جهاد تبیین بیش از پول محتاج اندیشهورزی است
جهاد تبیین بیش از پول محتاج اندیشهورزی است
پس از تأکیدات رهبر معظم انقلاباسلامی بر ضرورت جهاد تبیین برای مقابله با تهاجم رسانهای و نرم دشمن، بحثهای گوناگونی در خصوص این جهاد در فضای رسانهای و نخبگانی مطرح شده، اما اقداماتی، چون تصویب بودجه نسبتاً هنگفت برای آن چالشهایی را در افکار عمومی پدید آورد و در نهایت با تذکر اخیر معظمله مواجه شد.
طبیعی است که مجلس بهعنوان یک نهاد تقنینی و نظارتی ابزارهای حکمرانیای در اختیار دارد که از جمله آن تأمین مالی و اختصاص بودجه است، اما آیا امر «تبیین» متوقف بر پول است که با اختصاص و تخصیص بودجه بتوان مشکل آن را حل کرد؟ اساساً تبیین یک امر سختافزاری همچون خدمات اجتماعی یا تولید کالا است که اعتبار مالی آن را به سرانجام برساند یا پدیدهای نرمافزاری است؟ به طور کلی یکی از چالشهای حکمرانی در کشور ما برخوردهای سطحی با مسائل عمیق و مواجهه صرفاً مادی با پدیدههای دارای ابعاد معنوی در حوزه سیاستگذاری است.
حدود یک ماه پیش در سرمقاله روزنامه جوان به الزامات الگوی رسانهای فعال در جهاد تبیین پرداختم و بر این نکته تصریح کردم که «زیربنای تبیین «شناخت» صحیح است» و به جای خالی «اندیشهورزی» در تولیدات رسانهای بهعنوان یکی از نقاط ضعف فرایند اقناع اشاره کردم. واقعیت آن است که تبیین در هر سطحی فرایندی زنجیرهوار و شامل حلقههای مرتبطی است که بدون وجود آنها کامل و جامع نخواهد بود. تبیینگری نیازمند اندیشهورزی و به میدان آمدن خلاقیتها و ابتکارات فکری و ذهنی است و تحقق این الزامات محتاج طیف متنوعی از تدابیر و چارهگریهاست که شاید یکی از آنها (و آنهم نه شرط کافی) پول است. بیش و پیش از آنکه پای بودجه و اعتبارات مالی وسط بیاید، نخبگان باید دغدغه داشتهباشند و به میدان آیند و برای بیان حقایق اندیشهورزی کنند. برای اینکه بدانیم چه باید بگوییم، چگونه باید بگوییم و در مقابل شبههافکنی دشمن چه باید بکنیم، باید اندیشید و خِرد میداندار صحنه باشد.
جهاد تبیین با اقدامات نمایشی و همایش و تشریفات تحقق نمییابد و با ساختارسازیهای سطحی و ریختوپاشهای گزاف به نتیجه نخواهد رسید. اکنون زیرساختهای فکری و رسانهای متنوعی در جامعه ایجاد شده که اگر برای اتصال و همافزایی اینها چارهاندیشی شود، صف و جبهه واحدی در مقابله با جنگ نرم دشمن شکل میگیرد که اقتدار ملی در این حوزه را دهها برابر میکند. وقتی هدف از «جهاد تبیین» مقابله با جنگ روانی دشمن است، چرا به نام آن باید کاری کرد که زبان طعنه دشمن دراز و حربهای دیگر برای تهاجم روانی علیه انقلاباسلامی فراهم آید؟ چنانکه منقول است که از ایوب نبی (ع) پرسیدند سختترین مصیبتی که بدان گرفتار شدی، کدام بود و چنین پاسخ داد که «شماتت دشمنان».
البته میدانیم که رسانهها تا چه میزان با مشکلات مختلفی مواجهند و طراحان و پیشنهاددهندگان این طرح نیز احتمالاً به دنبال اختصاص بودجهای برای یاریرساندن به فعالیتهای رسانهای مفید بودهاند. صاحب این قلم که مفتخر به خدمت در رسانه است خود با چالشهای متنوع پیش روی رسانه خصوصاً رسانههای مکتوب و مطبوعات در این زمانه آشنا است و اتفاقاً با حمایتهای مادی و معنوی دولت از رسانههای شناسنامهدار و معتبر موافق است، اما این سؤال را نیز از نمایندگان محترم دارد که چرا برای یک اقدام حمایتی و متداول از ارزشهای انقلاب هزینه و موجبات طعنه و کنایه دشمن را فراهم کردهاند؟ اگر نیت حمایت از فعالیتهای فرهنگی و رسانهای مفید و شناسنامهدار بود (که چنین بوده است)، میشد با همین عنوان و در قالب بودجههایی که در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختصاص مییابد، این اقدام صورت پذیرد و نیاز به هزینه کردن از یک راهبرد ملی -که فراتر از موضوع رسانه و البته در درجه نخست نیازمند دغدغهمندی و اندیشهورزی نخبگان است- نباشد. هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب بار دیگر به همه ما ضرورت حساسیت نسبت به بیتالمال و پرهیز از برخورد سطحی با مسائل عمیق را یادآوری نمود و البته نباید توصیههای مداوم ایشان به حمایت از فعالیتهای فرهنگی جبهه مؤمن انقلابی را از یاد برد.
همین مطلب:
من یه مقاله در مورد جهاد تبیین نوشته ام ممنون میشم نطرتون را بیان کنید
در این آدرس