رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

تارنمای دیدمان و اندیشه؛ یادداشت‌های محمدجواد اخوان

رایگاه

«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!

کانال من در شبکه اجتماعی تلگرام
https://telegram.me/mjakhavan

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

مدیریت بحران در بحران

جلوه هایی از تدبیر رهبر معظم انقلاب در مقاطع حساس فتنه ۸۸

یکی از جلوه های مدیریتی رهبر معظم انقلاب اسلامی را در استراتژی معظم له در مدیریت بحران های پیش روی نظام اسلامی می توان یافت.

در تعریف بحران گفتنه اند که «بحران در حقیقت یک فشارزایی روانی – اجتماعی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و با آسیب های جانی و مالی ، تهدیدها ، خطرها و نیازهای تازه ای که به وجود می آورد.» هم چنین «بحران عبارت از وجود بالقوه و بالفعل وضعیتی است که بتواند در سطح داخلی یا خارجی، دولت یا کشوری را با یک خطر بزرگتر نظیر تغییر حکومت، وقوع کودتا و بروز جنگ داخلی مواجه سازد.»

شرایطی که به آن شرایط بحرانی می گویند موقعیت خاصی است. موقعیت بحرانی، اهداف تراز اول نهاد تصمیم‌گیرنده را به مخاطره می‌اندازد، زمان لازم برای واکنش و اجرای تصمیم‌ها را به شدت محدود می‌کند و تحقق چنین موقعیتی به سردرگمی و غافلگیری اعضای نهاد تصمیم‌گیرنده منتهی می‌شود.

روشن است که بحران‌ها اتفاق‌هایی هستند که به سرعت حادث می‌شوند و به لحاظ ماهیت «اشاعه یافتن»، در مدت زمان کوتاهی گسترش پیدا کرده و حوزه‌های مختلف (سیاسی، اجتماعی، تصمیم‌گیری و ...) را تحت تأثیر قرار می‌دهند به گونه‌ای که اگر مهار نشوند بخش‌های مختلف یک نظام سیاسی را تحت تأثیر قرار داده و فعالیت‌های جاری و روزمره آن را مختل و وضعیت بحرانی را بر کارکرد آن‌ها حاکم خواهند کرد. با توجه به اینکه بروز چنین وضعیتی با هزینه‌ها و پیامدهای منفی اجتماعی و سیاسی همراه است و آثار زیان‌بار ادامه وضعیت بحرانی به صلاحیت و مشروعیت نظام سیاسی لطمه‌های جبران‌ناپذیری را وارد خواهد کرد، بنابراین تدبیر بحران و برنامه‌ریزی در جهت مهار بحران، از جمله وظایف اساسی و اولویت‌دار نهادهای تصمیم‌گیر در حوزه «مدیریت بحران» خواهد بود.

مدیریت بحران مستلزم طراحی و کارآمدسازی ساختارهای ستادی و عملیاتی مقابله با بحران، ارتقای مهارت‌های اطلاعاتی و عملیاتی مقابله با بحران، استفاده از ابزار و تکنیک‌های نوین و اثربخش پیشگیری و مقابله با بحران و مهم‌تر از همه بهره‌گیری از ظرفیت‌های مردمی و سرمایه‌های اجتماعی در مواجهه و کنترل بحران می‌باشد.

حوادث سال 1388، را می توان جلوه بارزی از یک بحران یا تلاشی سازمان یافته از بحران سازی تلقی کرد. بدین معنا که برخی رخ دادها تا حدی پیش رفتند که نظام اسلامی را با مخاطرات مواجه ساختند و در برخی رویدادها عزم راسخ دشمن در تبدیل برخی چالش های داخلی به بحران جلوه گر بود.

در این میان تدبیر، شجاعت و دوراندیشی رهبر معظم انقلاب (مدظله) در زمانی که بسیاری از نخبگان در غفلت به سر می بردند یا آن که در گرداب فتنه افتاده بودند، یک تنه سکان مدیریت بحران نظام اسلامی را در برابر سیل خروشان فتنه های بحران زا به پیش راند بدون آن که در عزم و اراده امام و امت خللی ایجاد گردد. برخی این فتنه چنان از پیچیدگی برخوردار بودند که تنها گذر زمان می توان درایت «مدیر بحران» نظام را روشن سازد.

بازخوانی حوادث سال 1388 نشان می دهد در هر روز این سال تلاشی برای بحران سازی در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران  انجام گرفته است. بی شک پرداختن به همه این رخ دادها در حوصله این نوشتار نمی گنجد. لذا در این نوشتار به صورت مختصر به چند مورد از این رخ داد ها که می رفت مخاطره جدی برای نظام اسلامی به بار آورد و با تدبیر پیشگیرانه رهبر معظم انقلاب عقیم ماند اشاره خواهیم نمود:

نامه آقای هاشمی به مقام معظم رهبری(مدظله)

شکل گیری ائتلاف وسیعی از خواص و جریان های سیاسی - که به ائتلاف «نه به احمدی نژاد» شهرت یافته بود- در دوره فعالیت های انتخاباتی بر کسی پوشیده نبود. پس از آن که دکتر احمدی نژاد در مناظره تاریخی در شامگاه 13 خرداد 1388 پشت پرده این سناریو را افشا کرد و به نقش آقای هاشمی در صحنه گردانی این سناریو  تصریح کرد روشن بود که تلاش های آشکار و نهانی برای مقابله با اثر این حرکت انجام خواهد گرفت.

در پی افشاگری احمدی نژاد، و در تداوم گفتمان نه به احمدی نژاد دوروز مانده به انتخابات؛ آقای هاشمی رفسنجانی در محکوم نمودن دکتراحمدی نژاد نامه سرگشاده ای را خطاب به مقام معظم رهبری(مدظله) منتشر نمود.

وی دراین نامه که بر خلاف عرف روابط بین ایشان و مقام معظم رهبری(مدظله) بود؛ بدون سلام وعلیک با معظم له سر اصل مطلب رفته و دکتراحمدی نژاد رابه دروغگویی متهم کرده واظهارات وی را برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف قلمداد نمود که افتخارات نظام اسلامی‌ را نشانه گرفته است!

آقای هاشمی تلویحا دکتر احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه کرده وغیر مستقیم شرایط موجود را همانند چهاردهم اسفند سال 1359 ارزیابی می نماید هرچند در سطور بعدی این نامه اظهار می دارد: «البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد!»

آقای هاشمی در بخش دیگری از این نامه دکتر احمدی نژاد را متهم به زیر سوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت نمود و دولت نهم را به ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها و...متهم ساخت.

وی در این نامه اظهارات دکتر احمدی نژاد در مناظره با میر حسین موسوی که به تخلفات مالی فرزندان ایشان اشاره کرده بود را به انقلاب و نظام ومقام معظم رهبری(مدظله) وشخص خود و دیگر شخصیت های تاثیرگذار انقلاب اسلامی مرتبط می کند و نوشت: «معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی وضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم.»

آقای هاشمی دربخشی دیگراز نامه به صراحت مخالفت خود را با ادامه فعالیت دولت دکتراحمدی نژاد ابراز داشته و تصریح نمود: «بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام!!»

آقای هاشمی در پایان نامه از این هم رفت و نوشت: «با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاه‌ها مشاهده می‌کنیم!»

آقای هاشمی درکلام پایانی مجددا انتظار خود را از رهبر انقلاب (مدظله) درخصوص حل مشکل احمدی نژاد!! مطرح می کند و می نویسد: «از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیتتان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید!!»

دقت در محتوای نامه مخصوصا اشاره به «آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند» و نیز «اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاه‌ها» و تهدید به شعله ور شدن آتش پس از انتخابات که در فراز آخر نامه آمده است، می تواند سرنخ جالبی از کانون حوادث پس از انتخابات دهد. شاید این جمله به تلاش هایی برای اجرای پروژه آشوب در فبل و بعد از انتخابات اشاره داشته باشد. با این نگاه می توان این ادبیات را تهدیدی بر علیه نظام تلقی نمود.

حجت‌الاسلام و المسلمین روح‌الله حسینیان نماینده مجلس نیز چند روز بعد و پس از آغاز اغتششاشات در مصاحبه ای در خصوص نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: «قطعا نامه هاشمی رفسنجانی نشانگر این توطئه پشت پرده بود و نشان می‌داد که این اغتشاشات از قبل طراحی شده و وی برای اینکه قدرت‌نمایی کند و بگوید دارای نفوذ است این نامه را به رهبری نوشت. نامه هاشمی رفسنجانی قطعا فرصت‌طلبی بود که می‌خواست با مستمسک قراردادن نامه قدرت‌نمایی کند»

همانگونه که انتظار می رفت ؛ مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در پاسخ به نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی با بصیرت تام ونگاه حکیمانه و ژرف اندیش خود سکوت اختیار کردند. چرا که هرگونه پاسخی در آن مقطع خاص به نامه آقای هاشمی به نوعی دخالت در انتخابات تلقی می گردید که به زیان نظام می انجامید. اگرایشان درآن مقطع ادعاهای آقای هاشمی را رد می کردند و همانگونه که در خطبه های نماز جمعه هفته بعد ازانتخابات 22خرداد به صراحت به اختلاف دیدگاه آقای هاشمی با رییس جمهور اشاره کردند و فرمودند نظر رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است ونیزبا حمایت از خدمات ارزشمند دولت نهم ؛ سیاه نمایی هاوپخش کارنامه های جعلی علیه دولت واتهامات وتوهین آشکار به رییس جمهور قانونی مملکت ودروغگو وخرافاتی خواندن وی ازسوی کاندیداها را محکوم کردند ؛ همین افرادی که فردای انتخابات جنجال به پا کردند و با به اغتشاش کشیدن کشور سعی در القای تقلب در انتخابات نمودند؛ موضع گیری رهبرانقلاب(مدظله) را بعنوان دخالت مستقیم در انتخابات مطرح کرده واز آن بهره گیری سوء می کردند وبرعکس آن نیزچنانچه مقام معظم رهبری (مدظله) در آن مقطع درتایید سوابق انقلابی و گذشته آقای هاشمی سخنی می گفتند؛ همانگونه که در بخشی از خطبه های نماز جمعه هفته بعد از برگزاری انتخابات بدان اشاره کردند – بوقهای تبلیغاتی کاندیداها با حذف پیشوندها وپسوندهای بیانات معظم له چوب تکفیر احمدی نژاد را بلند می کردند وبه اسم ولایت فقیه حکم خروج احمدی نژاد از گردونه رقابتهای انتخاباتی را صادر می کردند.

اما بینش عمیق رهبری با سکوت در برابر نامه آقای هاشمی اجازه هرگونه مانور و بهره گیری سوء از سخنان و مواضع ایشان را از سوی فرصت طلبان سلب کرد. تلاش کاندیداهایی که شکست خود را از قبل پیش بینی کرده بودند برای دخالت دادن رهبری در انتخابات تادقیقه 90 نیز ادامه داشت و حتی یکروز مانده به انتخابات نیزمیرحسین موسوی با ارسال نامه ای به مقام معظم رهبری(مدظله) از رهبر انقلاب درخواست نمود تا ایشان با رهنمودها و دخالت مستقیم، موجبات بی‌طرفی همه مقامات، مجریان و ناظران انتخابات را فراهم نمایند تا از آرای مردم محافظت شود!!

اما حکمت و بینش رهبری درسکوت نمودن وعدم پاسخ به این نامه وگرفتن بهانه ازاردوگاه متحد مخالفان ؛ تمامی ترفندهای سیاسی را عقیم کرد تا ملت بزرگ ایران با آگاهی و درک و شعور بالای خود مستقلا تصمیم گرفته و کاندیدای اصلح راگزینش نمایند .

به دنبال این طراحان عملیات روانی کانون فتنه به پخش شایعات روی آوردند. آنان با انتشاربرخی شایعات مربوط به موضع گیری منتسب به رهبر معظم انقلاب در خصوص پاسخ گویی به نامه های سرگشاده هاشمی و برخورد با دکتر احمدی نژاد تلاش کردند تا از سویی معظم له را در عمل انجام شده قرار دهند و از سوی دیگر آخرین ضربه خود را به رقیب وارد نمایند. بود که دو روز قبل از انتخابات در سطح وسیعی از طریق پیامک بین مخاطبان پخش شده بود. البته این شایعه بلافاصله توسط دفتر معظم له با صدور اطلاعیه ای تکذیب شد: «تاکنون هیچ پاسخی به این نامه (نامه آیت الله هاشمی) داده نشده و طرح شایعاتی از این دست که در پی تامین اغراض سودجویانه و فرصت طلبانه برخی غافلان است.»

در روز رأی گیری نیز این تاکتیک توسط مقام معظم رهبری به شکل روشنگرانه ای افشاء شد: «به شایعات هم خیلی گوش نکنند من دیدم دیروز و دیشب این پیامک های فراوانی که دست مردم هست یک شایعاتی از قول من نقل می کنند که دروغ محض بود. واقعیت نداشت.»

فوت آقای منتظری

در آخرین روزهای آذر ماه 1388 خبر درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری در محافل خبری منتشر شد. انتشار این خبر به نظر بسیاری علامت خطر را برای نظام بار دیگر روشن می ساخت. چراکه کشور بیش از 6 ماه بود که درگیر فتنه پس از انتخابات بود و به نظر می رسید پس از خروش انقلابی مردم در محکومیت اهانت به ساحت امام راحل (ره) موج فتنه دچار میرایی شده است و جرقه ای این چنین موجب احیاء مجدد آن خواهد شد.

آیت الله منتظری قائم مقام سابق رهبری در دوره حیات امام که به دلیل ساده لوحی و بی کفایتی به دست خود حضرت امام عزل شده بود در طول سالهای پس از ارتحال امام به یکی از ابزارهای تبلیغاتی مثمر و مورد توجه دشمن بدل شده بود. با وجود سادگی وی و خیانت اطرافیان وابسته وی در طول این سال ها چه دروغهای جفکارانه که به نظام اسلامی زده نشد!

پس از ارتحال وی، چهره های خارج نشین جریان فتنه تلاش کردند تا آیت الله منتظری را  «رهبر معنوی جنبش سبز» معرفی کنند. بر همین مبنا بود که خبر مرگ این رهبر معنوی نیز فرصت جدیدی را در اختیار فتنه گران قرار می داد، تا به بهانه سوگواری برای وی، اقدامات تفرقه افکنانه خود را ادامه دهند. در این بین در اولین گام سران فتنه روز دوشنبه را عزای عمومی اعلام کردند!

از سویی افکار عمومی و رسانه های سراسر جهان منتظر بودند تا واکنش نظام اسلامی را به این حادثه ببینند. به گمان بسیاری از تحلیلگران دنیا نظام اسلامی با توجه به پیشینه آیت الله منتظری تلاش می نمود حتی مراسم تشییع مناسبی نیز برای او برگزار نگرد.

اما خبری عصر همان روز منتشر شد که ناباوری تحلیلگران و رسانه های غربی و بسیاری در داخل را به همراه داشت. حضرت آیت الله خامنه ای، در پیامی درگذشت آیت الله منتظری رحمۀ الله علیه را تسلیت گفتند.

در پیام معظم این چنین آمده بود: «اطلاع یافتیم که فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمۀ الله علیه دارفانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافته اند. ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند. در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال میخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره ی آن قرار دهد. اینجانب درگذشت ایشان را به همه ی بازماندگان بویژه همسر مکرّمه و فرزندان محترم آن مرحوم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت می‌کنم.»

این نوع حرکت را جز در نگاه معنوی و برخورد کریمانه مومن نمی توان تحلیل کرد. برخورد کریمانه البته از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسبوق به سابقه است و ایشان پیش از این نیز درپی درگذشت مهدی بازرگان و یدالله سحابی نیز چنین رفتاری در قبال مخالفان نظام داشته‌اند. به نظر می‌رسد این نوع برخورد باید به‌عنوان منشور اخلاقی در عالم سیاست ایران ثبت شود.

البته این مسئله به همین جا ختم نشد. نه تنها مراسم تشییع آیت الله منتظری آزادانه و با حفظ شئون مرجعیت در قم برگزار شد، فردای آن روز نیز محافل خبری گزارش داند که رهبر معظم انقلاب به برگزارکنندگان و متصدیان مراسیم تشییع و تدفین آیت الله منتظری در حرم حضرت معصومه (س) توصیه نموده اند تا برای تدفین پیکر این فقیه برجسته تدابیر ویژه ای در نظر گرفته شود و محل مناسبی برای تدفین ایشان در نظر گرفته شود.

این در حالی بود که آیت الله منتظری در طول دوره پس از ارتحال امام با سخنانی جفاکارانه و با آب به آسیاب دشمن ریخت بارها در حق نظام، امام و رهبری جفا های بزرگی را پیشه کرده بود برخی اطرافیان مسئله دار وی در طول این مدت بارها از او برای پیشبرد اهداف ضدانقلابی و ضداسلامی خود سوءاستفاده کرده بودند.

به این ترتیب با برخورد الهی و کریمانه رهبر معظم انقلاب با ماجرای فوت آقای منتظری، مسئله ای که می توانست به اشتعال دوباره فتنه در کشور کمک کرده بحران زایی نماید ختم به خیر شد. با این تفاصیل این مسئله را از زاویبه مدیریت پیشگیرانه بحران نیز می توان تحلیل نمود.

نامه محسن رضایی

پس از حرمت شکنی و هتاکی گستاخانه فتنه گران در عاشورای حسینی سال 1388 که با خروش انقلاب امت عاشورایی در 9 دی 1388 مواجه شد، حمیت و غیرت مردم در دفاع از ارزشهای الهی و اسلامی و نظام انقلاب، گویی لرزه عجیبی بر تن سران داخلی و خارجی فتنه انداخت. این چنین بود که موج جدیدی از تحرکات سیاسی برای کنترل خشم مقدس مردم و نظام آغاز شد. این موج را می توان با نام «فتنه حکمیت» شناخت.

اولین فاز این تحرکات صدور مواضعی از سوی سران فتنه بود که در آن علی رغم حمایت از فتنه گران و پافشاری بر مواضع پیشین، نشانه هایی از عقب نشینی تاکتیکی نیز مشاهده می شد.

میرحسین موسوی پس از حماسه 9 دی، با صدور بیانیه شماره 17 و حمایت رسمی از حرمت‌شکنان روز عاشورا، آن‌هارامردمی خداجو و تجمع‌شان را خودجوش خواند.

در مجموع این بیانیه موسوی را باید سهم خواهی و شروطی دانست که وی برای پایان دادن به فتنه، پیش روی نظام قرار داد. شروطی که پذیرش آن به معنای مهر تائیدی بر اقدامات غیرقانونی فتنه گران بعد از انتخابات 22 خرداد بود. این در حالی است که اجرای آن شروط نیز نمی‌توانست ضمانتی برای پایان فتنه ها باشد.

مهدی کروبی، رأس دیگر فتنه نیز ضمن به رسمیت شناختن دولت دهم، در مصاحبه با روزنامه فایننشیال تایمز گفت: «نیروهای دو جناح جمهوری اسلامی که دغدغه نظام اسلامی را دارند، به محض اینکه متوجه شوند، خدایی نکرده، انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی در خطر است، با هم متحد خواهند شد.»

وی با اشاره به سخنان چند روز پیش رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح می‌کند که «آقای هاشمی رفسنجانی به درستی گفتند که بهترین کسی که می‌تواند موجب حل مشکلات شود، رهبر انقلاب هستند. با آقای هاشمی موافقم.»

در مرحله بعد طراحی بدین گونه بود که توسط نیروهای موجه تر، مقام معظم رهبری تحت فشار قرار گرفته و حال که سران فتنه از موضع خود کمی عقب نشسته اند، نظام نیز کمی کوتاه آمده و تن به حکمیت دهد. و البته روشن بود که این جا منظور از حکمیت، دخالت مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئییس آن بود که البته تحت پوشش عناوین دیگری این مسئله دنبال می شد.

انتقاد دانشجویان از نامه اخیر محسن رضایی

محسن رضایی در تاریخ 11/10/88 در نامه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشت: «عقب نشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی می‌تواند سر آغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد.»

رضایی در ادامه از رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین درخواست کرد: «صدور پیامی از سوی حضرتعالی و یا رهنمودهایی در یک سخنرانی می‌تواند حرکت جدیدی که برای وحدت، همدلی، برادری، گذشت و ایثار در جامعه شروع شده را تقویت و استمرار بخشد تا هم کسانی که در جناح های سیاسی اشتباهاتی داشته‌اند از اشتباه خود برگردند و همکاری با یکدیگر را آغاز کنند و هم از شروع فعالیت افراط گرایان جلوگیری و دشمن کمین کرده را نا امید سازند. از طرف دیگر، نشاط سیاسی جدیدی همراه با تقویتِ اعتماد عمومی برای سرعت بخشیدن به فعالیتها و پیشرفت کشور و رسیدن به اهداف چشم انداز ایران 1404 بوجود آید»

این درخواست در حالی صورت گرفت که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در چندماه گذشته در سخنرانی های مختلف، راه حل مناقشات و مکانیزم ایجاد همدلی و برادری را که بازگشت، تسلیم و عمل به قانون باشد را مشخص نموده بود.

هرچند رهبر معظم انقلاب اسلامی با درایت خویش از ورود به پازل جدید فتنه خودداری کردند و نامه رضایی نیز مانند نامه آقای هاشمی بی پاسخ ماند اما معظم له هوشمندانه نسبت به شکل گیری فتنه جدید هشدار داند.

معظم له در سخنان خود ضمن مقایسه روز 9 دیماه 1388 با 19 دیماه 1356، این روز را روزماندگار تاریخ این ملت دانست که به واسطه بصیرت ملت خلق گردید. ایشان ضمن اشاره به شرایط فتنه و بررسی نمونه تاریخی آن در دوران امیرالمومنین به تحلیل شرایط امروز پرداخت و در شرح صف آرایی دشمنان علیه انقلاب اسلامی به جبهه حامیان استکبار جهانی اشاره داشتند که از ابتدای انقلاب تا به امروز فعالیت داشته و همواره در برابر خط امام و ملت قرار داشتند.

رهبر معظم انقلاب در ادامه با تاکید بر دو موضوع اساسی، زمینه های لازم برای مهار فتنه را فراهم ساختند. معظم له در پاسخ به آن بخش از نامه رضایی که "از شروع فعالیت افراط گرایان" اظهار نگرانی کرده بود فرمودند: « در شرایطی که دشمن با همه‌‌‌ی وجود، با همه‌‌‌‌ی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و می‌خواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌های مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب می‌کند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی». بله، یک عده‌‌‌‌ای دشمنی می‌کنند، یک عده‌‌‌‌ای خباثت به خرج می‌دهند، یک عده‌ای از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بی‌‌‌‌گناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال می‌شوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابی خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.»

معظم له از سوی دیگر به وظایف مسئولین اشاره کردند و از آنها خواستند که به این وظایف عمل کنند. عباراتی که نویسنده مذکور نیز می‌تواند از لابلای آن وظایف خود را مشخص نماید. در این عبارت آمده است: «مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، می‌‌‌‌بینند؛ می‌‌‌‌بینند مردم در چه جهتی دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ی مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ی مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ی قضائیه، دستگاه‌‌‌های گوناگون، همه می‌دانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه می‌خواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظایفشان را انجام بدهند؛ هم وظایفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ی اداره‌‌‌‌‌‌ی کشور»

بدون شک کنترل خشم انقلابی و پرهیز از افراطی گری از یکسو و عمل قاطع مسئولان به وظایف قانون از سوی دیگر، راهکاری است که در این مقطع می‌توان به عنوان راه عملی برای مهار و پایان دادن به فتنه مورد توجه همه شخصیتها و مسئولین قرار گیرد.

حضرت آیت الله خامنه‌ا ی در انتهای سخن با نگاهی به آینده، در مورد مهمترین مسائل کشور فرمودند: «دشمن می‌خواهد با این حوادث، چرخهای کشور از کار بیفتد؛ نباید به دشمن کمک کرد. دشمن میخواهد با اینگونه حوادث، چرخ پیشرفت اقتصادی متوقف بشود؛ دشمن می‌خواهد چرخ پیشرفت علمی که بحمداللَّه دور برداشته است و حرکت علمی خوبی آغاز شده و رو به رشد هم هست، متوقف بشود؛ دشمن می‌خواهد حضور سیاسی قدرتمندانه ی جمهوری اسلامی در عرصه های بین‌‌‌‌‌المللی را که امروز از گذشته بسیار بارزتر و پرجلوه‌‌‌‌تر است، مخدوش کند، خراب کند با این مسائل اینجوری؛ نباید به دشمن کمک کرد. بنابراین مسئولان باید کارهای خود را در زمینه‌‌‌‌های اقتصادی، در زمینه‌‌‌‌‌های علمی، در زمینه‌‌‌های سیاسی، در زمینه‌‌‌های اجتماعی، در همه‌‌ی زمینه هائی که مسئولیتی دارند، وظیفه‌‌‌ای دارند، با قدرت، با قوّت و با دقت انجام بدهند. همکاری های با دولت و مسئولین کشور هم باید ادامه پیدا کند.»

این کلام نیز می‌تواند اشاره به آن بخش از نامه رضایی باشد که آورده بود: «صدور پیامی از سوی حضرتعالی و یا رهنمودهایی در یک سخنرانی می‌تواند... از طرف دیگر، نشاط سیاسی جدیدی همراه با تقویتِ اعتماد عمومی برای سرعت بخشیدن به فعالیتها و پیشرفت کشور و رسیدن به اهداف چشم انداز ایران 1404 بوجود آید»

بدین ترنیب توطئه جدید حکمیت نیز خنثی شد!

 


* این مقاله در نشریه "سیره امین" ویژه نامه بررسی ابعاد مدیریت رهبر معظم انقلاب در فتنه 88  متعلق به نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها منتشر شد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی