سیل و نقش گروههای مرجع اجتماعی
شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۲۱ ب.ظ
سیل و نقش گروههای مرجع اجتماعی
بارشهای گسترده ابتدای سال جاری هرچند با وقوع سیل در برخی از مناطق کشور و تبعات ویرانگر آن همراه بود، اما از منظر اجتماعی، ویژگیهای مثبتی را نیز آشکار کرد که مهمترین آن تقویت روحیه همدلی و همیاری بود که در ذات جامعه ایرانی وجود داشت و در هنگامه بلا به رخ جهانیان کشیده شد.
اما این تنها خصیصه بارز اجتماعی بحران اخیر نبود و یکی دیگر از جنبههای قابلتأمل وزنکشی حقیقی میان گروههای مرجع اجتماعی، خصوصاً از منظر میزان توجه به دغدغههای واقعی ملت بود. طی دو دهه اخیر شاهد جابهجاییهای گستردهای در سطح گروههای مرجع اجتماعی هستیم، به نحوی که متأثر از جوان شدن بافت عمومی جامعه و سونامی جهانی رجحان «سرگرمی بر تعقل»، شاهد رشد یافتن سرمایه اجتماعی برای اقشاری بودیم که نه فرهیختگی دانشی و اندیشهای، بلکه توانمندی مهارتی در حوزهای خاص همچون هنر و ورزش اقبال عمومی به آنان را افزایش داده است.
طبیعتاً اینکه یک فرد ماهر در حوزهای خاص از ورزش یا هنر و ... (که اتفاقاً مورد توجه افکار عمومی نیز هست) در جامعه شناختهشده و در کانون توجه رسانههای سنتی و نوین قرار گیرد، چیز عجیبی نیست، اما آنچه در خور تأمل است، توسیع حوزه دخالت این چهرهها (که اکنون ذیل عنوان «سلبریتی» شناخته میشوند) به فراتر از عرصه دانش و مهارت آنهاست. علاوه بر آن بهگونهای شاهد سوءاستفاده برخی از ارباب قدرت سیاست و ثروت نیز از این گروههای جدید مرجع برای کسب وجهه و بهنوعی انتقال و مصادره سرمایه اجتماعی مثبت آنان به سود خود نیز هستیم.
نمونههایی همچون ولخرجیهای برخی از کانونهای ثروت نامشروع در سینما و فوتبال برای کسب وجهه و نوعی پولشویی فرهنگی و ورزشی یا تصریح فلان مقام مسئولی که در روز اخذ رأی با طعنه به ستاد رقیب خود یادآور میشود که «چرا نگفتی تا برایت چند هنرمند بفرستم؟» بهخوبی نشان میدهد که برنده اصلی جابهجایی در گروههای مرجع اجتماعی، نه خود سلبریتیها، بلکه مافیای قدرت و ثروتی هستند که در پس این فرایند قرار دارند.
اما با این حال، برخی گروههای مرجع اجتماعی از دیرباز نقش اصیل خود را در هدایت و راهنمایی جامعه و تلاش برای احقاق حق و پیگیری مطالبات واقعی آنان حفظ و توسعه دادهاند که در رأس آنها روحانیت قرار دارد. روحانیت برآمده از دل ملت است و برخلاف برخی دیگر جریانهای مؤثر اجتماعی که وابستگی آشکار یا تأثیرپذیری از استعمارگران دارند، بر پایههای هویت اصیل جامعه و ارزشهای دینی و انسانی بنانهاده شده و از همین رو است که در مقابل زورمداران و سرمایهسالاران استقلال و حریت خود را حفظ کرده است.
طی دو قرن اخیر در کشور ما هر حرکت سیاسی- اجتماعی مهمی که در پیشانی آنان روحانیت اصیل پیشگام نبوده، به نتیجه نهایی نرسیده و قدرت بسیجگری اجتماعی روحانیت شیعه مورد اذعان دوست و دشمن است. همین قدرت بسیجکنندگی در خدمت اهداف مقدس اسلامی قرارگرفته و جلوه بارز آن را در مقاطعی میتوان دید که به دلیل بروز معضلی با منشأ داخلی یا خارجی کشور نیازمند موجی از همدلی و همراهی برای یک حرکت جمعی است.
این روزها که رسانههای نظام سلطه کینههای ۴۰ ساله خود از روحانیتی که چهار دهه پای استعمار و استکبار را از ایران و حتی بخشهایی از منطقه کوتاه کرده با پروپاگاندای مسموم و دروغ افکنیهای رنگولعابدار نشان میدهند، مردم مناطق سیلزده و بلکه همه مردم ایران به چشمان خود میبینند روحانیون از طلاب تا فضلا چگونه آستین همت را بالا میزنند و در میان گلولای وسیع به یاری هموطنان خود شتافتهاند. برخی از سر سادهانگاری یا حسادت میپرسند روحانیت اگر با خلوص نیت به این راه رفته چرا عمامه خود را برنداشته و خوب است این عده اول به این سؤال پاسخ دهند که اگر روحانیت بدون وجه ممیزه به میان سیلزدگان میشتافت، آیا همین جماعت نمیگفتند «اکنونکه همه اقشار به یاری مردم رفتهاند، چرا اثری از روحانیت نیست یا کم است؟» آیا فلان سلبریتی که در قیدوبند تعداد دنبالکنندگان صفحه خود در شبکه اجتماعی و یا رقم قرارداد در نیمفصل یا پروژه جدید است، روحانیت را از سنخ خود و با سطح اندیشه و دغدغههای خود تحلیل میکند، آیا فهمی از زندگی طلبگی با شهریهای کمتر از نصف حداقل حقوق رایج دارد و میتواند آن را با تعداد صفرهای قراردادهای خود مقایسه کند؟
آیا از غرضورزان یا آنانکه نان محبوبیت اجتماعی را خورده و کارنامه خوبی در مقابل اعتماد مردم در ماجرای زلزله سال ۹۶ از خود نشان ندادهاند، عجیب است که ببینیم به روحانی، پاسدار، بسیجی و هر آنکس که بدون چشمداشت مادی و یا بی نیت تقویت دکان خود به میان مردم رفته، مرتباً ایرادی بگیرند؟
سیل اخیر تلخیهای بسیاری داشت و خسارات مادی زیادی به شهرها و روستاهایی از کشور وارد کرد، اما بار دیگر به ملت ایران در شناخت دوستان واقعی خود کمک کرد و این رهاورد کمی نیست.
اما این تنها خصیصه بارز اجتماعی بحران اخیر نبود و یکی دیگر از جنبههای قابلتأمل وزنکشی حقیقی میان گروههای مرجع اجتماعی، خصوصاً از منظر میزان توجه به دغدغههای واقعی ملت بود. طی دو دهه اخیر شاهد جابهجاییهای گستردهای در سطح گروههای مرجع اجتماعی هستیم، به نحوی که متأثر از جوان شدن بافت عمومی جامعه و سونامی جهانی رجحان «سرگرمی بر تعقل»، شاهد رشد یافتن سرمایه اجتماعی برای اقشاری بودیم که نه فرهیختگی دانشی و اندیشهای، بلکه توانمندی مهارتی در حوزهای خاص همچون هنر و ورزش اقبال عمومی به آنان را افزایش داده است.
طبیعتاً اینکه یک فرد ماهر در حوزهای خاص از ورزش یا هنر و ... (که اتفاقاً مورد توجه افکار عمومی نیز هست) در جامعه شناختهشده و در کانون توجه رسانههای سنتی و نوین قرار گیرد، چیز عجیبی نیست، اما آنچه در خور تأمل است، توسیع حوزه دخالت این چهرهها (که اکنون ذیل عنوان «سلبریتی» شناخته میشوند) به فراتر از عرصه دانش و مهارت آنهاست. علاوه بر آن بهگونهای شاهد سوءاستفاده برخی از ارباب قدرت سیاست و ثروت نیز از این گروههای جدید مرجع برای کسب وجهه و بهنوعی انتقال و مصادره سرمایه اجتماعی مثبت آنان به سود خود نیز هستیم.
نمونههایی همچون ولخرجیهای برخی از کانونهای ثروت نامشروع در سینما و فوتبال برای کسب وجهه و نوعی پولشویی فرهنگی و ورزشی یا تصریح فلان مقام مسئولی که در روز اخذ رأی با طعنه به ستاد رقیب خود یادآور میشود که «چرا نگفتی تا برایت چند هنرمند بفرستم؟» بهخوبی نشان میدهد که برنده اصلی جابهجایی در گروههای مرجع اجتماعی، نه خود سلبریتیها، بلکه مافیای قدرت و ثروتی هستند که در پس این فرایند قرار دارند.
اما با این حال، برخی گروههای مرجع اجتماعی از دیرباز نقش اصیل خود را در هدایت و راهنمایی جامعه و تلاش برای احقاق حق و پیگیری مطالبات واقعی آنان حفظ و توسعه دادهاند که در رأس آنها روحانیت قرار دارد. روحانیت برآمده از دل ملت است و برخلاف برخی دیگر جریانهای مؤثر اجتماعی که وابستگی آشکار یا تأثیرپذیری از استعمارگران دارند، بر پایههای هویت اصیل جامعه و ارزشهای دینی و انسانی بنانهاده شده و از همین رو است که در مقابل زورمداران و سرمایهسالاران استقلال و حریت خود را حفظ کرده است.
طی دو قرن اخیر در کشور ما هر حرکت سیاسی- اجتماعی مهمی که در پیشانی آنان روحانیت اصیل پیشگام نبوده، به نتیجه نهایی نرسیده و قدرت بسیجگری اجتماعی روحانیت شیعه مورد اذعان دوست و دشمن است. همین قدرت بسیجکنندگی در خدمت اهداف مقدس اسلامی قرارگرفته و جلوه بارز آن را در مقاطعی میتوان دید که به دلیل بروز معضلی با منشأ داخلی یا خارجی کشور نیازمند موجی از همدلی و همراهی برای یک حرکت جمعی است.
این روزها که رسانههای نظام سلطه کینههای ۴۰ ساله خود از روحانیتی که چهار دهه پای استعمار و استکبار را از ایران و حتی بخشهایی از منطقه کوتاه کرده با پروپاگاندای مسموم و دروغ افکنیهای رنگولعابدار نشان میدهند، مردم مناطق سیلزده و بلکه همه مردم ایران به چشمان خود میبینند روحانیون از طلاب تا فضلا چگونه آستین همت را بالا میزنند و در میان گلولای وسیع به یاری هموطنان خود شتافتهاند. برخی از سر سادهانگاری یا حسادت میپرسند روحانیت اگر با خلوص نیت به این راه رفته چرا عمامه خود را برنداشته و خوب است این عده اول به این سؤال پاسخ دهند که اگر روحانیت بدون وجه ممیزه به میان سیلزدگان میشتافت، آیا همین جماعت نمیگفتند «اکنونکه همه اقشار به یاری مردم رفتهاند، چرا اثری از روحانیت نیست یا کم است؟» آیا فلان سلبریتی که در قیدوبند تعداد دنبالکنندگان صفحه خود در شبکه اجتماعی و یا رقم قرارداد در نیمفصل یا پروژه جدید است، روحانیت را از سنخ خود و با سطح اندیشه و دغدغههای خود تحلیل میکند، آیا فهمی از زندگی طلبگی با شهریهای کمتر از نصف حداقل حقوق رایج دارد و میتواند آن را با تعداد صفرهای قراردادهای خود مقایسه کند؟
آیا از غرضورزان یا آنانکه نان محبوبیت اجتماعی را خورده و کارنامه خوبی در مقابل اعتماد مردم در ماجرای زلزله سال ۹۶ از خود نشان ندادهاند، عجیب است که ببینیم به روحانی، پاسدار، بسیجی و هر آنکس که بدون چشمداشت مادی و یا بی نیت تقویت دکان خود به میان مردم رفته، مرتباً ایرادی بگیرند؟
سیل اخیر تلخیهای بسیاری داشت و خسارات مادی زیادی به شهرها و روستاهایی از کشور وارد کرد، اما بار دیگر به ملت ایران در شناخت دوستان واقعی خود کمک کرد و این رهاورد کمی نیست.
همین مطلب:
۹۸/۰۲/۱۴