جنگ شناختی مکمل جنگ اقتصادی
جنگ شناختی مکمل جنگ اقتصادی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر اعضای مجلس خبرگان رهبری به همزمانی دو جبهه علیه نظام اسلامی اشاره کردند و فرمودند: «دشمن یک جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما شروع کرده. اتاق جنگ هم دارند، با دقت هم دارند بررسی میکنند، مأمور دارند و دائم در حال تحرکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم، لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمیت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینهساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانهای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است. بله، از قبل هم این وجود داشته، علیه ما تبلیغات، همیشه زیاد بوده؛ امروز وضعیت، شدت بیشتری پیدا کرده است؛ مثل جنگ اقتصادی، قبلاً تحریم بود، امروز شدت پیدا کرده. در این جنگ دوم، در این عرصه دوم، شدت فعالیت دشمن و تحرک دشمن زیاد شده، چند برابر شده؛ ما نباید از این جنگ غفلت کنیم.... این مسئله، مسئله مهمی است؛ بسیار مسئله حساسی است؛ اینکه فضای تبلیغاتی کشور، فضایی باشد که مردم را، یا دچار اضطراب کند، یا دچار یأس و ناامیدی کند، یا دچار بدبینی کند -نسبت به یکدیگر و نسبت به دستگاهها- یا احساس بنبست به مردم بدهد، یا حتی مشکلات مربوط به اقتصاد را افزایش بدهد. حالا شما اشاره کردید به مسئله سکه و ارز و کاهش ارزش پول ملی و بالا رفتن قیمت ارزهای بیگانه؛ بله، این درست است؛ بخش مهمی از این بهوسیله همین تبلیغات دارد اتفاق میافتد؛ یعنی همین تبلیغات است، همین رسانههایند که دارند زمینهسازی میکنند، شما ناگهان میبینید که یک قیمت، دو برابر شد؛ [یعنی]به فاصلهی کمی ارزش پول ملّی نصف شد، مثلاً توان و قدرت خرید پول ملّی در مدّت کوتاهی نصف شد؛ این رسانهها این کار را دارند انجام میدهند.»
در واقع جنگ اقتصادی (Economic warfare) که اکنون درباره آن مطالب قابل توجهی گفته و نوشته میشود، عبارت است از آماج قرار دادن اقتصاد ملی از طریق اعمال تحریمهای هوشمند و هدفمند و اختلال در نظام اقتصادی کشور هدف. در حال حاضر جلوگیری از فروش نفت، ممانعت از سرمایهگذاری خارجی در ایران، تحریم پولی-بانکی و ناکارآمدسازی مدیریت اقتصادی و ... برخی از مهمترین ابزارهای جنگ اقتصادی علیه ایران در دوره کنونی هستند. آنچه در ساحت جنگ اقتصادی رخ میدهد اقدامات واقعی برای آسیبرسانی به اقتصاد ملی است. اما بخش قابل توجهی از آسیبهایی که این روزها بر اقتصاد و بازار ایران وارد میشود، مابهازای چندانی در حوزه عینیت و عمل نداشته و بیشتر از جنس «ذهنی» است. اینچنین است که میتوان گفت: با نوعی جنگ شناختی پیچیده مواجهیم.
جنگ شناختی (Cognitive warfare) به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه هدف با تغییر هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است. این نوع جنگ شکل تکامل یافته تر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکهای (با زیرساخت رسانههای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد. تغییر نگرش در جامعه کشور هدف، اختلال و خطا در دستگاه محاسبات تصمیم گیران، اثربخش نمودن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی-ادراکی بین تودهها و نخبگان با حاکمیت و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه اجتماعی برخی کارویژههای جنگ شناختی هستند.
دشمن در جنگ شناختی، سه نقطه آماج اصلی را هدف قرار میدهد: ۱- ایده اصلی نظام: «اسلام ناب» و «ولایت مطلقه فقیه» (هسته اصلی و مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی) ۲- ساختار نظام: مجموعه نهادها، ارکان و دستگاههای برآمده از ایده اصلی که مجموعه حکومت را شکل داده است. ۳- کارکرد نظام: نتایج حاصله از عملکرد اجزای ساختار نظام که در واقع، نشان دهنده خروجی ساختار بوده و کارآمدی یا ناکارآمدی آن را نشان میدهد. در نهایت هدف از این تهاجم، مشروعیت زدایی، اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، قداست زدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی است که در نهایت دشمن امیدوار است سبب رویگردانی اجتماعی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی نظام شود.
در واقع آنچه باعث نتیجه بخشی جنگ اقتصادی میشود، اثربخشی جنگ شناختی است. جنگ شناختی سبب میشود بیش و پیش از آنکه جنگ اقتصادی ساختار و کارکردهای اقتصاد ملی را به چالش بکشاند، جامعه را در مسیر هموار سازی سناریوی دشمن و آسیبرسانی درونزا قرار دهد. نتیجه اجرای راهبردهای دشمن در جنگ شناختی آن است که در حال که هنوز تحریمهای امریکا باز نگشته (و در واقع جنگ اقتصادی وارد فاز عملیاتی جدید نشده) بازار داخلی در حوزههای مختلف دچار نوسان و نابسامانی شده و یا آنکه کالاهایی با منشأ کاملاً داخلی دچار کمبود یا افزایش افسارگسیخته قیمت میشوند. دشمن در جنگ شناختی امیدوار است تا مردم را نسبت به آینده ناامید، نسبت به نهادهای رسمی بدبین و نسبت به سرنوشت عمومی جامعه بی تفاوت کند. در چنین شرایطی منافع فردی بر منافع جمعی و ملی غلبه یافته و خسارت حاصله متوجه همه افراد جامعه میگردد. اکنون به نظر میرسد نخبگان جامعه اعم از مسئولان و گروههای مرجع اجتماعی با هر سلیقه و گرایشی، تهاجم شناختی دشمن و مخاطرات ناشی از هرگونه رفتار هیجانی مبتنی بر منفعت فردی را برای جامعه تبیین کرده مراقب باشند خود نیز در این پازل دشمن بازی نکنند.
همین مطلب:
روزنامه جوان- جنگ شناختی مکمل جنگ اقتصادی