طبل توخالی ترامپ برای چه کسانی به صدا درآمده است؟!
طبل توخالی ترامپ برای چه کسانی به صدا درآمده است؟!
درست زمانی که خیابانهای شهرهای مختلف امریکا، مملو از معترضان و منتقدان سیاستهای رئیسجمهور جدید امریکا است، دونالد ترامپ از برقرار بودن گزینه نظامی روی میزش سخن میگوید. هرچند، کوتاه زمانی است که دنیای سیاست با این ساکن جدید کاخ سفید آشنا شده است، اما همین مدت کوتاه نیز سبب نمیشود ناظران و تحلیلگران نتوانند جنس اظهارات و مواضع جنجالی وی را فهم کنند. بسیاری از صاحبنظران بر این نکته تأکید دارند که طرح عباراتی چون «گزینههای نظامی» و امثال آن فاقد هرگونه مابهازای واقعی است و برای این مسئله ادله محکمی وجود دارد از جمله:
1ـ راهبرد کلان رئیسجمهور جدید امریکا بر دو رکن «درونگرایی» و «پیش محاسبه اقتصادی اقدامات» استوار است که از قضا هر دو رکن در تضاد آشکار با آغازگری جنگ در سیاست خارجی است. نمیتوان هم روی اشتغالآفرینی برای جوانان بیکار امریکایی تمرکز کرد و به موازات آن در هزاران کیلومتر آن طرفتر ماجراجویی نظامی کرد. نمیتوان از هزینهبر بودن اقدامات نظامی دولتهای قبل انتقاد کرد و در عین حال هزینه گزاف ماجراجویی نظامی را نادیده گرفت.
2ـ رویکردهای جنجالی رئیسجمهور امریکا در حوزه سیاست داخلی و بالاخص موضوع مهاجرت، وی را در آغاز کار با بحران جدی داخلی مواجه کرده است. سایه این بحران از کف خیابانهای کلانشهرهای امریکا تا همسایه جنوبی این کشور قابل مشاهده است. عقبنشینی ترامپ در مقابل رأی دادگاه فدرال نشان داد که او با چالش جدی مواجه است و «فشار مقاومت در برابر تحول مدنظر او» است. بیتردید این فشار تا مدتها چنان سر سرمایهدار ساکن کاخ سفید را مشغول خواهد کرد حتی فرصت فکر کردن به گزینههای متعدد را نخواهد داشت.
3ـ لازمه بهرهبرداری از گزینه نظامی، طیف وسیعی از آمادگیها، اعم از ظرفیتهای لجستیکی در مقصد هدف، آمادگی ظرفیتهای انسانی برای درگیرشدن در مخاطرات احتمالی و یکپارچگی انسجام عمومی لازم برای حمایت از اقدام نظامی است. در حال حاضر هیچ یک از شرایط فوق در اختیار سران ایالات متحده نیست. در حال حاضر جامعه امریکا و نظامیان این کشور به هیچ روی آماده مشارکت در جنگی جدید نیستند و شخص ترامپ نیز به خوبی به این واقعیت واقف است.
ترامپ نخستین رئیسجمهور امریکا نیست که از گزینه نظامی سخن گفته باشد. پیش از او نیز کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش کوچک و اوباما هر یک به فراخور حال و فارغ از دموکرات و جمهوریخواه بودن از ابزار تهدیدنمایی با هدف فشار و تغییر رفتار ایران بهره بردهاند. سؤال مهم اینجاست که اگر گزینه نظامی در طول این سالیان متوالی همواره روی میز بوده است و به قول ترامپ ایرانیان قدرتمندتر و جسورتر شدهاند، پس چرا از این گزینه استفاده نشده؟ چرا ایران اسلامی همچنان در حال بالندگی و اقتدارافزایی است و گزینه نظامی تنها روی میز کاخ سفید خاک میخورد؟ دلیل اصلی آن است که هرچند گزینه نظامی روی میز پابرجا بوده است اما این گزینه تنها یک برگه کاغذی است و هیچ مابهازای خارجی و واقعی ندارد. اظهارات گستاخانه ترامپ در واقع چیزی جز طبل توخالی نیست.
اما پرسش دیگر آن است که ترامپ از کوبیدن بر این طبل توخالی چه نفعی میبرد؟ در حالی که خود او منتقد جنگطلبی اسلافش بوده و اکنون درگیر بحران داخلی است. در واقع باید گفت هرچند ترامپ مستقیماً از این اظهارات منتفع نمیشود، اما در مجموع چنین مواضعی میتواند برای او منافعی را به صورت غیرمستقیم ایجاد کند. در سوی دیگر این بازی جریان غربگرایی در داخل ایران وجود دارد که در یکی از بحرانیترین وضعیتها طی چندسال اخیر قرار دارد. دستهای خالی این جریان در عرصه اقتصادی و ناکارآمدی مدیریتی، چهرههای این جریان را در نامطلوبترین شرایط از نظر اقبال عمومی قرار داده است.
شبکه داخلی همکار غرب میداند که اگر با وضع کنونی به انتخابات پیشرو وارد شود، بهره چندانی نخواهد داشت. اینجاست که بازی دوسربرد غرب و جریان غربگرای داخلی شکل میگیرد. از سویی رئیسجمهور جدید امریکا از تهدید نظامی سخن میگوید و در سوی دیگر غربگرایان داخلی پالس وحشت از این طبل توخالی را ارسال میکنند. ارسال پالس وحشت به دنبال شکلگیری دوقطبی کاذب «جنگ-صلح» است. در چنین شرایطی غربگرایان خود را نماد صلح معرفی کرده و انقلابیون را جنگطلب معرفی میکنند و امیدوارند با این ترفند، مردم سفرههای کوچک شده، فرزندان بیکار مانده در خانه و وعدههای پوچ و تحقق نیافته را از یاد برده و برای نجات از جنگ به غربگرایان اقبال نشان دهند. در مقابل ترامپ نیز که به دنبال امتیازگیری بیشتر از ایران است، میتواند امیدوار باشد که در صورت تداوم حضور غربگرایان در مناصب قدرت، بتواند امتیازهای بیشتری را کسب و جمهوری اسلامی ایران را وادار به متابعت از سیاستهای واشنگتن در موضوعات راهبردی کند. آنچه در این چند سطر ارائه شد برآوردی از آرزوهای غرب و شبکه داخلی همکار آنهاست و این بدان معنا نیست که لزوماً تحقق مییابد، اما باید دانست که در صورت عدم هوشیاری جبهه انقلابی، ممکن است غربگرایان شکست خورده از تعامل با اوباما از طبل توخالی ترامپ به فرصتسازی برای خود استفاده کنند!
همین مطلب:
روزنامه جوان- طبل توخالی ترامپ برای چه کسانی به صدا درآمده است؟!