«جهاد» را پایانی نیست
«جهاد» را پایانی نیست
روزهای نخستین سال نهم هجری بود که عدهای از مسلمانان – مغرور از فتح مکه و پیروزی در حنین و به طمع اقتصادی- به فروش سلاح خود روی آوردند. تصور آنان این بود که با این پیروزیهای بزرگی که نصیب اسلام و مسلمین شده، باب «جهاد» بستهشده و دیگر نیازی به ابزارهای آن هم نیست. منقول است که اینجا پیامبر اعظم (ص) اصحاب را از چنین برداشت غلطی نهی کردند و فرمودند: «وَ اَلْجِهَادُ مَاضٍ مُنْذُ بَعَثَنِی اَللَّهُ إِلَی أَنْ یقَاتِلَ آخِرُ أُمَّتِی اَلدَّجَّالَ»؛ جهاد از زمان بعثت من تا زمانی که آخرین فرد امتم با دجال بجنگد، برقرار است.
این حدیث نشان داد که جهاد را پایانی نیست و پایداری دین خدا بهواسطه جهاد مسلمین تحقق مییابد. فقط پس از تشکیل دولت حق به دست حضرت ولیعصر (عج) است که این تکلیف الهی بلاموضوع میشود.
البته روشن است که جهاد مستمر فقط به معنای جهاد دفاعی و مسلحانه نیست و مجاهدت به معنای عام آن در راه خدا از همه روشهای ممکن و برای تحقق اهداف الهی در هر زمان و مکان موضوعیت دارد. اینچنین است که در سیره ۲۵۰ ساله ائمه هدی، نیز چه آن زمانی که مانند دوره امام علی (ع) و امام حسین (ع) دست به شمشیر برده و در برابر دشمنان خدا ایستادند و چه مانند سایر امامان که با ابزار تبلیغ فرهنگی و علمی، دین خدا را یاری کردند، در همه حال «جهاد» جاری و ساری بوده است.
نکته مهمی که اینجا باید به آن اشاره کرد که در آخرالزمان (از زمان بعثت خاتمالانبیا تا ظهور خاتمالاوصیا) شرایط عالم هیچگاه عادی نیست و جبهه حق همواره باید خود را در مبارزه با باطل بداند و برای آن جهاد کند. گاه به مزاح یا جدی میپرسند چرا ما همواره در این «برهه حساس» هستیم و چرا این برهه پایان نمییابد. پاسخ آن است که این برهه فراتر از انقلاب اسلامی است و اصولاً خصوصیت دوره پس از بعثت است و همه پیروان راستین رسولالله (ص) باید خود را در این برهه حساس بدانند.
دوران پس از بعثت در واقع دوره جهادی مستمر میان اهل حق و اهل باطل در همه زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دفاعی است که به فراخور شرایط تحقق مییابد و در کلیت آن به پیشروی یا پسرفت جبهه حق در عالم هستی میانجامد. ویژگی انقلاب اسلامی آن بود که این آوردگاه اساسی جلوه بیشتری یافت و برای اولینبار پس از غیبت کبری اهالی حق متشکل شدند و خود را در صفی واحد یافتند. به این دلیل بود که اهل باطل نیز اختلافات خود را کنار گذارده و در یک صف برای خاموش کردن چراغ حق به میدان آمدند.
عرصه جنگ تحمیلی میدان بارز صفآرایی حق و باطل و دفاع مقدس در برابر زیادهخواهی شیاطین عالم بود. هنگامیکه دفاع مقدس پایان یافت برخی معاصران امام (ره) همچون برخی اصحاب پیامبر تصور کردند جهاد نیز پایان یافته از تعطیلی بسیج سخن به میان آوردند، اما حضرت اما (ره) با ضمیر روشن خویش، نصیحت کرد که «بزرگترین سادهاندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران از ما و اسلام عزیز دست برداشتهاند؛ لحظهای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.» امام در مقابل وسوسههایی که مطرح میشد، با قاطعیت تصریح کرد: «بسیج باید مثل گذشته و باقدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد.» و خطاب به بسیجیان فرمود: «شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاباسلامی در جهان نیازمند فداکاریهای شماست.» بهاینترتیب جهاد پس از دفاع مقدس نهتنها پایان نیافت، بلکه در ساحاتی بهمراتب گستردهتر از عرصه دفاعی و امنیتی توسعه یافت.
پس از پایان جنگ تحمیلی، عرصههای مهمی از جنس فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی گشوده شد که نیازمند مجاهدت همهجانبه بود. در سالهای اخیر جدیدترین نسل تهاجم دشمن از جنس «جنگ ترکیبی» است که در واقع کشاندن جنگ به همه عرصهها، زمانها و مکانها است. حریف در میدانهای مختلف به انقلاباسلامی هجوم آورده که جهاد مواجهه با این تهاجم نیز باید از سنخ ترکیبی باشد. اکنون مجموعهای از جهاد تبیین (به دست اهل رسانه و فرهنگ)، جهاد علمی (به دست نخبگان و فناوران)، مقاومت اقتصادی (به دست مدیران اجرایی و فعالان اقتصادی)، عمقبخشی برونمرزی به مقاومت و ارتقای بازدارندگی دفاعی و امنیتی، چارچوب کلی جهاد ترکیبی در برابر تهاجم همهجانبه نظام سلطه را مشخص میکند. بهرهگیری از الگوهای موفق و کارآمد دوره «دفاع مقدس» و بهویژه به میدان آمدن عموم مردم و جوانان میتواند هم این الگوی جهاد ترکیبی را به نتیجه دلخواه برساند و هم ملت و نظام را از رهاوردهای آن بهرهمند سازد.
همین مطلب: