حماسهای که ناتمام ماند!
از اولین روزهای سال 1392 که «حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی» نام نهاده شد امید میرفت که این سال فرصتی برای برداشتن چند گام بلند در حوزه سیاست و اقتصاد و به طور کلی پیشرفت کشور باشد. ولی اکنون در واپسین روزهای این سال بایستی از سویی از تحقق حماسه سیاسی آن در انتخابات پرشکوه ریاست جمهوری و حضور پرصلابت در 22 بهمن خرسند بود و از آنکه شوربختانه حماسه اقتصادی آن محقق نشده است شکوه نمود.
شرایط سیاسی و بینالمللی پیرامون جمهوری اسلامی ایران به گونهای رقم خورده است که راهبردی خاص در مدیریت اقتصاد ملی در دستور کار قرار گرفته است و از آن با عنوان «اقتصاد مقاومتی» یاد میشود. طبیعی است که پیادهسازی این راهبرد نیازمند اقدامات خاصی در نظامهای اقتصادی کشور در حوزه تولید، توزیع و مصرف و اجرای پیرامون آن است. با این حال، آن چه شاید مهمتر و زیربناییتر از این اجزا و اقدامات است، تمهید زیرساختها و بایستههای فرهنگی و اجتماعی این موضوع مهم و ملی است. هرچند در بسیاری از طرحها و پروژههالی ملی، سخن از تهیه پیوست فرهنگی- اجتماعی میرود، اما اینجا به چیزی فراتر از پیوست فرهنگی نیاز است و آن اطمینان خاطر از مهیا شدن زیرساختها، خصوصاً در عرصه فرهنگ است.
نامگذاری سال 1392 به عنوان «حماسهی سیاسی، حماسهی اقتصادی» از سوی رهبر معظم انقلاب، به خوبی مهمترین مسائل پیش روی کشور در سال جاری نشان میداد که نخست برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود و دیگر حل چالشهای اقتصادی موجود و پیشرفت کشور در حوزه اقتصاد. مخاطبین این عنوان نیز اعم مردم و مسئولین کشور بودند، که البته ملت ایران با حضور حماسی در انتخابات 24 خرداد، عملاً نقش خود را ایفا کردند و تحقق جزء دوم عنوان را از طریق دولت تازهنفس به انتظار نشستند.