نقشه راه ایران اسلامی در فردای اجرای برجام
نقشه راه ایران اسلامی در فردای اجرای برجام
هرچند مذاکرات هستهای ایران و 5+1 نفسگیر و البته فرسایشی بود، اما باید دانست اعلام آغاز اجرای برجام، شروع مرحله جدیدی از پیشبرد برنامه هستهای ایران است که بهنظر میرسد با پیچیدگیهای بهمراتب بیشتر و دشوارتر همراه باشد. بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند در این شاهد چالشهای جدیدی بر سر منافع ملی و مصالح کشور خواهیم بود که لزوم هوشیاری هرچه بیشتر مسئولان کشور را روشن میسازد. با توجه به شرایط پیش رو و برآوردی که به رفتار دشمن میتوان داشت برخی الزامات حفظ منافع ملی و مصالح کشور در دوره پس از آغاز اجرای برجام را بهترتیب ذیل میتوان موردبررسی قرارداد:
1- تجربه تاریخی مواجهه با غرب و بهویژه دولت ایالت متحده آمریکا، بهخوبی نشانگر این واقعیت است که تأمین منافع ملی جز از طریق عدم اعتماد و بدبینی به دشمن ممکن نیست. هرچند ممکن است برخی تعارفات و مجملات دیپلماتیک، باعث خوشبینی سادهانگارانه و سهلاندیشانه شود، اما باید دانست که اتفاقاً هوشیاری هرچه بیشتر در دوره پیش رو ضروریتر است. چنانچه از حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز منقول است که «بعد از صلح کردن با دشمن از او سخت بر حذر باش چراکه دشمن گاه خود را نزدیک میکند تا غافلگیر کند ،پس محتاط و دوراندیش باش و حسن ظنّت به او رامتّهم دان.»
رمز پایداری و استمرار شتابان حرکت انقلاب اسلامی نیز در طی بیش از سه دهه گذشته تکیه بر همن عدم سهل اندیشی در برابر غرب سلطه گر بوده است و بهنظر میرسد ضروری است در دوره پس از اجرای برجام نیز همین روند، بلکه با تأکید بیشتر ادامه یابد. بنابراین پیش شرط هرگونه اقدام در دوره آتی، دقت نظر در همین اصل اساسی است.
2- نکته قابل تأمل دیگر آن است که باید این واقعیت پذیرفت که علی رغم تلاش هیئت مذاکره کننده، آنچه به عنوان محصول نهایی مذاکرات تحت عنوان «برجام» معرفی شد، دارای نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود. بررسیهای کارشناسی و پیشنهاداتی که در شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مطرح شد، مکملهای خوبی برای جلوگیری از آسیب رسیدن به منافع ملی از منافذ برجام است و نهایتاً باید گفت بندهای 9گانه ابلاغی رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور باید مبنای عمل جمهوری اسلامی ایران در دوره پیش رو باشد.
3- همکان میدانند مهمترین توجیه پذیرش برجام از سوی جمهوری اسلامی ایران، رفع تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران بوده و از منظر نظام اسلامی، فلسفه وجودی برجام، لغو و عدم بازگشت تحریمها و جلوگیری از وضع تحریم جدید است. همین نکته مهم در ابلاغیه مقام معظم رهبری نیز مورد تأکید قرار گرفته بود. هرچند بنا بر آن بود که تضمینهای کافی و قوی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل اخذ شود، اما به هر حال موضع گیریها و اظهار نظرهای طرف مقابل، به عنوان تضمین تلقی گردید که این موضوع نیز در صورت عدم هوشیاری لازم میتواند در آینده چالش جدی تداوم حیات برجام باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابلاغیه خود تأکید کرده بودند: «هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.» دلیل تأکید بر این اصلان است که در دروه پیش رو حتی اظهار نظر غربیها نیز میتواند تأثیرات منفی بر اقتصاد کشورمان بگذارد، این پاشنه آشیل نیز به خوبی برای آمریکاییها مشهود است. این چنین است که سخنگوی کاخ سفید چند ساعت مانده به اعلام اجرای برجام از روی میز بودن گزینه اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران سخن میگوید و متاسفانه گاه عنوان میشود که این گونه اظهار نظرها در تعارض با روح برجام است و همین رویکرد موجب تجری هرچه بیشتر طرف مقابل شده است.
4- واقعیتی که نمیتوان آن را انکار کرد آن است که ایران اسلامی در فرایند توافق قیودی را بر برنامه صلح آمیز هستهای خود را پذیرفت که در حال طبیعی مجبور به پذیرش این قیود نبود. در مقابل این تنازل که کم ارزش هم نبود، انتظار دریافت امتیازهای بزرگی از طرف مقابل میرفت که برخی از آنها به هر حال میسر نشده است. در چنین شرایطی حداقل انتظاری که برای حفظ مناع ملی میرود، تکیه بر همان نکته کلیدی ابلاغ شده توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی است که «در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.»
در این راستا باید آمادگی لازم برای اقدام متقابل در مقابل عهدشکنی و توطئه طرف مقابل در دولت ایجاد شود و باید تأکید کرد که هیچ گاه، نباید مصالح جناحی و گروهی موجب تداوم مسیری شود که حرکت در آن بر خلاف منافع ملی است. بنابراین از مسئولان اجرایی انتظار میرود هرگاه گمانههای تخلف طرف مقابل مشاهده شد، فوراً از طرق لازم برای پیشگیری اقدام کنند و در صورت نتیجه بخش نبودن، صادقانه واقعیات را با ملت ایران در میان بگذارند و اجازه تحقیر ملی توسط دشمن را ندهند. در همین راستا رسالت هیئت موسوم به نظارت بر اجرای برجام، تاریخی و مهم است.
5- در خصوص کارخانه اراک قرار بر انعقاد قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن بود که ظاهراً این قرارداد فعلاً با یک شرکت داخلی امضا شده است و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که علی رغم برخی خوش بینیها در خصوص مشارکت کشورهای خارجی در نوسازی این رآکتور، در آخر هم برای ساخت آن باید به دانشمندان و متخصصان جوان ایرانی روی آوریم. هرچند قلب رآکتور امروز درآمده و دیگر نمیتپد، اما شاید این قلب را باید برای عبرت گیری آیندگان از ماحصل اعتماد به بیگانگان به موزه بسپاریم.
6- تهیه برنامه پانزده ساله رسیدن به ۱۹۰ هزار سو ظرفیت غنی سازی و حد لازم برای غنی سازی صنعتی در پایان سال هشتم، نکته دیگری است که در دوره پس از اعلام آغاز برجام باید مورد پیگیری و اجرا واقع شود.
7- نکته پایانی که از همه مهمتر نیز هست، پذیرش این واقعیت است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، غرب و آمریکا به دوره موسوم به پسابرجام به دیده طمع مینگرد و یکی از مهمترین راهبردهای نظام سلطه یعنی «نفوذ» برای پیگیری در همین دوره مورد تکیه غرب است. مقابله با نفوذ همه جانبه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی آمریکا در دوره پیش رو یکی از مهمترین رسالتهای مسئولان بخشهای مختلف و نیز جبهه مؤمن انقلاب اسلامی است.