آزمون بزرگ عزت
آزمون بزرگ عزت
حکام گذشته این ملّت -پادشاهان دوران قاجار و پادشاهان پهلوی- عزت این ملّت را گرفتند، این ملّت را ذلیل کردند، عقب نگه داشتند، زیر بار تحمیل قدرتها بردند، [بنابراین] اینها عادت کردند و دلشان میخواهد که همین قضیه اتفاق افتاده باشد. حالا اسلام -جمهوری اسلامی، نظام اسلامی، انقلاب اسلامی- آمده این ملت را به عزت خودش برگردانده، این ملت ایستادهاند، اینها نمیتوانند تحمل کنند؛ دعوا سرِ این است. »
واقعیت آن است که مفهوم کلیدی و راهبردی «عزت» در مقاطع حساس تاریخی برای ملت ایران تعیینکننده بوده است. اکنون چند سالی است که کشور با چالشهای جدی اقتصادی دستوپنجه نرم میکند و نخبگان و دستاندرکاران امور اجرایی کشور در مواجهه با چالشهای مسیر پیشرفت - که گاه منشأ خارجی نیز دارند- دو گزینه در پیش داشته و دارند؛ نخست: انتخاب عزتمندانه با تدبیر و خرد و دیگر: تسلیم ذلیلانه. نکته قابل تأمل این بزنگاه انتخاب آن است که حتی گاهی مسیر ذلتبار ظاهری خردورزانه و عقلانی به خود میگیرد اما تکیه به تجارب و عبرتآموزی از رویدادهای مشابه نشان میدهد آنها که با تکیه به عقلانیت دنیازده، مسیر ذلت را برمیگزینند، در نهایت به پیشرفت نیز دست نمییابند. پیشتر رهبر معظم انقلاب انذار داده بودند که «بر اساس آیات قرآن، انسانهایی که برای رسیدن به عزت، به جای هدایت و ولایت الهی، به دشمنان اسلام و بشریت و ولایت شیاطین متوسل میشوند، در نهایت به عزت نخواهند رسید و همان شیاطین از آنها سپاسگزاری هم نخواهند کرد. » چارچوب قرآنی مورد اشاره از سوی معظمله، بر اساس سنتهای الهی است که اهل معرفت و بصیرت به نیکی میدانند که در نهایت کار دنیا نیز بر مبنای همین سنن پیش رفته و میرود.
مسیر تاریخی ملت ایران در طول 40 سال گذشته سرشار از چالشها و مشکلاتی بوده که به تعبیری میتوان آنها را به مثابه امتحاناتی در نظر گرفت که عیار این جامعه در آن سنجیده شده و فولاد استقامت آنان در این کوران، آبدیدهتر شد.
به حق میتوان ملت ایران را مصداق این آیه شریفه کلامالله مجید دانست که «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَکیلُ»«اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: مردم [لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید! اما این سخن، بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست. » البته در طول تاریخ کم نبودهاند کسانی که در مقابل فشارهای دشمن و نیز برخی آسیبهای درونی، ولایت شیطان را پذیرفته و سر تسلیم در مقابل زیادهخواهیهای مستکبران فرود آوردهاند. مروری بر نوع مواجهه کشورهای ضعیف و عقب نگاه داشته شده با مقوله پیشرفت، خود درس عبرتآموزی از این جهت است. کم نبودهاند کسانی که در مقابل نظام سلطهگر و سلطهپذیر مطلوب مستکبران سر خم کرده و آشکارا مسیر پیشرفت خود را ذیل استکبارورزی سلطهگران تعریف کردهاند. برخی نخبگان غربگرا و غربباور در جوامع مستضعف، کعبه آمال خود را پیروی از غرب و تبدیل شدن به یکی از اقمار نظام سلطه تصویر کردهاند. متأسفانه باید گفت برخی غربگرایان چنان مسخ شدهاند و دلهایشان مرده است که توفیق حسن ظن به وعدههای الهی را از دست دادهاند و در مسیر حرکت خود تنها به ابزار ماده اکتفا میکنند. طبیعی است انسانی که تنها به ابزاری مادی متکی شود، در مقابل نیرویی توانمندتر، خود را میبازد و مسیر تسلیم را دنبال میکند. هزار نکته باریکتر از مو اتفاقاً اینجاست که دقیقاً کسانی که به ولایت شیطان گردن مینهند و عزت خود را به مستکبران ارزانی میدارند، به مثابه مهرههایی در دست نظام سلطه تلقی شده و گاه چنین شده که آنگاه تاریخ مصرفشان از سوی اربابان غربی به پایان میرسد، به صورتی کاملاً غیرمنتظره کنار گذاشته و به فراموشی سپرده میشوند. شیاطین هیچگاه تکیهگاه امن و مطمئنی برای پیروان خود نبوده و نیستند.
در مقابل کسانی که مسیر استقامت عزتمندانه را با حسن ظن به وعدههای الهی و نیروی تدبیر و خرد در پیشگرفتهاند، مشمول برکات الهی و مصداق آیه شریفه «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا» میگردند. تنها در این چارچوب است که میتوان رمز موفقیتهای ملت ایران و نظام اسلامی در برابر انبوه مشکلات و فشارهای دشمن در طول سالهای متمادی دریافت. اکنون نیز در دهه چهارم انقلاب اسلامی که دهه پیشرفت و عدالت نام گرفته است، همین بنیان توحیدی، الگوی پیشرفت ملت ایران را رقم میزند که «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ. »
اینک پرونده برجام امریکایی به فرجام رسید و برگ دیگری در دفتر قطور تجربیات ملت ایران نقش بست. تک تک سطور این برگ مشحون از نکات عبرتآموز، خصوصاً چگونگی مواجهه با قدرتهای استکباری است. اما آزمون عزت همچنان برقرار است. به تعبیر امام خامنهای « مسئله بسیار حساس است. امروز مسئولین کشور در معرض یک آزمون بزرگند؛ آیا حفظِ عزت و اقتدارِ این ملّت عزیز را خواهند کرد یا نه؟ باید عزت این ملّت تأمین بشود، منافع ملّت باید تأمین بشود به معنای واقعی کلمه، که خب حالا خوشبختانه مسئولیان هم روی حفظ منافع ملی تکیه کردند و گفتند باید منافع ما تأمین بشود؛ بله، باید تأمین بشود منتها برای تأمین منافع، به حرفِ فلان رئیس و فلان نخستوزیر و فلان صدراعظم اعتماد نکنید؛ حرف اینها اعتباری ندارد؛ امروز یک چیزی میگویند، فردا یکجور دیگری عمل میکنند؛ هیچ رودربایستی هم ندارند، خجالت هم اصلاً نمیکشند. متأسفانه در عالم دیپلماسی چیزی که وجود ندارد اخلاق انسانی است؛ بخصوص این غربیها، اروپاییها که هیچ اصلاً اخلاق را در ارتباطات گوناگون دیپلماسی و امثال اینها، بو نکردهاند؛ فقط صرفاً بر طبق منافع خودشان فکر میکنند و حرکت میکنند و نقشه میکشند. با اینها باید با دقّت رفتار کرد، عاقلانه باید رفتار کرد. بنابراین عزت ملّت باید حفظ بشود.»
همین مطلب: