خواهر و برادر «کاسب تحریم»
مصاحبه اخیر فائزه هاشمی رفسنجانی در سالگرد درگذشت مرحوم پدر وی، بار دیگر حواشیای جنجالی از طیفی از اعضای این خانواده را وارد فضای رسانهای کرد. فائزه هاشمی در این مصاحبه همه دستاوردهای انقلاب اسلامی را انکار میکند، تنها کشور را در دوره ریاست جمهوری پدرش رو به توسعه میخواند، خواستار دوستی با رژیم صهیونیستی میشود، جهاد جاودانه حاج قاسم سلیمانی را منکر میشود و ناچیز میخواند و در نهایت از آرزوی خود برای پیروزی «ترامپ» سخن میگوید.
پس از ورود پرحاشیه مهدی هاشمی بهرمانی به زندان برای طی کردن دوره محکومیت، این بار خانواده آقای هاشمی با صدور بیانیهای تلاش کردند کانون توجه رسانهها را به حاشیههای پررنگ این خاندان و جریان متبوع آن ببرند. از آنجا که متن این بیانیه خانوادگی حاوی ادعاهای مهمی علیه نظام و دستگاههای قانونی کشور است، ضروری بهنظر میرسد حتیالمقدور به برخی اتهامات و حملات این نامه تند پاسخ داده شود
اعلام حکم قطعی مهدی هاشمی از سوی دادگاه تجدیدنظر و رسانهای شدن آن، بار دیگر عزم دستگاه قضایی را در مبارزه با دانهدرشتها ثابت کرد. کم نبودند افرادی که پیشتر و در جریان محاکمه به نتیجهبخش بودن این روند به دیده تردید مینگریستند و همه نگاهها به دستگاه قضایی دوختهشده بود. اکنون و پس از قطعیت این حکم، تأملی کوتاه در چند نکته ضروری بهنظر میرسد
دولت پنجم و ششم، که با مدیریت تکنوکراتها به دولت سازندگی معروف شد، بیشتر با وجه توسعهمحور، خصوصاً در حوزهی اقتصادی، شناخته میشود. واقعیت نیز آن است که وجههی همت این دولت عمدتاً نیز در ذیل همین حوزه دور میزد. با این حال، رویکرد ضمنی و انضمامی فرهنگی و البته با گرایشهای خاص که در دل برنامههای توسعهای این دولت وجود داشت و نیز همزمانی با تغییر راهبردهای نظام سلطه و اتخاذ استراتژی تهاجم نرم، که پیامدهای خاص خود را بر جامعهی ایرانی داشت، سبب شده است تا در مجموع بتوان گفت بررسی کارنامهی فرهنگی این دولت، حتی مهمتر از کارنامهی اقتصادی آن است. اکنون که به نظر میرسد شاهد رویکرد خاص در حوزهی فرهنگ از سوی برخی متولیان اجرایی هستیم، که البته بیشباهت به آن دوران نیست، کوشیده خواهد شد در این مقاله، رویکرد مذکور مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
تاریخ سرشار از درسهایی است که انسان ها در طی قرون و اعصار با آن مواجه بوده است و مطالعه آن خردمندان را اندرزی مفید. با این حال به تعبیر زیبای ذات باری تعالی أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وِأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَـکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ. آری انسان مغرور و سرکش از مرور سرنوشت پیشینان درس نگرفته و کژراهه انان را می پیماید.
اریخ عرصه ای است که بازخوانی هر از چند گاه آن و در مقاطع مختلف، چراغ راه امروز و فردای ما خواهد بود. پیش از بازنگری قانون اساسی بر اساس اصل ۱۷۵ مدیریت صداوسیما زیر نظر یک شورای سرپرستی بود که نمایندگان قوای سه گانه عضو آن بودند. در دوره اول مجلس «حسن روحانی» به نمایندگی از مجلس عضو و رئیس شورای سرپرستی صداوسیما بود. در این دوره مدیریت عامل سازمان صداوسیما با «محمد هاشمی بهرمانی» بود. شورای سرپرستی صداوسیما و در رأس آن حسن روحانی، اختلافات عدیده ای با ریاست وقت سازمان پیدا کرد، تا این که در یک کودتای نرم اقدام به برکناری وی نمودند.


شدت گرفتن فعالیت طیف خاصی از جریان تکنوکرات و کارگزاران در فضای انتخاباتی پیش رو چندان عجیب به نظر نمی رسد، خصوصا که ویژگی های بارزی در این طیف وجود دارد که میل بازگشت به قدرت را همواره در آنان دوچندان نموده است. در این میان رفتار رسانه ای محسن هاشمی رفسنجانی مدیرعامل سابق مترو و از چهره های شناخته شده این جریان نیز حائز اهمیت است. وی علی رغم آن که چنین وانمود می کند که تمایلی برای حضور سیاسی و انتخاباتی ندارد اما روزی نیست که یکی از سخنان وی در تیتر صفحه نخست مطبوعات جای نگیرد.
«مردم بحرین بی دفاعترین مردم در خیزش اسلامی در منطقه هستند» این عنوان تیتر یک روزنامه جمهوری اسلامی (نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام) بود که در صفحه اول روز دوشنبه 22/1/1390 این روزنامه و به نقل از آقای هاشمی رفسنجانی به چشم میخورد. آری، حقا این جمله توصیفی صحیح از وضعیت مردم بحرین است که در کوران خیزش و بیداری اسلامی مردم منطقه، تنها این مردم بحرین هستند که از حق مطالبه حقوق حقه خود به بهانه تشیع اکثریتشان محروماند. دهها روز است که نیروهای عربستان سعودی و تعدادی دیگر از کشورهای جنوبی خلیج فارس، به بهانه حمایت از حکومت آل خلیفه در بحرین، وارد خاک این کشور شدهاند و به کشتار وحشیانه و بازداشت وسیع مبارزین بحرینی همت گماردهاند.
