نوبت نسل سومیهاست
نوبت نسل سومیهاست
دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با نخبگان جوان و انقلابی دانشگاه شریف، حامل پیامهای مهمی بود که تحلیل آنها در شرایط امروز گفتنیهای بسیاری را در ذهن متبادر میکند. بازخوانی گفتمان پیشرفتگرایانه تولید علم و جنبش نرمافزاری و لزوم توجه به حرکت و روحیه جهادی، محورهایی از پیام این نشست مهم را تشکیل میدادند اما نکتهای که شاید بتوان آن را از همه مهمتر قلمداد کرد، تکیه بر نیروی جوانی و بالخصوص جوانان مؤمن و انقلابی نسل سومی است.
نگارنده پیشتر بارها به اهمیت بازیابی جایگاه جوانان در مسیر پیشرفت کشور پرداخته است، اما آنچه باید باز هم مورد تأکید قرار گیرد، آن است که شرایط خاص و مقتضیات روز، یک تحول عظیم نسلی در مدیریت کشور را اجتنابناپذیر کرده است.
تحلیل نسلی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن نشان میدهد با سه نسل پیاپی مواجه بودهایم؛ نسل اول انقلاب در شکلگیری انقلاب اسلامی و زمینهسازی برای تشکیل نظام اسلامی در ایران تلاش نموده و تحت رهبری حضرت امام (ره) موفق به انجام وظیفه اساسی خود شد. نسل دوم انقلاب نیز علاوه بر مشارکت در شکلگیری انقلاب اسلامی به تثبیت و پاسداری از نظام اسلامی علیالخصوص در عرصههای جهاد و شهادت و زمینهسازی و پیشبرد ایجاد دولت اسلامی مبادرت ورزید. نسل سوم انقلاب اسلامی، نسلی است که در دوره جمهوری اسلامی تربیت و رشد یافته و در واقع اولین ثمرات سرمایهسازی انسانی انقلاب است. با توجه به گذر زمان و سپری شدن چرخه عمر نسلهای اول دوم، طبیعی است که اکنون زمان ورود نسل سوم انقلاب اسلامی است که عرصه کارآمدسازی دولت اسلامی آوردگاه اصلی اوست. الگوسازی از جمهوری اسلامی ایران و شکلگیری جامعه اسلامی نیازمند انجام این مأموریت مهم بهدست نسل سومیها است که نهایتاً پیریزی مرحله تمدن اسلامی را به دنبال دارد.
از سویی برخلاف نظریات غربی ارائهشده در خصوص انقلابها که معتقدند گذر زمان و تغییر نسلی منجر به بروز شکاف نسلی در خصوص اهداف انقلاب شده و باعث رویگردانی نسلهای آتی نسبت به آرمانها و ارزشهای انقلاب میشود، خوشبختانه انقلاب اسلامی ایران شاهد گرایشی عمیقتر در نسل سوم نسبت به ارزشها و آرمانهای اصیل انقلابی است. از اینجهت همهچیز برای نقشآفرینی نسل سومیها آماده است.
با اینحال، آنچه مشاهده میشود، جریانی قدرتمند در حوزه اجرایی کشور، درست در خلاف مسیر نقشآفرینی نسل سوم فعالیت میکند. در حالی که در ادوار گذشته در هر دوره شاهد چرخش مدیریتی و نخبگانی به سمت روی کار آمدن نسل جدید مدیران در عرصههای اجرایی کشور بودهایم، متأسفانه در چند سال اخیر شاهد معکوس شدن این روند هستیم.
اگر با همان نگاه تحلیل نسلی به عرصههای مدیریتی کشور نظری بیفکنیم، نسل اول انقلاب اسلامی در دهه دوم عمر انقلاب، کمکم جای خود را به نسل دومیها دادند و نسل دومیها نیز در دهه چهارم انقلاب کمکم آماده تحویل عرصههای کشور خصوصاً در شئون اجرایی به نسل سوم شدند. با این حال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، ناگهان این مسیر منطقی و معقول متوقف و حتی معکوس شد، بهگونهای که برخی مدیران نسل اولی انقلاب که در دهه هفتم عمر خویش به سر میبردند، مسئولیتهای کاملاً اجرایی را متقبل شدند و نسل سومیها کاملاً در این عرصه به حاشیه رانده شدند.
اکنون کشور با چالشهای گوناگون در حوزه اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند که تبعات آن کموبیش معیشت و آرامش عموم مردم را هدف گرفته است. بیشتر این چالشها ریشه در ناکارآمدیای دارد که یا به فرسودگی سامانههای مدیریتی و اجرایی بازمیگردد یا به فرتوتی مدیران مسلط بر این سامانهها. بدون شک کسی منکر اهمیت و ارزش تجربه نیست و اصولاً تحلیل نسلی انقلاب نیز بر مبنای انتقال تجارب و آرمانها از نسلی به نسل دیگر بنا نهاده شده است اما منصفانه نیست در شرایطی که کشور نیاز به کار روزافزون و تلاش شبانهروزی دارد، از دادن فرصت به تازهنفسانی که هم انگیزه و هم توان بیشتری از پیشینیان خویش دارند خودداری کنیم و نسل اولیها را وادار به مسائلی نماییم که طاقت جوانی را میطلبد.
از منظری دیگر این چرخش نسلی مدیران، برای نظام اسلامی اهمیتی راهبردی دارد. واقعیت آن است که مدیران نسل اول و دومی رمق خدمت در پستهای اجرایی را یا تقریباً از دست دادهاند یا در آستانه بازنشستگی طبیعی هستند و آن زمانی است که بهناچار باید عرصه را بهدست نسل سومیهایی بسپارند که هنوز مجال سعی و تلاش در محیط حقیقی را نیافتهاند. در چنین شرایطی کشور در آینده باید هزینه هنگفتی را بابت چرخش ناگهانی و وسیع مدیریتی به نسل بدون تجربه بدهد که روشن نیست چگونه جبران خواهد شد؟
علاوه بر اینها در شرایط کنونی که از آن میتوان به نقطه عطف و پیچ تاریخی یاد نمود، رسالت نسل سوم انقلاب اسلامی بسیار سنگینتر از گذشته است و عرصههای فتحنشده بیشماری در پیش روی این نسل تاریخساز قرار دارد. از این رو به نظر میرسد رسالت نسل سومیها آن است که حتی اگر برخی مایل به نقشآفرینی آنان نباشند، به وظیفه تاریخی خود عمل نمایند. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی «اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهای خوشروحیه و پرتوان و عازم، در این راهی که دارید میروید، ایستادگی کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیهها و شعارهای ملت ایران نهفقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیای اسلام و امت اسلامی و جامعه بشری تحقق پیدا خواهد کرد. راهش مقاومت کردن است. آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ آنوقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه ظهور ولیامر و ولیعصر (ارواحناله فداء) آماده خواهد شد.»
همین مطلب: