وقتی کودتاچی قانونگرا میشود!
وقتی کودتاچی قانونگرا میشود!
وقوع کودتای نافرجام در ترکیه، این کشور را به کانون توجهات رسانهها و ناظران سیاسی تبدیل کرد. در این میان علاوه بر تحلیلهایی که در مورد کم و کیف این کودتا، ریشهها و عوامل آن ارائه میشد، در مواضع برخی، نوعی بهرهبرداری از این تحولات نیز به چشم میخورد. جالب اینجاست که برخی سعی در استفاده مطلوب از این حادثه را داشتند که از خود کارنامه چندان رضایتبخشی در این زمینه ارائه نکردهاند.
از جمله یکی از مسئولان اجرایی اسبق که در فتنه 88 نیز نقشآفرینی کرده است در اظهاراتی قابلتأمل میگوید: «شکستن قانون و دهنکجی به رأی مردم فاجعه بزرگی است.» او همچنین ادامه میدهد: «هر جایی میخواهد باشد، کودتا محکوم است و باید همه آن را محکوم کنند. بهکارگیری زور علیه قانون و گرفتن حق انتخاب از مردم، فاجعه بزرگی است.» او همچنین در همین سخنان خود تأکید کرده است: «باید مخالف را وادار کرد که در چارچوب قانون حرکت کند.»
هرچند این جملات کاملاً درست است، اما شنیدن آن از کسی که پایبند نبودن خود به این ادعاها را ثابت و مسیری دقیقاً خلاف این راه را دنبال کرده جای شگفتی بسیار دارد! هنوز از یاد نبردهایم که هفت سال پیش کشور گرفتار فتنهای شد که میتوان آن را نوعی کودتای سفید قلمداد کرد. نپذیرفتن نتیجه انتخابات، ایستادگی مقابل آرای مردم به هر قیمت ممکن، قانونشکنی تمامعیار و زورآزمایی خیابانی با نظام و حاکمیت تنها بخشی از دستپخت این فرد و یارانش در فتنه 88 بود.
گویا وی فراموش کرده است که هفت سال پیش در چنین روزهایی با نپذیرفتن نتیجه انتخابات، درخواست برگزاری رفراندوم برای تجدید انتخابات را کرد و کیست که نداند اگر بر فرض انتخابات تجدید میشد و نتیجه آن مطلوب این جماعت نبود، باز فتنهگران از پذیرش نتیجه آن سر باز میزدند.
سناریویی که برای براندازی نظام اسلامی ترتیب داده شده بود، ابتدا با رمز «تقلب» کلید خورد و آنگاه که روشن شد فتنهگران هیچ دلیل و سندی دال بر وقوع تقلب ندارند، علم دیگری را برافراشتند و آن اتهام «جنایت» به نظام اسلامی بود. کشتهسازیهای دروغین و اتهام جنایت به نظام پرده جدیدی از بازی از پیش طراحی شده فتنهگران بود که پیش از آن نسخه آن از سوی معلمان غربی کودتای مخملین تجویز شده بود.
هنوز فراموش نکردهایم که چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که دروغ بودن ادعاهای پیشین اصحاب فتنه، یکبهیک در حال آشکار شدن بود، عوامل خیابانی فتنه در خیابانهای تهران فریاد میزدند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و اینچنین تشت رسوایی مدعیان مردمسالاری از بام فرو افتاد. البته منافع جناحی حزبی برخی ایجاب نمیکند که واقعیتها را تا امروز بپذیرند و امثال همین مسئول اسبق اجرایی، هنوز هم حاضر به برائتجویی از فتنه و عذرخواهی از ملت ایران نیستند.
حال شگفتی ماجرا اینجاست که چنین افرادی سنگ قانون را به سینه زنند و دهنکجی به رأی مردم را شماتت کنند! گویا رفتار پیشین خود را از یاد بردهاند یا آنکه مخاطبان خود را فراموشکار یا ساده فرض کردهاند! حال آنکه لکه ننگ کودتای مخملین در کارنامه فتنهگران و تجدیدنظرطلبان، پاک نخواهد شد و جرم طراحان مجریان کودتای مخملین سال 88 کمتر از کودتاچیان ترکیه نیست!
همین مطلب: