حج ابراهیمی یا حج سکولار؟/ تأملی در اظهارات وزیر امور خارجه
تأملی در اظهارات وزیر امور خارجه
حج ابراهیمی یا حج سکولار؟
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگو با شبکه المیادین گفت: «ما همواره آمادگی خود را برای شرکت در گفتوگو با عربستان اعلام میکنیم، اما مساله حج نباید سیاسی شود و بسیار خرسندیم که مناسک حج امسال بدون هپچ گونه مشکلی به مراحل پایانی خود رسیده است.»[1]
البته این اولین بار نیست که برخی مسئولان کشورمان از لزوم جدا کردن حج از سیاست سخن گفته اند و پیش از برگزاری حج امسال نیز از برخی دست اندارکاران حج جملاتی با چنین مضمامینی شنیده ایم. اما فارغ از آنکه چه کسی و با چه گرایش سیاسی چنین موضعی را اتخاذ می کند، لازم است اندکی در انطباق این موضع با مبانی معرفتی دینی حج و گفتمان انقلاب اسلامی تأمل کنیم.
نخست باید بدانیم حج غیرسیاسی چیست؟ اگر مقصود آن است که حج امری جدای سیاست است، خوانشی از دین است که سیاست را عرفی و دنیوی و به تعبیر دقیقتر «سکولار» (secular) معرفی کرده ، در واقع میان مفاهیم دینی و دنیوی فاصله گذاری می کند. در این نگاه، نهاد دین و نهاد سیاست از یکدیگر جدا تعریف و تبیین می گردند و هر یک از دخالت در دیگری نهی می شود. به تبع دین، اجزای آن شامل فروع و فرایض نیز مشمول این مرزبندی می گردند که از جمله آن حج است.
جریانهای دینی سکولار می کوشند دین را صرفا در حوزه عبادات و رابطه انسان با خالق محدود ساخته و معنویت تقلیل یافته ای ارائه می دهند که هیچ نشانی از روابط انسان با دیگر انسانها و ابعاد اجتماعی و سیاسی حیات بشری در آن نیست.
این درحالی است که اسلام ناب اصولا قابلیت سکولاریزه شدن را ندارد ، حتی عبادات اسلامی که معنوی ترین اجزای دین را تشکیل می دهند نیز مشحون از روابط انسان با پیرامون، دنیا و بشر است. حج که از سوی ابراهیم خلیل الله (ع) بنیان نهاده شد، اتفاقا یکی از سیاسی ترین و اجتماعی ترین عبادات است. انجام جمعی و گروهی آن، تجمع مسلمانان از اقصی نقاط عالم، تعامل حجاج و فرصت مجالست و هم اندیشی آنان از جمله شاخصه های اصلی حج ابراهیمی است که آشکارا نوعی «سیاست ورزی دینی» است.
علاوه بر این ، «برائت از مشرکین» از سنت های نبی مکرم اسلام (ص) مرزبندی های آشکار سیاسی امت اسلامی با دشمنان و مشرکان را در حج داخل می کند و این بزرگترین جنبه سیاسی حج است. بعلاوه ، در سنت نبوی نشانه های بارزی از نگاه سیاسی به حج مشاهده می گردد.
چنانچه آن حضرت در سال هفتم هجرت (یکسال قبل از فتح مکه) بر اساس قطعنامه «صلح حدیبیه»، برای مناسک حج، همراه دو هزار نفر از مسلمانان، به سوی مکه حرکت نمودند، در هنگام طواف ، مردم مکه از زن و مرد و کوچک و بزرگ به تماشای سیمای ملکوتی پیامبر- ص- و یارانش، صف کشیده بودند، جمال و شکوه پیامبر(ص)و یارانش، دیدگان آنها را خیره کرده بود، در این موقعیت بسیار مهم که از نظر سیاسی، حساس و سرنوشت ساز بود، پیامبر( ص)به یارانش فرمود: «شانههای خود را عریان کنید و به گونهای (شکوهمندانه) طواف کنید تا مشرکان پوست ستبر و بازوان قوی و پرتوان شما را بنگرند».
اصحاب این دستور را اجرا نمودند، مشرکان در گرداگرد کعبه، صف کشیده بودند و طواف شکوهمند پیامبر( ص) و اصحابش را تماشا میکردند.[2]
هرچند پس از پیامبر، طواغیت تلاش کردند تا حج را از روح حقیقی و محتوای اصیلش خالی کنند، اما ائمه هدی (ع) در مقابل این تلاش ها ایستاده و دقیقا از حج برای روشنگری سیاسی به مسلمین بهره بردند. به عنوان نمونه سال 58 هجرت، دو سال قبل از مرگ معاویه که معاویه با طغیان و سرکشی بسیار مغرورانه، به کشتار علویان و شیعیان امام علی(ع)ادامه میداد، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در آن سال، در مراسم حج شرکت نمود و در کنار مراسم حج، در سرزمین منی همه بنی هاشم و شیعیان و افراد برجستهانصار را به یک گرد همایی دعوت کرد، بیش از هزار نفر، در محضر آن حضرت، اجتماع کردند، جمعی از تابعان و فرزندان اصحاب رسول خدا(ص) نیز حضور داشتند، امام حسین(ع)در آن اجتماع، برخاست و سخنرانی پرشوری کرد، در این سخنرانی، پس از حمد وثنا فرمود: «امَّا بَعْدُ: فَانَّ الطّا غِیَةَ قَدْ صَنَعَ بِنا وَ بِشِیعَتِنا، ما قَدْ عَلِمْتُمْ وَ رَأَیْتُمْ ...» «اما بعد: همانا این طاغوت (معاویه) برخوردهایی با ما و شیعیان ما نمود که همه شما میدانید و دیدهاید و گواه بودهاید، و اخبار آن به شما رسیده است، من میخواهم اموری را از شما بپرسم، اگر راست گفتم، مرا تصدیق کنید و اگر دروغ گفتم، مرا تکذیب نمایید، گفتارم را بشنوید، و آن را به خاطر بسپارید و سپس وقتی که پس از مراسم حج، به محل سکونت خود باز گشتید، پیام مرا به افرادی که مورد اطمینان شما هستند ابلاغ نمایید، و آنها را به آنچه میدانید (از ستمهای معاویه، و پیکار با او) دعوت کنید، من ترس آن دارم با ادامه این اوضاع، «حق» فرسوده و نابود گردد، ولی خداوند نورش را تکمیل نماید هر چند کافران آن را نپسندند»
در پایان این خطابه، حضرت به مستمعین فرمود: «شما را به خدا سوگند میدهم که هنگام بازگشت به اوطان خود، سخن مرا به افرادی که مورد اطمینان شما هستند ابلاغ کنید و آنها را از دعوت من آگاه نمایید».[3]
همانگونه که پیداست حضرت بدون هیچ واهمه ای از حج برای رساندن پیام حق و مبارزه سیاسی با طاغوت بهره می گیرد.
مصادیق نگاه سیاسی و عمل متناسب با آن در سیره اهل بیت (ع) محدود به اینها نیست، اما به دلیل غفلت ها، این بعد مهم حج مدتها مورد غفلت قرار گرفت تا آنکه امام خمینی (ره) این جنبه فراموش شده و به حاشیه رانده شده حج را به متن بازگرداند و حج ابراهیمی را احیا نمود.
حضرت امام (ره) صراحتا حج را سیاسی دانسته و در خصوص جریاناتی که به دنبال حج منهای سیاست هستند، هشدار می دهند: «یکی از فلسفههای بزرگ حج، قضیه بعد سیاسی او است، که دستهای جنایتکار، از همه اطراف، برای کوبیدن این بعد در کار هستند، و تبلیغات دامنهدار آنها معالاسف در مسلمین هم تأثیر کرده که مسلمین سفر حج را بسیارشان یک عبادت خشک خالی بدون توجه به مصالح مسلمین میدانند، حج از آن روزی که تولد پیدا کرده است، اهمیت بعد سیاسیاش کمتر از بعد عبادیاش نیست، بعد سیاسی علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است»[4]
ایشان به حجاج بیت الله الحرام نیز عبادتی سیاست ورزانه را توصیه کرده و می فرمایند: «در لبیّک لبیّک، «نه» بر همه بتها گویید و فریاد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها کشید، و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید، و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان، برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او، از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بریء هستند ... و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات روید، و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههای حق و حکومت مستضعفان بیفزایید، و با سکوت و سکون، تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانی باشید.»[5]
بر این اساس بود که امام راحل (ره) بر احیای «برائت از مشرکین» توصیه فرموده و تأکید می نمایند: « حجِ بیروح و بیتحرک و قیام، حج بیبرائت، حج بیوحدت، و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست. »[6]
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همواره بر حفظ همه جوانب فردی و اجتماعی، معنوی و سیاسی حج تأکید فرموده و برای نمونه در پیامی که همین امسال برای حجاج صادر فرمودند، تصریح نمودند: « حج، عبادتی پُر رازورمز، و بیت شریف، جایگاهی سرشار از برکات الهی و مظهر آیات و بیّنات حضرت حق متعال است. حج میتواند بندهی مؤمن و اهل خشوع و تدبّر را به مقامات معنوی نائل سازد و از او انسانی والا و نورانی بسازد؛ همچنانکه میتواند از او عنصری بابصیرت و شجاع و اهل اقدام و مجاهدت پدید آورد. هر دو سوی معنوی و سیاسی و فردی و اجتماعی در این فریضهی بینظیر، بسی برجسته و نمایان است و جامعهی مسلمان، امروز به هر دو جنبه بسی نیازمند.»[7]
حال اینک در جمهوری اسلامی ایران، یک مقام مسئول بدون توجه به این مبانی و ابعاد گفتمانی، صراحتا از لزوم سیاست زدایی از حج سخن می گوید. حتی اگر این مضامین را به حساب «سهو در کلام» هم بگذاریم، باز نمی توان از تبعات این نگاه در عرصه منطقه ای و بین المللی گذشت. الگوی حج سکولار، مطلوب اسلام آمریکایی است و این بدان معناست که چنین اشتباهاتی از سوی ما می تواند به تضعیف اسلام ناب محمدی (ص) بیانجامد.
پی نوشت:
[1] http://www.farsnews.com/13960614001815
[2]- اقتباس از کحل البصر، ص 119 و مجمع البیان، ج 9، ص 127.
[3]- احتجاج طبرسی، ج 2، ص 18 و 19.
[4] - صحیفه امام، جلد 18، صفحه 51
[5]- همان، جلد 20 ، صفحه 90
[6]- همان، جلد 21 ، صفحه 78
[7]- پیام رهبر انقلاب به حجاج بیتالله الحرام، 1396/06/09
همین مطلب:
خبرگزاری فارس- حج ابراهیمی یا حج سکولار؟/ تأملی در اظهارات وزیر امور خارجه