احراز، عدم احراز، بگم، نگم، میایم، نمیایم، حکایت یک پاس و آبشار
احراز، عدم احراز، بگم، نگم، میایم، نمیایم، حکایت یک پاس و آبشار ...
بالاخره با اعلام نتایج احراز صلاحیتها روشن شد که به قول یکی از دوستان دیگر فرصتی به تیم «بگم،بگم» و «میام،نمیام» داده نخواهد شد. این مسئله چند نکته در دل خود دارد که باید بررسی شود:
1- ملاک قانونی احراز یا عدم احراز صلاحیت ها توسط وشرای نگهبان اصل صد و پانزدهم (115) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که چنین اشعار می دارد: «رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»
2- عدم احراز آقای هاشمی دو منشأ عمده دارد: نخست شرایط سنی و توانمندی جسمی وی –مرتبط با مسئله مدیر و مدبر بودن-. دوم: سابقه عملکرد وی در فتنه 88- مرتبط با دارای حسن سابقه و امانت و تقوی- . در خصوص عامل اول وی اخبار ضد و نقیضی دال بر شرایط نامساعد وی مطرح یود از جمله ثقل سامعه، آلزایمر و توصیه پزشکان به وی مبنی بر پرهیز از سفر با هواپیما. حتی شنیده شده یود که یکی از نردیکان وی در خصوص نیمه تمام مانده دولت وی در صورت پیروزی در انتخابات هشدار داده یود. عامل دوم نیز به خوبی رشون است که بالاخره آقای هاشمی باید در نظر می داشتند که ظلمی که در سال 88 بر ملت رفت جبران ناپذیر یود و این اقدام کوچکترین کاری بود که برای عبرت آموزی دیگران می شد کرد.
3- عدم احراز مشایی بیشتر به دلائل مرتبط با اولاً رجال سیاسی مذهبی بودن و نیز مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران بودن است. در این خصوص باید گفت بهترین مستند برای تبیین این موضوع حکم صریح رهبر معظم انقلاب است: «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است. » (27 /4/ 88) روشن است که وقتی کسی صلاحیت معاونت یک پست را ندارد یه طریق اولی صلاحیت احراز آن پست را هم ندارد. همچنین روشن نیست که آقای مشایی اساسا در زمره رجال سیاسی و مذهبی به شمار می آیند یا نه. خصوصاً که مواضع یدعت آمیز و بعضا ضدشرعی وی روشن و بیّن است. ثالثا اقدامات وی و حلقه یارانش خصوصا در برهه قهر 11 روزه، تعامل با سایر قوا و ... به روشنی نشان اط عدم اعتقاد وی به مبانی جمهوری اسلامی ایران دارد.
4- با توجه بدانچه گفته شد واضح است که شورای نگهبان در چارچوب وظیفه خود کاملاً قانونی عمل کرده است و اینک نوبت کاندیداهای سمت اجرای قانون است که ثابت نمایند چقدر به آن وفا دارند؟!
5- به نظر می رسد تیم تکنوکرات فعلاً مشغول نظاره کردن صحنه است و سعی می کند خود را بی تفاوت نشان دهد. اما انحرافیون مشغول تقلّا کردن برای فشار به اساس حاکمیت برای امتیاز گیری هستند. به این جملات دقت کنید: "متاسفانه جای مرد بهاری خالی است، اما حوصله کنید"،«من خوشبین هستم و انشاالله این مشکل حل میشود و یقین دارم در نظام ولایت فقیه ظلم جای ندارد.» حال که روشن شده است که قرار نیست به خاطر باج خواهی برخی بدعت گذارده شود چرا انحرافیون در حال استمرار فشار بر نظام هستند. به نظر می رسد طراحی ای خطرناک مبتنی بر ایجاد نارضایتی باشد که قاعدتا زمینه سازی با انحرافیون است و آوردن پیاده نظام یا فتنه گران به این جمله دیگر نامزد رد صلاحیت شده دقت کنید: «مایوس نشوید. در هیچ حالتی انسان نباید دچار یاس شود. برای ما هم این حالت قابل تصور نبود. ممکن است اندکی با تاخیر ضررها ادامه یابد اما روزی می رسد که آنها که باید می آیند.» البته الحمدلله احتمال چننی فضایی زیاد نیست. اما متصور است که فتنه گران پیچیده تر از انحرافیون بازی کنند و آنان را قربانی طراحی خود کنند. ممکن است هم حکایت پاس و آبشار والیبال خودمان باشد ...
در این باب حرفهای بیشتری هم هست که فعلا تا همینجا کافی است ...
ادامه دارد.