیکه به آنها واژهٔ شهررا اطلاق میکنیم ،  روزرابه شب وشب رابه روزمیرساندند ،  امکاناًشایدبخودآئیم وازاین غفلت های ویرانگربیدارورهابشویم وآدم وارترزندگی کنیم۰
 اگراین مطلب بطورجدی مورد بحث وآزمایش عملی درکارگاههای معماری وشهرسازی وشهرداری هاوبنگاههای ترابری وغیره توسط همه  (ونه فقط اهل علم وانحصارداران نظردهی)  قراربگیردشایدانشاءلله روش خیلی بهتری ازاین تقلیدات سرتاسری ازغرب وشرق نتیجه گردد که بدنبالش اولاً فقرِجان ودل پایان یابدوثانیاً ناهنجاریهای عدیده که زن ومردوکوچک وبزرگ را درسراسرجهان اینگونه ازخودشان بیگانه میسازد ،  برای همیشه ازبین برود۰
 منتظرنظرات تان هستم۰
 باتشکر
 یوسفی فر
 منچستر  ــ  انگلستان



ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی