حکایت قرصهای اغتشاشآفرین
سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۵۰ ق.ظ
حکایت قرصهای اغتشاشآفرین
ماجرای پیداشدن قرص در برخی مواد غذایی، این روزها موجب نگرانی جدی در میان مصرفکنندگان و به ویژه خانوادهها شده است. البته مسئولان امر همچنان در حال تحقیق در خصوص منشأ این قرصها هستند و تا به نتیجه رسیدن این بررسیها باید صبر کرد، اما برخی نکات تأملبرانگیز در پیرامون این ماجرای عجیب هست که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت.
نخست؛ مجاورت زمانی کشف این خوراکیهای آلوده به قرص با اغتشاشات بنزینی ۱۳۹۸، چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. درست در اوج نارضایتی افکار عمومی از عملکرد مسئولان اجرایی، خبر توزیع مواد خوراکی محتوی قرصهای مشکوک، بسان بنزینی است که روی آتش گداخته آشوب بنزینی ریخته میشود. همان زمان که جامعه بیش از همیشه نیازمند علائم و نشانههای آرامشبخش است، ناگهان امنیت روانی خانوادهها بر هم میریزد و موجی از نگرانی در میان مردم منتشر میگردد. آیا میتوان به آسانی عبور کرد و در خصوص ارتباط این خبر با حوادث اخیر تأمل نکرد؟
آیا نمیتوان احتمال داد آشوبهای طراحی شده از سوی دشمن در واقع در دو سطح تعریف شده باشد؛ نخست اغتشاشات میدانی و دوم اغتشاشات ذهنی و در واقع این سطح دوم، کاتالیزوری برای بقای سطح نخست و یا شعلهورشدن دوباره آن باشد؟
دوم؛ همان روزهای نخست بروز آشوب در عراق، مزدوران جریان سعودی-صهیونیستی تلاش کردند اعتراضات مردمی در عراق را از موضوع ناکارآمدی دولت به مسائل دیگر منحرف و آماج آن را به جای فساد، همسایه شرقی یعنی ایران معرفی کنند. همان روزها بود که در این چارچوب پویشهای مشکوکی همچون تحریم کالاهای ایرانی در بازار عراق به راه افتاد و البته ناظران بازار از طمع برخی رقبای منطقهای برای حذف ایران از بازار ارزشمند عراق سخن گفتند.
حال به ماجرای خوراکیهای آلوده برگردیم. بنابر گزارشها، موارد مکشوفه مواد غذایی حاوی قرص، عمدتا در چند استان جنوبی و مرزی کشف شده که در واقع مسیر صادراتی به کشورهای همسایه و خصوصا کشورهای عربی منطقه هستند. جالب اینجاست که هدفگذاری دقیقا روی کالاهایی رخ میدهد که مزیت صادراتی داشته و بازار مناسبی در آن سوی مرزها دارد. نیک میدانیم که صنعت غذا یکی از مزیتدارترین مصادیق تولید صادراتی کشور است و در شرایط اتکا به صادرات غیرنفتی به جهت ارزآوری برای کشور تعیین کننده خواهد بود. درست در این شرایط در میان محمولههایی که احتمالاً مقاصد صادراتی دارد، مواد آلوده کشف و رسانهای میگردد. اینک باید پرسید چه ارتباطی میان این کشفیات، پویش مشکوک تحریم کالای ایرانی در بازار عراق و نیز سناریوی «فشار حداکثری» وجود دارد؟
در یک سو اغتشاشات میدانی و ذهنی به دنبال بر هم زدن ثبات و آرامش جامعه ایرانی است و در سوی دیگر با تنگتر کردن هرچه بیشتر حلقه محاصره اقتصادی به دنبال ایجاد مضیقه بیشتر معیشتی برای ایرانیان هستند. در واقع شاهد بروز یک حلقه مخرب هستیم که در یک سوی آن بی ثباتی سیاسی اجتماعی و در سوی دیگر آن فشار اقتصادی است و دشمن امیدوار است با گرفتار کردن مردم ایران در زنجیره بسته، آنان را از پای درآورد.
بر اساس این سناریو، فشار اقتصادی بیرونی به تشدید نارضایتی معیشتی انجامیده و با تبدیل این نارضایتیها به اغتشاشات خیابانی، چرخه اقتصادی کشور کند شده و دچار توقف خواهد شد. کندی و توقف تولید و اقتصاد، به نارضایتی بیشتر جامعه منجر و این حلقه مخرب همچنان تا جایی ادامه پیدا کند که به فروپاشی انجامد.
البته ناگفته پیداست که بر خلاف طراحیهای دشمن، انسجام درونی جامعه ایران و نیز ظرفیتهای داخلی و منطقهای بیشماری که در اختیار ملت ایران است، اجازه تنگتر شدن محاصره دشمن را نخواهد داد. اما نباید از کید دشمن غافل بود و از کنار آن به سادگی گذشت. بدون تردید در ماههای آینده، خصوصا در روزهای منتهی به انتخابات مجلس، شاهد برگهای دیگری از سناریوی دشمن خواهیم بود که از هماکنون باید خود را برای مواجهه با آنها آماده کرد!
همین مطلب: