ایامالله، روزهای تاریخساز
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعه تهران فرمودند: «این دوهفتهای که بر ما گذشت هفته پرماجرا و استثنایی است. ماجراهای تلخ، شیرین، حوادث درسآموز برای ملت ایران پیش آمد در این دو هفته. یومالله یعنی روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند. آن روزی که دهها میلیون در ایران و صدها هزار نفر در بعضی کشورها بهپاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقه جهان را شکل دادند این یکی از ایامالله است. آنچه اتفاق افتاد هیچ عاملی بهجز دست خدا نمیتواند داشته باشد. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه امریکایی را در هم کوبید آن روز هم یکی از ایامالله است. ما این دو روز را جزء ایامالله در این چند روز گذشته، دو هفته گذشته در مقابل چشم خودمان ما ملت مشاهده کردیم؛ اینها روزهای نقطه عطف تاریخند. روزهای تاریخسازند. روزهای عادی نیستند. دیدید که یک نیرویی یک ملتی این قدرت و توان روحی را دارد که به یک قدرت متکبر زورگوی عالم اینجور سیلی بزند این نشاندهنده دست قدرت الهی است و آن روز جزء ایامالله است. روزها تمام میشوند لکن تأثیرات این روزها در زندگی ملتها باقی میمانند و روحیه ملتها در منش و مسیر ملتها آثاری که میگذارند آثار ماندگار و بعضاً جاودانه است.»
فتنه ۸۸ تنها آنچیزی نبود که توی خیابان بهوسیله تعدادی آدم دیده شد؛ این یکچیز ریشهداری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینهها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود، کارهای بزرگی شده بود و هدفهای بسیار خطرناکی دنبال این کار بود که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت که این حرکت، حرکت ۹ دی بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنهگران را در هم پیچیدند. لذا حادثه ۹ دی یک حادثه ماندنی در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم که این حادثه، حادثه کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ شود، بایستی گرامی داشته شود. » این جملات حکیمانه رهبر معظم انقلاب را میتوان روایتی کوتاه اما پرمغز و ژرفاندیشانه از فتنه و حماسه 9 دی دانست.
جنجالسازی اخیر روزنامه زنجیرهای که در امتداد خط القای رسانههای بیگانه در مورد پروژه اسیدپاشی انجام گرفت، بار دیگر آسیبهای موجود در فضای رسانهای کشور را نمایان ساخت. پیشینه این روند را باید در دورهای جستوجو کرد که بر پایه تئوریهای غلط و تصمیمات شتابزده، تصمیم به گسترش فعالیت مطبوعاتی بدون رعایت چارچوبهای قانونی گرفته شد. در این دوره که مصادف با سالهای پس از دوم خرداد 1376، بر مبنای راهبرد سیاسی جریان حاکم وقت، تلاش بر این بود تا از گشایش بیضابطه فضای رسانهای، مقاصد سیاسی و جناحی خاصی دنبال شود و عملاً روزنامههای زنجیرهای آتشبیار معرکههایی همچون «فشار از پایین، چانهزنی در بالا» و «فتح سنگر به سنگر» شدند.
در یکی از روزهای اسفند 1206 هجری شمسی، مطابق با فوریه 1828 میلادی، یکی از سرنوشتسازترین معاهدات خارجی ایران با یکی از دول قدرتمند دنیا امضا شد. در این عهدنامه که در یکی از روستاهای آذربایجان، میان ایران و روسیه تزاری امضا گردید، دولت وقت کشورمان بر از دست رفتن بخشهایی از خاک کشورمان - قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان و مغان و طالش علیا- صحه گذارد. علاوه بر این ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد.
در ۱ اسفند ۱۲۰۶ (۲۱ فوریه ۱۸۲۸) یعنی پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان، بین روسیه و ایران، عهدنامه ای موسوم به ترکمانچای امضا شد. طی این قرارداد قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد. اما نکته ای که کمتر بدان پرداخته می شود و گاه در لابه لای صفحات تاریخ گم می شود، در فصل هفتم این معاهده به چشم می خورد
اکنون که 15 سال از وقوع فتنه تیرماه 1378 میگذرد، هنوز جای تحلیلهای بسیاری از زوایای ناگفته و ناپیدای آن باقی است. برای مثال این حادثه را نباید در چند جنجال سیاسی، همچون توقیف روزنامهی سلام و یا تجمعات کوی دانشگاه تهران و ... جستجو کرد، بلکه خاستگاه آن را باید در یک فرایند تحلیل روند ریشه یابی نمود.
چند روز پس از غائلهی چهاردهم اسفند 1360، شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی در نامهای به مراد خویش امام راحل (ره) از حقایقی پرده برداشت که هنوز هم شنیدنی است. هرچند خط کلی این نامه مربوط به مقطع خاص زمانی جریانات سیاسی پیرامون بنیصدر است، اما در درون این نامه، نوعی جریان شناسی معرفتی گفتمانی به چشم میخورد که هنوز هم ارزش بررسی و تأمل دارد.
33 سال از حادثه ناگوار هفتم تیر که به شهادت شهید سیدمحمد حسینی بهشتی و 72تن از یاران انقلاب اسلامی انجامید، میگذرد. البته این حادثه تنها تروری نبود که دست پلید گروهکهای وابسته گلهای انقلاب را پرپر میکند، بلکه در طول سالهای آغازین پیروزی انقلاب، تعداد قابل ملاحظهای از متفکران و رجال سیاسی و فرهنگی جامعه به دست منافقین کوردل به شهادت رسیدند. آنچه در این میان هنوز قابل تأمل است، هدف این ترورها و نیز نکتهای خاص در فرآیند انجام آنهاست.