چرا حج 94 را نمیتوان فراموش کرد؟
حج، یکی از فروع دین و شعائر برجسته دینی است که نقش مهمی در انسجام امت اسلامی و التیام بخشی به دردهای جهان اسلام دارد. این کنگره عظیم بهرغم آنکه قدمتی حتی بیش از تاریخ اسلام را داراست، اما در سدههای اخیر، بهواسطه دخالتهای حکومتهای طاغوتی و عناصر وابسته به آن از روح حقیقی خود تهی شده بود و علیالخصوص در یک قرن اخیر با سلطه وهابیت تکفیری بر حرمین شریفین، این کنگره عظیم که باید وفاقآفرین و وحدتبخش جهان اسلام و محل حل چالشهای اساسی مسلمین باشد، به کانون تفرقهافکنی و کاشتن بذر کینه تکفیر تبدیلشده بود. تأکید امام راحل عظیمالشأن مبنی بر احیای حج ابراهیمی، خصوصاً با تأکید بر نزدیک کردن هرچه بیشتر با معارف اسلام ناب محمدی(ص) که در کلیت و مناسک آن تجلی مییافت، روح جدیدی در این فریضه الهی دمید، بهگونهای که اکنون بهجرئت میتوان گفت در سه دهه اخیر حج تا حد زیادی جایگاه حقیقی خود را یافته است.
بااینحال رژیم آلسعود و دستگاه وهابیت تکفیری وابسته به آن در آشکار و صهیونیسم بینالملل و نظام سلطه در ورای ماجرا، از این روند راضی نبودهاند و هرازچندگاهی تلاشهای زیادی برای مانعتراشی در این مسیر رخ میدهد. نمونه بارز این ماجرا را در سال 1366 و در فاجعه کشتار حجاج بیتاللهالحرام در راهپیمایی برائت از مشرکین میتوان مشاهده نمود.
نمونه دیگر این رویکرد را میتوان در حج خونین و تلخ سال 1394 هجری شمسی مشاهده کرد که در طی آن هزاران حاجی از سراسر جهان و خصوصاً ایران اسلامی، به شهادت رسیدند. رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار اخیر کارگزاران و مسئولان حج فرمودند: «ما قضایای تلخ حجّ سال ۹۴ را فراموش نمیکنیم. داغی در دل امّت اسلامی و در دل ما ایرانیها به وجود آمد که فراموششدنی نیست، این زخم خوبشدنی نیست. البتّه آن سال مسئولین حج خیلی زحمت کشیدند، خیلی تلاش کردند، ولی خب حادثه، حادثه فاجعهبار و بزرگی بود. امنیت حجّاج بر عهده آن کشوری است که حرمین شریفین در اختیار او و تحت سلطه و قدرت او است؛ آن دولت است که بایستی امنیت را حفظ کند؛ این مطالبه جدّی و همیشگی ما است. امنیت حجّاج باید حفظ بشود.»
اما حج 94 چرا قابل فراموشی نیست؟ در سال 1394 هجری شمسی، یکی از تلخترین و غمبارترین ادوار اقامه این فریضه رقم خورد و طی دو فاجعه ناگوار هزاران تن از حجاج بیتاللهالحرام، به شهادت رسیدند. در فاجعه نخست، سقوط جرثقیل در صحن مسجدالحرام به شهادت بیش از 100نفر از حجاج انجامید و در فاجعه دوم که بزرگتر بود، بیش از 7هزار نفر از حجاج در سرزمین منا گرفتار حادثهای مشکوک شده و در اثر ازدحام و عدم امدادرسانی مناسب، در حالت احرام به شهادت رسیدند. این حج تلخ، البته برای ایرانیان تلختر بود، چراکه کشور ما در صدر فهرست کشورهای قربانی هر دو حادثه بود و حجاج ایرانی تلخکامی از دست رفتن همسفرانشان و تبدیلشدن عید قربان به عزای عمومی را از یاد نمیبرند.
بررسیها نشان میدهد فاجعه منا، مرگبارترین حادثه در تاریخ حج ابراهیمی است. با گذشت دو سال از این فاجعه دهشتناک، رژیم آلسعود بهعنوان حاکم مسلط بر حجاز، مسئولیت این فاجعه را نپذیرفته و از هرگونه پاسخگویی به جهان اسلام میگریزد اما امت اسلامی، بهخصوص خانواده شهدای منا، فهرستی بلندبالا از پرسشها و ابهامات را در ذهن خود دارند و طرح و واکاوی در هر یک به کیفرخواستی سنگین علیه این رژیم ننگین و مسئولیتناپذیر تبدیل خواهد شد. در علت وقوع فاجعه منا باید گفت بر اساس بررسیهای حقوقی مجموع روایات و استنادات شاهدان عینی، فعل مأموران دولتی عربستان مبنی بر انسداد درهای خروجی اصلی برای عبور کاروان امنیتی، موجب این فاجعه شده و چون مأموران وابستگان دولت هستند، فعل آنها فعل دولت محسوب میشود.
سهلانگاری و بیتفاوتی مأموران سعودی در برخورد با این فاجعه هم به گفته شاهدان عینی و هم به شواهد فیلمها و تصاویر موجود، مسلم و محرز است. تصاویر شهدای فاجعه نشان میدهد تعداد زیادی از آنها با لبان خشکیده و عطشان دعوت حق را لبیک گفتهاند و این مطلب با توجه به دمای 43 درجهای روز فاجعه در سرزمین حجاز معنا و مفهوم خاص خود را مییابد.
علاوه بر اینها گروههای امدادی و پزشکی ایرانی از همان ساعات اولیه وقوع این فاجعه، برای کمک به حال مجروحان این حادثه و پسازآن در بیمارستانهای سعودی حاضر شدند تا نهتنها به حجاج ایرانی بلکه تا حد امکان به مجروحان سایر کشورها نیز خدمترسانی کنند، اما با ممانعت مسئولان سعودی مواجه شدند.
همچنین دستور مسئولان سعودی مبنی بر جمعآوری دوربینهای مداربسته در محل وقوع فاجعه منا نیز بر عمق شائبهها در خصوص ماهیت این حادثه میافزاید. وقتی این موضوع را در کنار اقدام برخی مأموران سعودیها در جمعآوری و ضبط برخی تلفنهای همراه افراد قرار میدهیم، این ذهنیت شکل میگیرد که سعودیها چه واهمهای از فیلمهای ضبطشده مربوط به این فاجعه دارند؟
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، حادثه منا، خونبارترین و مرگبارترین فاجعه تاریخ حج ابراهیمی است و نکته قابلتأمل آن است که این حادثه در عصر رسانهها و ارتباطات رخ داده، بااینحال در بسیاری از نقاط دنیا و حتی در کشورهای غربی، آنگونه که بایدوشاید دیده و شنیده نشد. این بدان معناست که فشار لابیهای پنهان و آشکار سعودیها و متحدانشان و نیز تطمیع رسانهها با پترودلارهای سعودی، عملاً فاجعه را به سانسور کشانده است.
از جمله حقوق کنسولی شناختهشده، دسترسی به اجساد و اجازه انتقال آن به کشور متبوع است. بااینحال در روزهای نخست، بنای سعودیها بر آن بود که کل شهدای منا را بدون سروصدای رسانهای در مکه به خاک بسپارند و مستندات موجود نشان میدهد در روزهای نخست نیز فاز اول این تصمیم اجرایی شده و شتابزده چند صد تن از پیکرهایی که به دلیل نگهداری نامناسب و غیراصولی در کانتینر نگهداری میشد، به خاک سپردهشده است. پس از هشدار رهبر معظم انقلاباسلامی به سعودیها، در خصوص عمل به وظایف خود در قبال پیکر، ناگهان ورق برگشت و آنها مجبور به پذیرش نظر مسئولان ایرانی و خانوادههای شهدا شده و البته با فرازوفرود زیادی پیکرها را به جمهوری اسلامی ایران تحویل دادند.
اکنونکه تصمیم کارشناسان و مدیران قوای سهگانه و شورای عالی امنیت ملی بر اعزام مجدد ایرانیان به حج قرارگرفته است، حفظ عزت، امنیت و کرامت حجاج ایرانی در رأس همه مسائل بعثه حج ایران است، اما برکات حج بیتاللهالحرام سبب نشده و نخواهد شد تا تلخکامی جنایت شجره خبیثه آلسعود را از یاد ببریم. بدون شک خداوند متعال بهترین داوران و انتقام گیرنده مظلوم از ظالمان است.
همین مطلب:
روزنامه جوان- چرا حج 94 را نمیتوان فراموش کرد؟