چاه سال آخر را پر کنید
استاد مطهری (ره) داستان معروفی از سیره دانشمند بزرگ شیعه، علامه حلّی، نقل میکند که خواندنی است: «برای علامه حلّی این مسئله فقهی مطرحشده بود که اگر حیوانی در چاه بمیرد و باعث شود که میته نجس در چاه باقی بماند، با آب چاه چه باید کرد؟ اتفاقاً در این هنگام حیوانی در چاه آب خانه علامه حلّی افتاد و او ناگزیر بود برای خود نیز استنباط حکم بکند. در این مورد به دو طریق امکان حکم کردن وجود داشت: اول اینکه چاه را بهکلی پر کنند و از چاه دیگری استفاده نمایند و دیگر اینکه مقدار معینی از آب چاه را خالی کنند و از بقیه آب بلااشکال استفاده کنند. علامه حلّی متوجه شد که در مورد این مسئله نمیتواند بدون غرض حکم کند، زیرا نفع خود او هم در قضیه مطرح بود. این بود که دستور داد ابتدا چاه را پرکنند و بعد با خیال راحت و بدون فشار وسوسه نفس به صدور حکم و ارائه فتوا پرداخت.»
زندگی بهزاد نبوی آکنده از فراز و فرودهایی است که جلوهای تمامعیار از تجدیدنظرطلبی در آن مشهود است. روزی همنشین مارکسیستهای گروه شعاعیان و دیگر روز در قامت سخنگوی دولت جمهوری اسلامی است. نبوی به دنبال مبارزهی بیامان با امپریالیسم است و آشکارا از واهمهی خود از آمریکا سخن میگوید. 
سالهای نه چندان دور موسوم به دوم خرداد برای آنان که به اقتضای سنشان آن دوره را درک نموده و یا تاریخ آن را ورق زدهاند، یادآور فضای سیاسی پر التهابی بود که با شعار «توسعهی سیاسی» موجی از اقدامات بی سابقه در حوزه سیاست و رسانه در کشور را رقم زد که البته هم عبرت آموز و هم گاه غمبار بود. در ذیل همین پروژه موسوم به توسعهی سیاسی بر گسترش بی حد و حصر اطلاع رسانی و برداشتن محدودیتها چنان تأکید شد که برخی فراموش کردند که در لیبرالترین کشورها نیز حوزههایی چون منافع ملی و امنیت ملی جزء خطوط قرمز آزادی بیان و انتشار اطلاعات است.